29 نتیجه برای نوزاد
دکتر حمیدرضا تجری، دکتر محمدجعفر گلعلی پور، محمدعلی وکیلی، دکتر شهاب اخوت،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
کریپتورکیدیسم به معنای نهان بیضه ای یا نزول نیافتگی بیضه به داخل کیسه خود، یکی از شایع ترین اختلالات دستگاه تناسلی پسران است. این مطالعه برای تعیین شیوع کریپتورکیدیسم در نوزادان پسر در این منطقه انجام شد. مطالعه از نوع توصیفی می باشد و به روش مقطعی در جامعه نوزادان پسر متولد شده در مرکز آموزشی درمانی دزیانی در سال 1377 صورت پذیرفت. تعداد 2318 نوزاد پسر متولد شده در طی یکسال بطور معمول و نظام دار مورد معاینه فیزیکی استاندارد قرار گرفتند و ارتباط این اختلال از نظر یک طرفه یا دوطرفه بودن بیماری با سن مادر و دفعه حاملگی، وزن هنگام تولد، رسیده بودن نوزاد و نژاد بررسی شد. از 2318 نوزاد ارزیابی شده در بدو تولد، 89 نوزاد (3.8%) کریپتورکیدیسم داشتند که از این تعداد 2.3% کریپتورکیدیسم یک طرفه و 1.5% کریپتورکیدیسم دوطرفه بود. در این مطالعه بین کریپتورکیدیسم و سن حاملگی رابطه معنی دار وجود داشت (P<0.0001). بعلاوه میانگین وزن بدو تولد در نوزادان سالم، 3230 گرم و در نوزادان مبتلا به کریپتورکیدیسم، 2599 گرم بود که این اختلاف نیز معنی دار بوده است (P<0.0001). پژوهش حاضر مشخص نمود که شیوع کریپتورکیدیسم در نوزادان کم وزن و نارس بطور قابل توجهی افزایش یافته است بعلاوه رابطه معنی داری بین کریپتورکیدیسم با سن مادر و دفعه حاملگی مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد، میزان شیوع کریپتورکیدیسم در این منطقه با سایر مطالعات انجام شده تفاوت قابل توجهی ندارد.
الهام خوری، محمدعلی وکیلی، دکتر محمدجعفر گلعلی پور،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
کم وزنی هنگام تولد، از عمده ترین علل مرگ و میر کودکان زیر یک سال بویژه نوزادان است. این پژوهش بمنظور تعیین میزان کم وزنی نوزادان در بدو تولد و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن چون گروه قومی، محل سکونت، سن مادر و رتبه تولد نوزاد در متولدین مرکز آموزشی درمانی دزیانی شهرستان گرگان انجام گرفته است. این مطالعه یک بررسی توصیفی-تحلیلی و با روش مقطعی است و نمونه پژوهشی آن شامل 2138 نوزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی نظام دار در طول سال 1375 و از روی داده های موجود انتخاب شد. اطلاعات لازم از طریق تکمیل برگه تنظیمی ویژه ای جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که شیوع کم وزنی در افراد مورد پژوهش 6.3%، در نوزادان پسر 5.7% و در نوزادان دختر 6.9% می باشد. میزان کم وزنی در نوزادان مادران 18 سال و کمتر و نوزادان مادران بالای 35 سال بترتیب 1.8 و 1.4 برابر میزان کم وزنی نوزادان مادران 35-19 سال بوده است. درصد نوزادان با وزن پایین، در مادران اول زا 1.9 برابر مادران با نوزدان رتبه تولد دوم تا چهارم است. میزان کم وزنی در نوزادان گروه قومی سیستانی تقریبا 1.8 برابر نوزادان مادران ترکمن است. باتوجه به نتایج پژوهش، عواملی نظیر سن مادر، قومیت و رتبه تولد با میزان کم وزنی نوزادان رابطه دارد.
حمیرا خدام، طیبه ضیایی، سیدعابدین حسینی،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
نوزادان در مقایسه با اطفال بزرگتر و بالغین نسبت به درد حساس ترند و استعداد بیشتری برای ابتلا به عوارض درازمدت آن دارند. علی رغم اهمیت بالینی درد، هنوز هم اعمال تشخیصی و درمانی موجود، نوزادان را در معرض دردهای حاد، تکراری و طویل المدت قرار می دهند. به همین دلیل اجرای تدابیری برای کاهش احساس درد نوزادان ضروری است. پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی است که با هدف بررسی تاثیر تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بر کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش را 30 نوزاد سالم بدنیا آمده در مرکز آموزشی- درمانی دزیانی شهر گرگان تشکیل می دادند که به طور کاملا تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار داده شدند. هنگام تزریق عضلانی، نوزادان گروه مورد، کاملا لخت، در زیر لباس مادر و در تماس مستقیم با پوست سینه و شکم وی و گروه شاهد، پیچیده در پتو و روی تخت قرار داده شدند. قبل، حین و پس از تزریق عضلانی واکسن هپاتیت B، واکنش های رفتاری (تغییر حالت صورت، گریه و ناآرامی) و فیزیولوژیک (تعداد ضربانات قلب و اشباع اکسیژنی خون شریانی) نوزادان بررسی و ثبت شد. نتایج حاصل از پژوهش جز در مدت گریه 38.2)ثانیه در گروه شاهد و 35.5 ثانیه در گروه مورد، 0.02=(p هیچ گونه اختلاف معنی دار آماری را در واکنش های رفتاری و فیزیولوژیک ناشی از درد در دو گروه نشان نداد. با توجه به این که یافته های پژوهش نشان دهنده اختلاف معنی داری در مدت گریه نوزادان گروه مورد و شاهد بود و مدت گریه نیز یک پارامتر مهم از تخفیف درد نوزادان به حساب می آید، بنابراین می توان از این روش آسان و بی خطر برای کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم استفاده کرد.
