26 نتیجه برای زنان
دکتر زهرا ذنوبی، دکتر مریم السادات موسوی،
دوره 2، شماره 2 - ( 7-1379 )
چکیده
با توجه به اهمیت یائسگی و اثرات آن بر زندگی زن یائسه و نیز فواید درمان جایگزینی هورمونی در این دوران، بر آن شدیم که به بررسی یکی از اثرات درمان استروژنی یعنی مشکلات و اختلالات خواب در زنان یائسه بپردازیم. به این منظور 60 زن یائسه وارد یک مطالعه سه ماهه آینده نگر، دو سرکور و مورد - شاهدی شدند. افراد فوق پس از اخذ سابقه و معاینه فیزیکی کامل و آزمایش های لازم و کنار گذاشتن کلیه عوامل مداخله گر، انتخاب شدند. این افراد در دو گروه 30 نفری قرار گرفتند. گروه مورد با قرص استروژن کونژوگ و با دُز 0.625mg در روز، به مدت سه ماه و گروه شاهد با قرص پلاسبو یک عدد در روز به مدت سه ماه تحت درمان قرار گرفتند. هر دو گروه پس از سه ماه مجدداً بررسی شدند. قبل و پس از درمان، پرسشنامه هایی حاوی 7 سئوال مطرح و پر شدند. نتایج نشان داد درمان با استروژن در گروه آزمایشی به طور معنی دار، موجب تسهیل در خواب رفتن شده، دفعات از خواب پریدن را کاهش می دهد، به خواب رفتن را تسهیل می نماید، خستگی صبحگاهی و خواب آلودگی در طی روز را نیز کاهش می دهد (P<0.05). در مطالعه ما رابطه ای بین وزن، سن، طول مدت یائسگی با اختلالات خواب بدست نیامد. بر اساس این مطالعه نتیجه می گیریم که درمان جایگزین استروژن به وضوح مشکلات خواب را در زنان یائسه کاهش می دهد و این خود تائیدی بر فواید HRT می باشد.
غلامرضا وقاری، دکتر مهران فرج اللهی،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده
کم خونی به ویژه کم خونی ناشی از فقر آهن از مشکلات عمده تغذیه ای مردم دنیا به شمار می رود و زنان در سنین باروری بیشتر از دوران های دیگر زندگی در معرض کم خونی قرار دارند. هدف اصلی این بررسی تعیین میزان شیوع کم خونی در زنان 35-18 ساله روستاهای شهرستان گرگان می باشد که در 20 روستا روی 415 نفر از زنان سنین فوق که به شیوه نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند، به اجرا در آمده است. ضمن تکمیل پرسشنامه برای افراد انتخاب شده، از آنان نمونه خون گرفته شد. میانگین سن نمونه ها 24.9 سال بود. اندازه گیری آهن سرم و ظرفیت کلی اتصال به به آهن 2 (TIBC) به کمک اسکتروفتومتر و آزمایش های خون شناسی به کمک دستگاه شمارنده الکترونیکی انجام شد. شیوع فقر آهن، کم خونی و کم خونی ناشی از فقر آهن به ترتیب 37.78 درصد، 25.1 درصد و 13.45 درصد بود. رابطه آماری معنی داری بین وضعیت ازدواج و سن با فقر آهن، کم خونی و کم خونی ناشی از فقر آهن مشاهده نگردید. در مجموع نتایج بررسی نشان داد که کم خونی به ویژه ناشی از فقر آهن از مشکلات تغذیه ای زنان روستایی شهرستان گرگان می باشد.