دکتر محمدجعفر گلعلیپور، دکتر موسی احمدپور، محمدعلی وکیلی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده
ناهنجاری های مادرزادی با شیوع حدود 3-2 درصد در هنگام تولد یکی از علل گسترش بیماری ها، مرگ و میر و ناتوانی در کودکی و در سنین بعدی عمر می باشند. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ناهنجاری های ظاهری در بدو تولد در نواحی مختلف بدن و رابطه آن با جنس، سن مادر و گروه قومی انجام گردید. مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است که به روش مقطعی و روی ده هزار تولد صورت گرفته از سال 1376 تا 1378 در مرکز آموزشی - درمانی دزیانی گرگان، انجام گرفت. به این منظور مشخصات نوزادان در پرسشنامه ثبت شد و پس از تهیه صفحه نماد ارقام، اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه میزان بروز ناهنجاری ها (بر حسب هزار) تعیین شد و در گروه های مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بروز نوزادان ناهنجار در کل جامعه مورد مطالعه 10.1 در هزار و بر اساس جنس در پسرها 11.8 در هزار و در دخترها 7.5 در هزار برآورد گردید. دستگاه عضلانی حرکتی با 3.8 در هزار بیشترین و دستگاه عصبی با 2.8 در هزار و دستگاه ادراری تناسلی با?.? در هزار به ترتیب رتبه های بعدی بروز ناهنجاری ها را به خود اختصاص دادند. فراوان ترین ناهنجاری در دستگاه عصبی، اسپینابیفیداکیستیکا، در دستگاه عضلانی اسکلتی پاچنبری و در دستگاه ادراری هیپوسپادیاس بوده است. تولد نوزاد ناهنجار در گروه قومی ترکمن 14.5 در هزار و در گروه قومی فارس بومی 8.5 در هزار و در گروه سیستانی 17 در هزار تعیین گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که بین جنس و گروه قومی با میزان وقوع ناهنجاری مادرزادی رابطه وجود دارد.
فاطمه نصیری امیری،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به تاثیر زایمان طولانی روی نتایج بارداری و به منظور تعیین نقش طولانی شدن مرحله دوم زایمان روی نمره آپگار نوزاد، این تحقیق روی مراجعین زایشگاه بیمارستان فاطمه الزهرا(س) ساری انجام گرفت. مواد و روشها: آزمودنی ها که به روش مورد شاهدی انتخاب شدند، 120 زن نخست زا(40 زن با طول مرحله دوم بیش از 2 ساعت و 80 زن با طول مرحله دوم کمتر از 2 ساعت) بودند. افراد دو گروه از نظر تاریخچه حاملگی، نحوه دریافت مراقبت پره ناتال و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مشابه و نوزدان نارس، سزارینی ، دریافت کنندگان مسکن مخدر کمتر از یک ساعت مانده به زایمان و نوزادان مبتلا به ناهنجاری واضح به دلیل اثرشان بر نمره آپگار از مطالعه خارج شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری بین متغیرهای کم پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون Z و برای متغیرهای کیفی پژوهش از آزمون کای اسکوئر استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین سن بالاتر از 30سال مادر با طول مرحله دوم زایمان رابطه معنی داری وجود دارد (P<0.05) برای تقویت زایمان بیش از نیمی از افراد گروه مورد، از داروی اکسی توسین استفاده شده بود که این اختلاف معنی دار بوده است (P<0.05). بین طول مرحله دوم زایمان و نمره آپگار کمتر از 7 دقیقه اول رابطه معکوس وجود داشته است(r=-0.3) و آزمون Z نیز معنی دار بودن این همبستگی را نشان داده است (P<0.05) نمره آپگار 8-7 دقیقه پنجم در گروه مور بیش از گروه شاهد بوده که این اختلاف معنی دار بوده است (P<0.05).نتیجه گیری: مطالعات مختلف رابطه معنی داری را بین طولانی شدن مرحله دوم زایمان و نمره آپگار نوزاد و افزایش میزان لاکتات جنینی در بدو تولد نشان داده اند. طولانی شدن مرحله دوم زایمان می تواند یکی از عوامل خطر ساز برای بروز نمره آپگار کمتر از 7 در بدو تولد در نظر گرفته شود اما در نمره آپگار کمتر از 7 دقیقه پنجم، که مبین عوارض نوزادی است نقشی نداشته است.