کبری خاجوی شجاعی، دکتر سوسن پارسای، نادر فلاح،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده
بزرگ ترین فشار فیزیولوژیکی در طول زندگی زنان، هنگام بارداری ایجاد می شود که مهم ترین تغییر را در وضعیت زیستی آنان پدید می آورد. این فشار فیزیولوژی ناشی از نیاز جنین است. به همین علت نیاز زن حامله به انرژی و مواد مغذی در مقاسه با زنان معمولی افزایش می یابد. امروزه، ثابت شده است آموزش مداوم تغذیه و بالا بردن آگاهی زنان در کنار دادن غذاهای اضافی برای مادرهای فقیر به بهبود سلامت مادر و بچه کمک می کند. این پژوهش به منظور تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان باردار شهر تهران در مورد تغذیه دوران بارداری انجام شده است. تعداد نمونه ها با توجه به میزان کم وزنی هنگام تولد و همچنین مطالعه راهنما، 315 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با مراجعه به 10 بیمارستان واقع در 5 نقطه شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پژوهشگر و با مصاحبه در پرسشنامه جمع آوری شد. این پژوهش نشان داد که 60 درصد از زنان مورد بررسی نسبت به تغذیه دوران بارداری آگاهی پایین داشتند و 10.5 درصد زنان از آگاهی خوبی نسبت به تغذیه دوران بارداری برخوردار بودند. در بخش نگرش این پژوهش، نشان داده شد که اکثر زنان باردار به تغییر رژیم غذایی در دوران بارداری اعتقاد داشتند(71.4 درصد). همچنین 87.6 درصد زنان به خوردن لبنیات در دوران بارداری اعتقاد داشتند ولی 69.8 درصد به خوردن قرص آهن اعتقاد نداشتند و خوردن غذاهای آهن دار را کافی می دانستند. به علاوه بین میزان تحصیلات زنان در مورد مطالعه و نگرش آنها درباره لزوم مصرف قرص آهن در زمان بارداری رابطه معنی داری نشان داده شده است(0.0001 ?P ). با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد آگاهی زنان باردار در مورد تغذیه دوران باردای کافی نیست و در نتیجه عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار داده است .بنابراین نیاز به آموزش تغذیه در دوران بارداری به وسیله کادر پزشکی لازم و ضروری است.
دکتر الهام مبشری، علیجان تبرائی، دکتر عزت الله قائمی، دکتر محمد موجرلو، محمدعلی وکیلی، دکتر مرضیه دستفروشان، دکتر سیده مینا غلامی،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
عفونت دستگاه ادراری از بیماری های شایع دوران بارداری می باشد و اکثر عفونت های علامت دار آن نیز ناشی از باکتریوری بدون علامت است که عدم تشخیص و درمان به موقع آن می تواند برای مادر و جنین عواقب خطرناکی را به دنبال داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین شیوع باکتریوری بدون علامت در زنان باردار شهرستان گرگان در سال 1379 انجام شده است. بنابراین از 900 زن باردار مراجعه کننده به کلینیک سرپایی مرکز آموزشی- درمانی دزیانی گرگان نمونه ادرار وسط استریل تهیه و از لحاظ آزمایش های کامل ادرار و کشت مورد بررسی و تشخیص قرار گرفتند. سپس از باکتری های جدا شده با کلنی کانت بیش از 100،000 عدد، آنتی بیوگرام به روش کربی بائر بعمل آمد. نتایج نشان داد میزان شیوع باکتریوری در مادران باردار 3.7 درصد است و شایع ترین سازواره (ارگانیسم) جدا شده، اشرشیا کلی با 33.3 درصد، استافیلوکوک کوآگولاز منفی با 30.3 درصد و کلبسیلا با 15.2 درصد بودند. رابطه معنی داری بین سن، تعداد زایمان، سن حاملگی، سابقه عفونت ادراری تازه، سابقه سنگ کلیه، و وجود باکتریوری بدون علامت بدست نیامد. الگوی حساسیت دارویی سویه های جدا شده بیشترین حساسیت را به آمیکاسین و جنتامایسین نشان داد. اگر چه میزان شیوع باکتریوری در مطالعه حاضر (3.7 درصد) از مطالعات انجام شده در سایر نقاط کشور کمتر می باشد، به خاطر عوارض عمده ناشی از مشکل عفونت ادراری بدون علامت در زنان باردار توجه به این گونه افراد ضروری به نظر می آید. مطالعات تکمیلی سایر نقاط کشور نیز می تواند برای ارائه الگویی مناسب برای پیگیری و درمان زنان باردار مبتلا به باکتریوری بدون علامت مفید و مثمر ثمر باشد.