آسیهالسادات بنیعقیل، دکتر فاطمهالسادات بنیعقیل، محمدعلی وکیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: وزن جنین یکی از مهم ترین معیارها در تعیین تصمیمات عمده مامایی و اقدامات نوزادی می باشد. لذا یافتن روشی مطمئن برای تخمین زدن جنین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مواد و روش کار: این مطالعه تحلیلی با هدف تعیین اعتبار قانون جانسون در تخمین وزن جنین در 223 زن باردار دارای جنین ترم، زنده، سالم، تک قلو با نمایش سر که به مرکز آموزشی - درمانی دزیانی شهرستان گرگان در سال 1382 مراجعه نموده بودند، انجام شد. در صورت وجود مشکلات طبی و مامایی نمونه ها از مطالعه حذف شدند. روش انتخاب نمونه ها به صورت غیر احتمالی و مبتنی بر هدف بود. اطلاعات در دو مرحله جمع آوری گردید. در مرحله اول ارتفاع رحم در واحدهای پژوهش با استفاده از پارچه ای اندازه گیری و با استفاده از فرمول جانسون، وزن تخمینی جنین به دست آمد. در مرحله دوم وزن نوزاد بلافاصله پس از تولد اندازه گیری و ثبت شد. داده های به دست آمده از وزن تخمینی جنین و وزن واقعی نوزاد وارد کامپیوتر گردید و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری Corrolation Test و Paired Sample t Test تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین وزن تخمینی جنین (546±3730) و میانگین وزن واقعی نوزاد (429±3270) اختلاف آماری معنی دار وجود دارد( P<0.05)نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که قانون جانسون در این منطقه فاقد اعتبار لازم در جهت تخمین وزن جنین می باشد.
دکتر محمد افشار، دکتر نسرین دلاور دوین، صدیقه کیانفر،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: شاخص های رشدی نوزاد ممکن است تحت تاثیر نوع حاملگی قرار گیرد. هدف از این تحقیق مقایسه بین شاخص های رشدی نوزادان (قد، وزن و دور سر) حاصل از حاملگی های ناخواسته با خواسته بود. مواد و روش ها: مطالعه از نوع موردی- شاهدی، روی 400 زن باردار و نوزادان آنها در زایشگاه های امام رضا(ع) و مهرشهر بیرجند در سال های 79 تا 81 صورت گرفت. تعداد موردها (مادران با حاملگی ناخواسته) 150 نفر و شاهدها (مادران با حاملگی خواسته) 250 نفر بود. اطلاعات توسط پرسشنامه معتبر و روا بعد از مصاحبه حضوری با مادران و اندازه گیری شاخص های رشدی نوزادان آنها تکمیل گردید. یافته ها به وسیله آزمون های آماری کای اسکوئر و تی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین وزنی نوزادان گروه مورد (410.4± 3151 گرم) به طور معنی داری از میانگین وزنی نوزادان گروه شاهد (484.8±3243 گرم) کمتر می باشد (p<0.05) به علاوه میانگین وزن گیری مادران گروه مورد (3.2±9 کیلوگرم) نیز از میانگین وزن گیری مادران گروه شاهد (3.4±9.7 کیلو گرم) به طور معنی داری کمتر بود (p<0.05) نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه اهمیت حاملگی برنامه ریزی شده را در افزایش وزن و ارتقاء سلامت مادر و نوزادش را نشان می دهد. لذا آموزش دقیق و مداوم شیوه های مطمئن جلوگیری از بارداری به زنانی که در سنین باروری (45-15) سال) قرار دارند، بایستی به طور جدی تری از طریق صورت گیرد.
دکتر فاطمه وحید رودسری، دکتر صدیقه آیتی، دکتر حبیب الله اسماعیلی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : عدم تخمکگذاری یکی از شایعترین علل نازایی است و داروهای محرک تخمدان برای درمان این بیماران استفاده روزافزونی پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه پیامد نوزادی در حاملگیهای ناشی از تحریک تخمکگذاری با حاملگیهای خودبخود بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی روی 398 حاملگی صورت گرفت. افراد مورد مطالعه طی آبان 1383تا فروردین 1384 به بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرده بودند. در این بررسی میزان حاملگیهای چندقلو، سن حاملگی، وزن تولد، آپگار دقایق اول و پنجم، ناهنجاریهای ظاهری مادرزادی، مرگ زودرس نوزادی و روزهای بستری نوزاد در NICU محاسبه و در دو گروه از حاملگیهای ناشی از تحریک تخمدان و حاملگیهای خودبخودی با استفاده از آزمونهای کایدو و تیاستودنت مورد مقایسه قرارگرفت. ارزش P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنیدار تلقی گردید.
یافتهها : از تعداد 398 مورد حاملگی، 95 حاملگی ناشی از تحریک تخمدان و 303 حاملگی خودبخودی بود. دو گروه از نظرچندقلوزایی، آپگار دقایق اول و پنجم، تغییرات دورسر و تعداد روزهای بستری نوزاد در NICU تفاوت معنیداری داشتند (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که تحریک تخمدان و چندقلوزایی میتواند بر زایمان زودرس موثر باشند. مرگ زودرس نوزادی و نقایص مادرزادی ظاهری در دو گروه تفاوت قابل ملاحظهای نداشت.