دکتر سپیده بخشندهنصرت، دکتر حمیدرضا بذرافشان، محمدرضا ربیعی، دکتر نرجس سادات عقیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: کمبود ید با طیف وسیعی از اختلالات دوران بارداری از جمله گواتر، سقط، هیپوتیروئیدی همراه است و غربالگری برای هیپوتیروئیدی در سنین باروری قبل یا بلافاصله پس از بارداری می بایست انجام شود. با گذشت یک دهه از مصرف همگانی نمک یددار در کشور ما، بررسی حاضر به منظور ارزیابی ید و پایش برنامه کشوری با تعیین میزان ید ادرار در زنان باردار و ارزیابی میزان TSH خون انجام شده است.مواد و روش ها: این مطالعه از آذر تا اسفند ماه 1382 روی 97 زن باردار سالم مراجعه کننده به مرکز آموزشی- درمانی دزیانی گرگان انجام شده است. از هر زن باردار 2 سی سی ادرار به منظور تعیین ید ادرار و 2 سی سی خون برای تعیین TSH سرم گرفته شد. ید ادرار به روش هضم اسید و TSH سرم به روش الیزا (ELISA) اندازه گیری شد.یافته ها: از میان 97 زن باردار مورد مطالعه 86 نفر (89 درصد) دارای ید ادراری طبیعی و 11 نفر (11 درصد) مبتلا به کمبود ید بودند که 9 نفر (82 درصد) از آنها مبتلا به کمبود ید خفیف و 2 نفر (18 درصد) با ید ادراری mg/dl 5-2 مبتلا به کمبود متوسط ید بودند. هیچ یک از زنان باردار ید ادرار کمتر ازm g/dl 2 نداشتند و مبتلا به کمبود ید شدید نبودند. در این مطالعه 90 نفر (92.8 درصد) در محدوده TSH طبیعی m iu/dl 4-0.3 و 7 نفر (7.2 درصد) در محدوده بیش از آن قرار داشتند. هیچ یک از افراد TSH کمتر ازm iu/dl 0.3 نداشتند. بین سطح ید ادراری با سن، وزن، قد، تعداد دفعات بارداری، درجه گواتر، درآمد ماهانه خانواده و سن حاملگی ارتباط معنی داری یافت نشد. میانگین ید ادرار در این مطالعهm g/dl 25.8 برآورد گردید.نتیجه گیری: براساس مقدار ید ادرار، گرگان منطقه عاری از کمبود ید می باشد و میانگین آن بسیار بالاست. بنابراین ارزیابی میزان مصرف ید برای جلوگیری از مصرف زیاد آن در منطقه ضروری به نظر می رسد. از طرفی به دلیل عوارض کمبود ید و مشاهده مواردی از آن به خصوص در تریمستر اول در این مطالعه، بهتر است زنان سنین باروری قبل از بارداری یا بلافاصله پس از باردار شدن از نظر میزان ید ادرار مورد بررسی قرار گیرند.
سیدمهدی احمدی، دکتر محمدحسن افتخاری، فرشاد امیرخیزی، دکتر محمود سوید، مینا جهری، ساره کشاورزی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : در پاتوژنز چاقی عوامل بسیاری از جمله سطح لپتین سرم و هورمونهای تیروئیدی نقش دارند. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی لپتین و هورمونهای تیروئیدی در زنان چاق و غیرچاق در شهر شیراز طی سال 1385 انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مورد - شاهدی، 35زن با نمایه توده بدن بیشتر یا مساوی Kg/m230 به عنوان گروه چاق (مورد) و 35 زن با نمایه توده بدن طبیعی کمتر از 25 به عنوان گروه غیرچاق (شاهد) انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک و اندازههای تنسنجی شامل قد، وزن، محیط دور کمر و دور باسن اندازهگیری و سپس نمایه توده بدنی (BMI) و نسبت محیط دور کمر به دور باسن (WHR) و درصد چربی تام بدن (%TBF) برای هر فرد تعیین گردید. نمونههای خون ناشتا از افراد مورد بررسی گرفته شد و سرم خون برای اندازهگیری غلظت سرمی هورمونهای T3، T4وTSH و لپتین جدا گردید. یافتهها : میانگین غلظت سرمی لپتین در زنان چاق (9/7+-5/24 نانوگرم در دسی لیتر) بیشتر از زنان غیرچاق (7/4+-0/13 نانوگرم در دسی لیتر) بود (05/0P<). هرچند همبستگی مثبت معنیداری بین سطح سرمی لپتین با شاخصهای تنسنجی وجود داشت، ولی این رابطه در مورد هورمونهای تیروئیدی و TSH معنیدار نبود. همچنین در زمینه ارتباط مستقل بین هورمونهای مورد بررسی، تنها بین غلظت سرمی لپتین با غلظت T3 سرم همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت (05/0P<). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که غلظت سرمی لپتین در زنان چاق بهواسطه افزایش بافت چربی افزایش مییابد. برهمکنش متقابل بین هورمونهای تیروئیدی به ویژه T3 و لپتین، میتواند یکی از علل افزایش سطح لپتین سرم در زنان چاق باشد.
صدیقه مقسمی، دکتر سعیده ضیائی، زینب حیدری،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : عملکرد جنسی یکی از جنبههای مهم کیفیت زندگی است که بر سلامت جسمی ، روانی و ذهنی افراد تاثیرگذار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تیبولون بر عملکرد جنسی زنان یائسه سالم انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 96 زن یائسه سالم 60-45 ساله مراجعه کننده به مراکز درمانی منتخب که کنترااندیکاسیون قطعی هورمون درمانی نداشتند؛ طی دی ماه 1385 تا فروردین ماه 1387 وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه درمان با تیبولون (52نفر) و پلاسبو (44 نفر) تقسیم شدند. گروه تیبولون روزانه 5/2 میلیگرم تیبولون + کلسیم ـ د (500میلیگرم + 200 واحد) و گروه پلاسبو منحصراً کلسیم ـ د (500میلیگرم + 200 واحد روزانه) دریافت کردند. بیماران به مدت شش ماه پیگیری شدند. عملکرد جنسی با استفاده از ایندکس بررسی عملکرد جنسی زنان (FSFI) ارزیابی و به منظور تعیین سطح هورمونها نمونه خون در شروع و پایان درمان گرفته شد. در پایان درمان عوارض جانبی و رضایت از مصرف تعیین و دادهها بااستفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمونهای آماری تی، کای اسکوئر و منویتنی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : 41 زن در گروه تیبولون و 40 زن در گروه پلاسبو مطالعه را به پایان رساندند. تیبولون در مقایسه با شروع درمان و پلاسبو باعث بهبود معنیدار همه جنبههای عملکرد جنسی شد. در گروه تیبولون سطح سرمی هورمون تستوسترون ، ایندکسهای تستوسترون و استرادیول آزاد افزایش و سطح سرمی پروتئین انتقالدهنده هورمونهای جنسی (SHBG) 57درصد کاهش یافت (P<0.05). تیبولون با برخی عوارض جانبی مانند سردرد ، افزایش وزن ، خونریزی و لکهبینی همراه بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تیبولون با ایجاد تغییرات مطلوب در سطح هورمونهای جنسی و SHBG حیطههای عملکرد جنسی زنان یائسه را به طور معنیداری بهبود میبخشد.