نتیجهگیری: نتایج نوزادی در حاملگیهای با تحریک تخمدان در مقایسه با حاملگی بدون تحریک، نامطلوبتر است که این یافته احتمالاً مربوط به چندقلوزایی، زایمان زودرس و علل نازایی زمینهای مادر میباشد.
دکتر نرگس بیگم میربهبهانی، دکتر آرزو میرفاضلی، محمدرضا ربیعی، دکتر وحیده کاظمی نژاد، دکتر شهاب الدین توسلی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : شیرخواران پرهترم نسبت به نوزادان ترم دارای ذخیره آهن کمتری هستند. پس از تولد نیز به دلیل افزایش سرعت رشد در این نوزادان، نیاز به آهن افزایش مییابد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر شروع زودرس آهن بر اندکسهای خونی و بروز کمخونی فقرآهن در نوزادان پرهترم انجام شد. روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 شیرخوار پرهترم 20 روزه مراجعه کننده به 4 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان گرگان که تحت تغذیه انحصاری با شیر مادر بودند و بیماری زمینهای و اختلال رشد نداشتند، طی سال 1384 انجام شد. این شیرخواران به دو گروه 15نفری (مداخله و مقایسه) تقسیم شدند. برای هر شیرخوار پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی تکمیل گردید. گروه مداخله از 20 روزگی روی آهن پروفیلاکسی mg/kg 2 قرارگرفتند. تمامی شیرخواران در دوماهگی از نظر وجود کمخونی فقرآهن بررسی شدند. پس از ورود اطلاعات از طریق نرم افزار SPSS-13 به رایانه، برای سنجش طبیعی بودن آماری نمونهها از آزمون کلوموگروف و اسمیرنف، جهت مقایسه اندکسهای خونی از آزمون آماری تی استیودنت برای نمونههای مستقل، برای مقایسه بروز کمخونی فقرآهن در دو گروه مداخله و مقایسه از آزمون آماری کایاسکوئر و شاخص آماری خطر نسبی (RR) استفاده شد. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافتهها : میزان خطر نسبی ابتلاء به کمخونی فقرآهن در گروه مداخله 4/0 برابر گروه مقایسه بود که نشاندهنده اثر پیشگیریکننده قطره آهن در گروه مداخله میباشد ](749/1 ، 091/0=RR ، 95 درصد= CI ، 4/0=[RR ، اما ازنظر آماری این اختلاف بین دو گروه معنیدار نبود. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شروع قطره آهن در 20 روزگی در نوزادان نارس در پیشگیری از کمخونی فقرآهن از نظر بالینی مؤثر بوده است، هرچند این اختلاف از نظر آماری معنیدار نمیباشد.
دکتر مهناز فولادی نژاد، ناصر بهنام پور، علی پاشایی زنجانی، محمد هادی قریب، مرجان اکبری کامرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : برای ارزیابی میزان موفقیت مراقبتهای ویژه نوزادان در دنیا بانکهای اطلاعاتی شامل وزن زمان تولد، سن حاملگی و نتایج تستهای آزمایشگاهی مختلفی بهوجود آمده است. به علاوه برای بررسی تفاوت بیماران مختلف بستری شده در NICUها و مقایسه پیامد آنها سیستمهای امتیازبندی مختلفی از جمله SNAP وCRIB تعیین و ارزشگذاری شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی خدمات پیشبینی ابزار نمرهدهی CRIB در پیشبینی پیامد نوزادان نارس با وزن بسیار پایین بستری شده در بخش مراقبت ویژه نوزادان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی برای 46 نوزاد با سن حاملگی زیر 37 هفته و وزن کمتر از 1500 گرم پرسشنامهای شامل جنس، وزن زمان تولد، سن حاملگی، مدت بستری، سن در هنگام ترخیص یا مرگ، عوارض و سایر اطلاعات مربوط به CRIB تکمیل شد. یافتهها : میزان مرگ در این مطالعه 17 نفر (37 درصد) بود. شایعترین علت مرگ نارسایی تنفسی بود. ابتلای به سندرم زجر تنفسی با افزایش 101 برابری احتمال مرگ همراه بود (6/793–9/12=CI ، 101=OR). این احتمال در مورد ابتلای به آسفیکسی زایمانی 7/4 برابر به دست آمد. متوسط وزن زمان تولد ، سن حاملگی و میانگین CRIB در گروه نوزادان زنده و نوزادان مرده به ترتیب 1201 و 934 گرم ، 30 و 28 هفته و 76/3 و 47/11 بود. با استفاده از منحنی ROC عدد 7 به عنوان cut off در نمرهدهی CRIB برای پیشبینی وقوع پیامد نامطلوب در نوزادان بهدست آمد. نتیجهگیری: میزان مرگ و میر در این مطالعه از میزانهای به دست آمده در اکثر نقاط دنیا بیشتر بود. میزان مرگ با افزایش میزان نمره CRIB ارتباط مستقیم داشت و بهخصوص در نمرات بالای 11 برقرار بود.