زینب فیروزه، دکتر ناهید بیژه، دکتر احمد ابراهیمی عطری، سعید رمضانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : لیپوپروتئینa یکی از عوامل خطرزای جدید قلبی - عروقی است که بالارفتن غلظت آن باعث افزایش بیماریهای قلبی - عروقی میشود. به دلیل اهمیت فعالیت بدنی درپیشگیری از بیماریهای قلبی - عروقی، این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته پیادهروی بر غلظت لیپوپروتئینa سرم زنان یائسه غیرورزشکار انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه نیمهتجربی ٢٢زن یائسه با دامنه سنی 55-47 سال که فاقد بیماری خاص بودند؛ توسط فراخوان در شهرستان بجنورد طی تابستان 1388 انتخاب شدند. زنان به صورت تصادفی به گروههای تجربی (١٢ نفر) و کنترل (١٠ نفر) تقسیم شدند. ابتدا اندازهگیری ابعاد بدنی و آنتروپومتریکی شامل قد، وزن، شاخص توده بدنی، درصدچربی بدن و نسبت دورکمر به دورباسن انجام شد. سپس نمونهخون ناشتا از ورید قدامی بازوی افراد گرفته شد. افراد گروه تجربی در برنامه پیادهروی هشت هفتهای (با شدت ٦٠درصد ضربان قلب ذخیره، به مدت٣٠دقیقه در هفته اول و ٧٠درصد ضربان قلب ذخیره و زمان ٦٠دقیقه در هفته آخر) شرکت کردند. گروه کنترل در برنامه ورزشی شرکت نکردند. سپس مجدداً اندازهگیریهای آنتروپومتریکی و خونگیری انجام شد و میزان لیپوپروتئینa سرم اندازهگیری شد. برای مقایسه اطلاعات پیشآزمون و پسآزمون بین گروهها از آزمون t-student مستقل و آزمون یومنویتنی استفاده شد. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط لیپوپروتئینa با اندازههای آنتروپومتریکی استفاده گردید.
یافتهها : میزان لیپوپروتئینa سرم قبل و بعد از تمرینات (پیشآزمون 4.1±12.5 و پسآزمون 3±10.5)، شاخص توده بدنی، نسبت دورکمر به دورباسن و درصدچربی در گروه تجربی کاهش معنیداری یافت (P<0.05)؛ اما این تغییرات در گروه کنترل معنیدار نبود. در بررسی رابطه بین عوامل در گروه تجربی بین لیپوپروتئینa با اندازههای آنتروپومتریکی نیز ارتباط آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری : نتایج این تحقیق نشان داد که انجام هشت هفته برنامه پیادهروی سبب کاهش غلظت لیپوپروتئینa سرم، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به دور باسن زنان یائسه شده است.
محسن شمسی، اکرم بیاتی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : خشونت خانگی از جنبههای مختلف، مادر و جنین را با خطر مواجه میسازد. توجه و مقابله با این مشکل و پیگیری از طریق آموزش و مشاوره که در بهبود سیر حاملگی و زایمان مؤثر میباشد؛ نیاز به اطلاعات پایه در زمینه شدت، فراوانی و عوامل مؤثر بر خشونت خانگی دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و شدت خشونت خانگی بر زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 400 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک در سال 1389 انجام شد. افراد با استفاده از پرسشنامه پایا و روا و مصاحبه سازمان یافته مورد بررسی قرار گرفتند. ابعاد خشونتهای فیزیکی، عاطفی، کلامی و مالی با توجه به شدت آنها و همچنین عوامل مؤثر در بروز خشونت و راهکارهای مقابلهای مادران با خشونت مورد بررسی قرار گرفتند. دادههابا استفاده از آزمونهای کایاسکوئر ، توکی و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه تحلیل شدند. یافتهها : شیوع کلی خشونت در دوره بارداری 34.5 درصد تعیین شد. شیوع خشونتهای عاطفی، کلامی، مالی و جسمی به ترتیب 56درصد، 48درصد، 23درصد و 11درصد تعیین گردید. ارتباط معنیدار آماری بین سن ازدواج (P<0.035)، مدت زندگی مشترک (P<0.018)، ازدواج فامیلی (P<0.001)، سطح تحصیلات (P<0.001)، شغل زن و شوهر (P<0.001) با شیوع خشونت در طی بارداری دیده شد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده شیوع بالای خشونت خانگی در دوران بارداری میباشد. لذا پیشنهاد میشود همه درمانگاههای مراقبت از بارداری، زنان باردار را از نظر مواجهه با خشونت خانگی غربالگری نمایند و همچنین مشارکت منابع جامعه، آموزش پزشکان و زنان در معرض خطر و نیز اجرای برنامههای حمایتی برای زنان آسیبدیده توصیه میشود.
دکتر فاطمه چراغعلی، سارا یازرلو، ناصر بهنام پور، دکتر رامین آذرهوش،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : باتوجه به شیوع روزافزون ابتلاء به هپاتیت B ، با شناسایی صحیح و به موقع زنان باردار +HbsAg و اجرای پروتکل پیشگیری استاندارد برای نوزادان، میتوان یکی از مهمترین راههای انتقال هپاتیت B به نوزادان را متوقف نمود. این مطالعه به منظور آگاهی از وضعیت سرواپیدمیولوژی هپاتیتB در زنان باردار شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 1553 زن باردار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان برای زایمان، از دیماه 1387 لغایت تیرماه 1388 انجام شد. زنان با توجه به تمایل و داشتن شرایط لازم وارد مطالعه شدند. برای زنان باردار تست HBsAg انجام گردید. پرسشنامه مربوط به اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطر مورد مطالعه تکمیل شد. به موازات این کار پروندههای بیمارستانی این افراد نیز مورد مطالعه قرارگرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون کایاسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : از1553زن باردار 15نفر (1 درصد) +HbsAg و همگی آنها -HbeAg بودند. در 40 درصد از زنان باردار آلوده هیچ عامل خطر شناخته شدهای یافت نشد. با مراجعه به پروندههای بیمارستانی افراد مورد مطالعه مشخص گردید که از 15 زن باردارآلوده، 7 نفر (46.7 درصد) شناسایی نشده و نوزادان آنها بدون دریافت HBIG از بیمارستان مرخص شده بودند. ازسوی دیگر به نوزادان 6زن باردار، HBIG تجویز شده بود؛ در حالی که مادر این نوزادان در زمان زایمان -HbsAg بودند. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ضعف در بیماریابی علیرغم قابل انتظار بودن شیوع HbsAg در زنان باردار شهر گرگان وجود دارد. پیشنهاد میشود تا زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری حتماً از نظر HbsAg ارزیابی گردند.