یوسف یحیی پور، دکتر محمد کریمی، نوشین خیر، علی هاشم زاده عمران، دکتر سیدمحمد جزایری، زهرا سعادتمند، دکتر محمود محمودی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : انتقال عمودی مادر به فرزند یکی از مهمترین راههای انتشار ویروس هپاتیت(HBV) B است. بیش از 50درصد حاملین ایرانی عفونت را از طریق مادر به فرزند دریافت کردند که این مسیر یکی از محتملترین راه انتقال HBV در کشور ما میباشد. در این مطالعه میزان عفونت HBV در بچههایی که از مادران HBsAG مثبت استان مازندران متولد شده بودند، از نظر وجود مارکرهای سرولوژیک ویروس هپاتیت B شامل Anti-HBC, Anti-HBs, HBsAg مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی برای تعیین حضور مارکرهای سرولوژیک HBV آزمایش الایزا روی نمونه سرم 123 کودکی که از مادران HBsAG مثبت در شهرستان آمل استان مازندران طی سالهای 85-1381 متولد شده بودند، انجام گرفت. تمامی کودکان مورد مطالعه، علاوه بر ایمونوگلوبولین هپاتیت (HBIG) B واکسن هپاتیت B را در بدو تولد دریافت نموده و بهدنبال آن دوز دوم و سوم را در ماههای یک و شش تزریق کردند. نتایج با روشهای آماری کایاسکوئر و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : از بین 31241 زن بارداری که در طی 5 سال زایمان نمودند، 140 مورد (45%) آنها از نظر وجود HBsAG، مثبت بودند که از بین آنها 123 کودک وارد مطالعه شدند. تنها یک مورد (0.8%) از این کودکان حامل HBsAg بود و91.9 درصد کودکان دارای یکی از مارکرهای سرولوژیک عفونت HBV بودند. 82.1 درصد کودکان دارای ایمنی ( Anti-HBs) مثبت و در8.9% آنها نیز Anti-HBc شناسایی گردید.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بعد از توجه به انتقال عمودی در چندین سال و اجرای استراتژیهایی نظیر واکسیناسیون و تجویز HBIG برای نوزادانی که از مادران HBsAg مثبت متولد شدند، اکنون بهنظر میرسد که باید بیشتر به راههای افقی انتقال HBV در این منطقه پرداخت.
دکتر آرزو میرفاضلی، دکتر سیما بشارت، دکتر آناهیتا راشدی، محمدرضا ربیعی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : شاخصهای رشد نمادی تصویری از رشد جسمی کودک است و خدمات نظام بهداشتی اولیه، شامل پایشها و مراقبتهای دوران شیرخواری براساس آن به کودک و خانواده ارائه میگردد. مطالعه حاضر به منظور به دست آوردن شاخصهای رشد بدو تولد در نوزادان سالم تک قل متولد شده در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی کلیه نوزادان تک قل و فاقد ناهنجاری مادرزادی بین 42-25 هفتگی بارداری در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان طی مهر و آبان سال 1382 بررسی شدند. شاخصهای رشد بدو تولد شامل دورسر، قد و وزن 1011 نوزاد ثبت شد. سن حاملگی براساس جدول بالارد تعیین گردید. پس از ورود دادهها به نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون کای دو،T-test و Correlation Bivariate انجام شد. یافتهها : میانگین سن حاملگی نوزادان مورد بررسی (SD+-) 1.72+-39.86 هفته بود. 2/3 درصد نوزادان نارس (کمتر از 37 هفته)، 4/4 درصد نوزادان کموزن و 69/0درصد بسیار کموزن محسوب میشدند. همبستگی بین شاخصهای رشد با سن حاملگی و با یکدیگر مثبت بود (P<0.05). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و پایینتر بودن شاخصهای قد و وزن نسبت به سایر مناطق ایران و جهان، به نظر میرسد که بررسیهای بیشتری به صورت طولی و مقطعی برای تعیین شاخصهای منطقهای و کشوری مورد نیاز است.
دکتر مهناز فولادی نژاد، دکتر محمد مهدی مطهری، محمد هادی قریب، فاطمه شیشاری، محمد سلطانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : رتینوپاتی نوزادان نارس، ضایعهای در شبکیه نوزادان نارس با وزن کم هنگام تولد است که منجر به کوری میشود. این عارضه عامل مهم نابینایی کودکان در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و شدت رتینوپاتی و بررسی برخی عوامل خطر مرتبط نوزادان نارس در بیمارستان طالقانی گرگان انجام گرفت.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی نتایج معاینات بالینی و آزمایشهای 89 نوزاد نارس با سن حاملگی کمتر یا مساوی 34هفته در نوزادان ترخیص شده از مرکز مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان طالقانی گرگان طی فروردین 83 تا آذرماه 84 در پرسشنامهای ثبت شد. این نوزادان در زمان ترخیص و سپس در صورت لزوم هر 4 هفته، تا زمان کامل شدن واسکولاریزاسیون رتین، مورد معاینه چشم قرار گرفتند و نتایج معاینه هم در پرسشنامه ثبت شد.
یافتهها : رتینوپاتی در 6/5 درصد (5 نفر) از نوزادان نارس دیده شد که تمام موارد در مرحله یک بیماری بود. بیشترین درصد فراوانی در نوزادان با وزن 1001 تا 1250 گرم و در سن حاملگی کمتر از 29 هفته بود. تمام موارد مبتلا تحت اکسیژنگیری قرار گرفته بودند و علیرغم تعداد کم موارد ROP مشاهده شده، همراهی معنیداری بین استفاده از CPAP و ROP در نوزادان مشاهده شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل خطرآفرین برای ایجاد رتینوپاتی نوزادان نارس، سن کم حاملگی ، وزن کم هنگام تولد و دریافت اکسیژن کمکی میباشد.
دکتر آرزو میرفاضلی، دکتر لیلی نجفی، دکتر امیرحسین نوحی، دکتر روزبه چراغعلی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : ایکتر یا زردی مشکل شایع دوره نوزادی است که عدم تشخیص نوع پاتولوژیک آن احتمال کرنایکتروس را افزایش میدهد که با موربیدیتی قابل توجهی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین علل هیپربیلیروبینمی شدید غیرمستقیم در نوزادان رسیده بستری در بیمارستان کودکان طالقانی گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی تمامی نوزادان بستری شده به دلیل ایکتر نوزادی در بیمارستان طالقانی گرگان طی سالهای 84-1383 انجام شد. نوزادان مبتلا به ایکتر شدید از میان آنان انتخاب شدند. هیپربیلیروبینمی شدید => 18 میلیگرم در دسیلیتر در نوزادان ترم بالای 2500 گرم در نظر گرفته شد. آزمایشات بیلیروبین (توتال ومستقیم)، کشت خون، شمارش رتیکولوسیت، تست کومبس مستقیم، سطح آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، شمارش کامل سلولهای خونی، گروه خونی مادر و نوزاد، کشت ادرار، پروتئین راکتیو C انجام شد. یافتهها : 766 نوزاد ترم بالای 2500 گرم در طول یکسال به دلیل ایکتر بستری شدند. ایکتر شدید در 92 مورد (12 درصد) (54 پسر ، 38 دختر) بروز نمود. علل هیپربیلیروبینمی شدید شامل 41 مورد (6/44 درصد) ناشناخته، 25مورد (2/27 درصد) سپسیس، 15مورد (3/16 درصد) کمبود گلوکز6 فسفات دهیدروژناز، 7 مورد (6/7 درصد) عفونت ادراری، 3 مورد (3/3 درصد) ناسازگاری ABO و 1 مورد (1/1 درصد) تغذیه با شیرمادر بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که شایعترین علت ایکتر شدید در این منطقه ناشناخته است. سپسیس، کمبود آنزیم گلوکز6فسفات دهیدروژناز، عفونت ادراری ، ناسازگاری ABO و تغذیه با شیر مادر از دیگر علل شایع ایکتر شدید تعیین شدند.
دکتر پریسا محققی، دکتر نسترن خسروی، کتایون مهدی آزاد،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : مجرای شریانی باز از مشکلات شایع نوزادان نارس بوده که در صورت عدم درمان در هفته اول تولد منجر به تغییرات همودینامیکی، تشدید علائم تنفسی و نارسائی قلبی میگردد. بستن مجرای شریانی با درمانهای دارویی یا جراحی میباشد و داروهای مورد استفاده مهارکنندههای پروستاگلاندین سنتتاز مانند ایندومتاسین و ایبوبروفن هستند که با دوزها و روشهای مختلفی (خوراکی یا تزریقی) مصرف میگردند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ایبوبروفن خوراکی با دو دوز متفاوت در بستن مجرای شریانی نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 44 نوزاد نارس کمتر از 35 هفته حاملگی که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران طی سالهای 86-1384 بستری شده بودند و با علائم بالینی و اکوکاردیوگرافی ، باز بودن مجرای شریانی در آنها قطعی شده بود؛ به صورت تصادفی به دو گروه درمانی تقسیم شدند. گروه درمانی اول با دوز کم شامل 23 نوزاد داروی ایبوبروفن خوراکی را به میزان 0.2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در 3نوبت دریافت نمودند و گروه درمانی دوم با دوز استاندارد شامل 21 نوزاد داروی ایبوبروفن خوراکی را به مقدار 10 میلیگرم بر کیلوگرم در نوبت اولیه و سپس دو نوبت 5 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن با فاصله هر 24 ساعت دریافت نمودند. نوزادان از نظر بروز عوارض دارو (شامل آنوری/الیگوری، خونریزی گوارشی، تغییر در سطح کراتینین سرم، خونریزی داخل بطنی) و سیر بالینی تحت نظر قرار گرفتند.