اسرا عسکری، بابی سان عسکری، دکتر زین العابدین فلاح، شیما کاظمی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماریهای قلبی و عروقی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در جهان میباشند. افزایش لیپیدهای خون به خصوص کلسترول و تری گلسیرید دو عامل خطر بیماریهای قلبی و عروقی میباشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح لیپیدو لیپو پروتئینهای سرم زنان غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن غیرورزشکار با دامنه سنی 45-30سال در شهرستان گلوگاه از استان مازندران در سال 1387 انجام شد. روش نمونهگیری از نوع تصادفی بود. افراد با روش همتاسازی از روی Vo2max به دست آمده به دو گروه 15 تایی کنترل و آزمایش تقسیم شدند. لیپوپروتئین پرچگال (HDL-c)، کلسترول تام (TC)، تریگلیسرید (TG)، لیپوپروتئین کمچگال (LDL-c)، لیپوپروتئین بسیارکمچگال (VLDL-c)، عامل خطر بیماریهای قلبی (RF=TC/HDL) و درصد چربی زیرپوستی قبل از تمرین هوازی ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایش به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت تحت تمرین هوازی (با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه) قرار گرفتند. پس از هشت هفته تمرین لیپید و لیپوپروتئینهای سرم گروههای آزمایش و کنترل تعیین گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-14 و آزمونهای t همبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بین میزان کلسترول تام ، عامل خطر بیماریهای قلبی (RF) و درصد چربی زیرپوستی در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش معنیداری مشاهده گردید (P<0.05). همچنین مقادیر HDL-c، تریگلیسرید، LDL-c و VLDL-c در گروه آزمایش نسبت به کنترل افزایش نشان داد؛ اما این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود. بین میزان کلسترول تام ، LDL-c ، RF و درصد چربی زیرپوستی در گروه آزمایش نسبت به کنترل در پسآزمون کاهش معنیداری مشاهده گردید (P<0.05). افزایش مقدار HDL-c و کاهش در مقادیر تریگلیسرید و VLDL-c در گروه آزمایش نسبت به کنترل مشاهده گردید؛ ولی از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی سبب کاهش درصد چربی زیرپوستی، کلسترول تام ، RF و لیپوپروتئینهای کمچگال پلاسما در زنان غیرورزشکار میگردد.
شیرین دهقان پیشه، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، داوود مهربانی، مریم کوشکی جهرمی، مهسا یاغی کش،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : نتایج متناقضی در رابطه با اثر تمرین ورزشی بر سطح ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α زنان جوان سالم غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 30 دختر سالم غیرورزشکار براساس وزن، قد، شاخص توده بدن و درصد چربی در دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته به صورت سه روز در هفته روی دوچرخه ثابت رکاب زدند. سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α آزمودنیها قبل از اولین جلسه و در پایان تمرینات بعد از 14-12 ساعت ناشتایی بهروش ELISA اندازهگیری شد. یافتهها: در پایان مطالعه بین سطح سرمی هورمونهای ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). نتیجهگیری : هشت هفته تمرینات هوازی در زنان جوان سالم غیرورزشکار باعث کاهش سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گردید.
زهرا درزی شیخ، معصومه قربانی مرزونی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : با افزایش تعداد ورزشکاران، میزان آسیبهای وابسته به آن نیز افزایش یافته و از این میان، اندام تحتانی بیشتر در معرض آسیبهای ورزشی قرار دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط شاخص قوس کف پا و تعادل ایستای زنان ورزشکار با آسیب در اندام تحتانی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی با نمونهگیری در دسترس روی 18 زن ورزشکار سالم و 18 زن ورزشکار با آسیب در اندام تحتانی انجام شد. برای ثبت آسیبهای ورزشی از فرم جمعآوری اطلاعات، برای سنجش ساختار پا از آزمون شاخص قوس کف پا و برای سنجش تعادل ایستا از آزمون Stork استفاده شد. یافتهها : میانگین تعادل ایستا در حالت چشم باز در گروههای مورد و شاهد به ترتیب 16.10 ثانیه و 26.53 ثانیه تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). بین تعادل ایستا در حالت چشم بسته و نیز شاخص قوس کف پا در دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : کاهش تعادل ایستایی با احتمال ضعف کنترل عصبی عضلانی، میتواند یکی از عوامل اثرگذار بر آسیبدیدگی اندام تحتانی زنان ورزشکار باشد.