یافتهها : بسته شدن مجرا در 17 نوزاد (74%) از گروه درمانی اول (دوز کم) در مقایسه با 16 نوزاد (76%) از گروه درمانی دوم (دوز استاندارد) مشاهده شد. 5 نوزاد (22%) از گروه اول و 3 نوزاد (14%) از گروه دوم به درمان با بروفن پاسخ ندادند و درمان تکرار شد. کاهش حجم ادرار در اثر مصرف دارو در 4درصد موارد مصرف با دوز کم و 33% موارد دوز استاندارد دارو وجود داشت (P<0.05). تفاوتی از نظر سطح کراتینین سرم در دو گروه مشاهده نشد. دو گروه از نظر میزان بروز خونریزی گوارشی تفاوت معنیدار نشان ندادند و یک نوزاد در گروه درمانی اول (4%) و 3 نوزاد در گروه درمانی دوم (14%) دچار خونریزی گوارشی شدند. همچنین دو گروه از نظر خونریزی داخل بطنی تفاوت معنیدار آماری نشان ندادند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که دوز کم در مقایسه با دوز استاندارد ایبوبروفن خوراکی علیرغم عوارض کلیوی کمتر؛ تفاوتی در میزان بسته شدن مجرای شریانی نوزادان نداشته است.
دکتر مجید منصوری، دکتر فریبا سیدالشهدایی، دکتر فرزاد کمپانی، دکتر شهرام ستاره، سرور مظهری،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم زجر تنفسی نوزادان مهمترین مشکل ریوی نوزادان است. هرچند مطالعات مختلفی اثربخشی کورتیکواستروئید در سنین حاملگی کمتر از 34 هفته را نشان دادهاند؛ ولی تاثیر این مداخلات در بارداریهای بالاتر از هفته 34، هنوز مورد بحث است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بتامتازون تزریقی قبل از زایمان در پیشگیری از سندرم زجر تنفسی نوزادان متولد شده در هفتههای 35 و 36 بارداری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور روی 200 زن در معرض خطر زایمان پرهترم با سن بارداری 35 تا 36 هفته مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی بعثت سنندج طی سالهای 87-1386 انجام شد. 100 نفر از افراد به صورت تصادفی در گروه درمان با بتامتازون به مقدار 12 میلیگرم در 2 دوز داخل عضله به فاصله 24 ساعت و 100 نفر نیز به صورت تصادفی نرمالسالین به مقدار یکسیسی دریافت کردند. اطلاعات مورد نیاز شامل سن مادر، جنس و وزن نوزاد و ابتلا به سندرم زجر تنفسی و نیاز به بستری نوزادان جمعآوری گردید. از آزمونهای کایاسکوئر، فیشر، تی مستقل و منویتنی برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها : تفاوت معنیداری در سن مادر، وزن و جنس نوزادان در دو گروه مشاهده نشد. تعداد موارد سندرم زجر تنفسی در گروه مداخله 8 مورد (8درصد) و در گروه دارونما 20 مورد (20درصد) بود (P=0.01). نیاز به بستری در گروه مداخله و گروه دارونما به ترتیب 16 (16درصد) و 28 (28درصد) تعیین شد (P=0.04). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تزریق بتامتازون به مقدار 12 میلیگرم در 2 دوز به فاصله 24 ساعت در هفتههای 36-35 بارداری به طور معنیداری موارد سندرم زجر تنفسی در نوزادان را کاهش میدهد.
دکتر افشین امینی، دکتر محسن سوایی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : اثر داروهای بیهوشی بر فرایند بارداری زنان شاغل در اتاق عمل از چالشهای عمده رشته بیهوشی است. این مطالعه به منظور تعیین عوارض بارداری زنان شاغل در اتاقهای عمل استان فارس انجام گردید.
روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 122 فرد از هر رده شغلی که طی بارداری در اتاق عمل بیمارستانهای دولتی استان فارس طی سالهای 86-1376 شاغل بودند؛ به عنوان گروه مورد و 122 زنی که در بخشهای داخلی و کودکان مشغول به کار بودند؛ به عنوان گروه شاهد در سال 1386 انتخاب شدند. سابقه بروز عوارض بارداری شامل نازایی، سقط، زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین برای دو گروه مورد و شاهد در پرسشنامه ثبت شد. دادههای بهدست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS 15 و آزمون کایاسکوئر تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها : میزان بروز سقط در گروه مورد و شاهد به ترتیب 19.8% و 16% تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود. سابقه نازایی در گروه مورد با 8.2% نسبت به گروه شاهد با 2.5% بیشتر بود (P<0.05). عوارض زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین بین دو گروه از نظر آماری معنیداری نبود.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که بروز عوارض بارداری در زنان باردار شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخشها تفاوتی ندارد؛ اما سابقه نازایی در زنان شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخشها بیشتر بود.
دکتر نسرین خالصی، دکتر نسترن خسروی، دکتر مهران حقیقی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به فراوانی احتمالی نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G6PD) در ایران، غربالگری وسیع نوزادان در بدو تولد از طریق آزمایش خون بند ناف مطرح میباشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی نقص آنزیم G6PD در نوزادان متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران و همچنین ارتباط بین کمبود G6PD با جنس نوزاد، بروز زردی، همولیز و کمخونی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونه خون بندناف 450 نوزاد (245 پسر و 205 دختر) متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران در سالهای 88-1387 انجام شد. اطلاعات شامل جنس نوزاد، سن حاملگی، بروز زردی، همولیز و کمخونی در پرسشنامه ثبت شد و در روزهای بعد تا هنگام ترخیص، نوزادان از لحاظ بروز زردی معاینه شدند. آزمایش G6PD به روش Fluorecsent Spot Test (FST) انجام گردید. این نوزادان از لحاظ زردی مورد مراقبت بیشتری قرار گرفتند و همچنین فعالیت آنزیم آنها به روش اسپکتروفوتومتری تعیین شد. یافتهها : از 450 نوزاد مورد مطالعه، نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در 9 نوزاد (8 پسر و 1 دختر) مشاهده گردید. فراوانی نقص آنزیم در این مطالعه 2درصد (3.3 درصد در پسرها و 0.5 درصد در دخترها) تعیین شد. از 9 نوزاد شناسایی شده 6 نوزاد (66.7درصد) دچار زردی نوزادی شدند. 4 نوزاد با نوردرمانی و 2 نوزاد با تعویض خون درمان شدند. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در پسران شیوع بیشتری دارد. لذا غربالگری وسیع نوزادان پسر در بدو تولد از طریق آزمایش خون بندناف توصیه میگردد.
مهدی صادقیان، ذات الله عاصمی، منصوره صمیمی، زهره طبسی، پروانه صانعی، احمد اسماعیل زاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : برای بهبود پیامدهای بارداری در بیماران مبتلا به دیابت بارداری، راهکارهایی از قبیل اصلاح شیوه زندگی، مداخلات غذایی و در صورت ضرورت استفاده از عوامل خوراکی کاهش قندخون و تزریق انسولین به کار گرفته میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر چهار هفته رژیم غذایی به منظور توقف پرفشاری خون بر پیامد دیابت بارداری انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 52 زن مبتلا به دیابت بارداری به طور تصادفی در دو گروه 26 نفری کنترل و رژیم غذایی بهمنظور توقف پرفشاری خون (گروه مداخله) طی مدت 4 هفته قرار گرفتند. رژیم غذایی گروه کنترل شامل 45-55% کربوهیدارت، 15-20% پروتئین و 25-30% چربی بود. رژیم غذایی گروه مداخله غنی از میوهها، سبزیجات، غلات کامل و محصولات لبنی کمچرب و دارای مقادیر کمتری از چربیهای اشباع، کلسترول و غلات تصفیه شده با مقادیر سدیم 2400 میلیگرم بر لیتر بود. پس از مداخله تغذیهای نوع زایمان، انسولین درمانی و میزان افزایش مایع آمنیوتیک در زنان باردار ارزیابی شد. قد، وزن، دورسر و معیار پاندرال (ponderal) نوزادان طی 24 ساعت اول بدو تولد ثبت گردید. یافتهها : نیاز به عمل سزارین در گروه مداخله (46.2%) به صورت معنیداری در مقایسه با گروه کنترل (80.8%) کاهش یافت (P<0.05). درصد نیاز به انسولین درمانی در گروه مداخله (23%) به صورت معنیداری در مقایسه با گروه کنترل (73%) کاهش یافت (P<0.05). نوزادان متولد شده از مادران گروه مداخله در مقایسه با نوزادان متولد شده از مادران گروه کنترل بهطور معنیداری وزن کمتر، دور سر کمتر و معیار پاندرال کمتری داشتند (P<0.05). نتیجهگیری : مصرف رژیم غذایی به منظور توقف پرفشاری خون به مدت 4 هفته در زنان مبتلا به دیابت بارداری منجر به بهبود پیامدهای حاصل از بارداری گردید.
عزت السادات حاجی سیدجوادی، فریده موحد، آمنه باریکانی، مریم جعفری،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : نارسایی تنفسی یکی از مهمترین مشکلات ریوی نوزادان نارس است. هرچند مطالعات مختلفی اثربخشی کورتیکواستروئید در سنین بارداری کمتر از 34 هفته را نشان دادهاند؛ ولی اثر این مداخلات در بارداریهای بالاتر از هفته 34، هنوز مورد بحث است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بتامتازون تزریقی طی هفتههای 34 الی 36 بارداری در پیشگیری از نارسایی تنفسی نوزادان متولد شده انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی دو سوکور 140 زن در معرض خطر زایمان پرهترم با سن بارداری 34 الی 36 هفته در دو گروه 70 نفری مداخله (دریافت کننده بتامتازون 12 میلیگرم در دو دوز عضلانی با فاصله 12 ساعت) و گروه کنترل (دریافت کننده نرمالسالین) قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز شامل جنس و وزن نوزاد، ابتلا به سندرم زجر تنفسی، نیاز به بستری نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه و نیاز به حمایت تنفسی جمعآوری گردید. یافتهها : تفاوت معنیداری در وزن و جنس نوزادان دو گروه مشاهده نشد. سندرم زجر تنفسی در 9 نوزاد (12.5%) گروه مداخله و 16 نوزاد (22 درصد) گروه کنترل مشاهده شد که اختلاف آماری معنیداری نداشتند. همچنین از نظر نیاز به حمایت تنفسی و بستری در بخش NICU دو گروه مورد مطالعه با هم اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتیجهگیری : تزریق بتامتازون به مقدار 12 میلیگرم در 2 دوز به فاصله 12 ساعت در هفتههای 34 الی 36 بارداری اثری بر جلوگیری از بروز نارسایی تنفسی در نوزادان پرهترم نداشت.