فیروزه مصطفوی، سیدکمالالدین میرکریمی، رحمان بردی اوزونی دوجی، محمدعلی وکیلی، سمیرا عشقی نیا،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : چاقی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بهداشت عمومی مطرح بوده و تهدیدی قابل پیشگیری برای سلامت انسانها در سراسر جهان است. مصاحبه انگیزشی، روشی مراجع محور و مستقیم به منظور افزایش انگیزه درونی افراد برای تغییر رفتار از طریق بررسی و حل ابهامات است که نتایج سودمند آن در زمینه سلامت به طور گستردهای مورد تایید قرار گرفته است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر مصاحبه انگیزشی و مصاحبه انگیزشی به همراه قصد بر کاهش وزن زنان بر اساس تئوری انگیزش محافظت انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 150 نفر از زنان چاق یا دارای اضافه وزن به طور تصادفی در سه گروه 50 نفری کنترل، مصاحبه انگیزشی و مصاحبه انگیزشی به همراه قصد قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محققساخته در دو نوبت (ابتدای مطالعه و دو ماه پس از انجام مصاحبه) جمعآوری گردید. یافتهها : نمره سازههای تئوری شامل حساسیت درک شده، شدت درک شده، پاداشهای درک شده، خودکارآمدی درک شده، کارایی پاسخ درک شده و هزینههای درک شده در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت (P<0.05). شاخصهای آنتروپومتریک دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافت (P<0.05). نتیجهگیری : اجرای روش مصاحبه انگیزشی به همراه قصد، منجر به کاهش وزن بیشتر و افزایش نمره سازههای تئوری انگیزش محافظت میگردد.
سعید فلاح، سوده رستم زاده، موسی قلیچی قوجق،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : خشونت خانگی واقعیتی دردناک است که بر تمام زوایای زندگی قربانیان خود اثرگذار است. بار خشونت خانگی بر سلامت زنان 44-15 ساله بیش از بار سرطان پستان، سرطان رحم و سوانح است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان متأهل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی273 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان کردکوی در سال 1391 انجام گردید. نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای و از طریق تقسیم به نسبت انجام شد. دادهها از طریق پرسشنامهای که پایایی و روایی آن در مطالعات قبل تایید شده بود؛ جمعآوری و میزان مواجهه با خشونت فیزیکی، روانی و جنسی ثبت گردید. یافتهها : میانگین سنی زنان 7.8±29.4 سال و میانگین سن ازدواج زنان و همسرانشان به ترتیب 3.7±19.6 سال و 3.9±23.6 سال بود. 86.2% از زنان خانهدار بودند. میزان مواجهه با خشونت روانی، جنسی و فیزیکی به ترتیب 49 درصد، 33.7% و 32.8% تعیین شد. مهمترین عوامل اثرگذار مربوط به زنان و همسرانشان سطح تحصیلات زنان و همسران، شغل زنان و سن ازدواج زنان و همسرانشان بود (P<0.05). مهمترین عوامل اثرگذار مربوط به خانواده، تعداد فرزندان و درآمد خانوار بود (P<0.05). نتیجهگیری : سطح تحصیلات، اشتغال، سن ازدواج و سطح درآمد خانواده از مهمترین عوامل اثرگذار در مواجهه با انواع خشونت بود.
بهاره متقی دستنائی، زیبا رئیسی، فریبا آصفی، مریم پوربختیار،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تجاوز یکی از مشکلات جدی جوامع بوده و یکی از پیامدهای جدی آن افسردگی است. این مطالعه به منظور تعیین افسردگی در زنان قربانی تجاوز جنسی مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی شهر تهران انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 130 نفر از قربانیان تجاوز جنسی شهر تهران در سال 1392 انجام گردید. از پرسشنامه بک برای ابزار تحقیق استفاده شد.
یافتهها : بیشتر سن افراد مورد مطالعه 20 تا 30 سال (54%) و بیشتر قربانیان متاهل (48%) بودند. 62 نفر (47.7%) دارای اختلال افسردگی تشخیص داده شدند که از این میان افسردگی خفیف، متوسط و شدید به ترتیب در 58% ، 27.5% و 14.5% از افراد مشاهده شد.
نتیجهگیری : تقریباً نیمی از قربانیان تجاوز جنسی به افسردگی بعد از تجاوز جنسی مبتلا بودند.
کاظم صمیمی، حمیدرضا مکرمی، سهیلا تون تاب حقیقی، ابراهیم تابان، محسن یزدانی اول، راضیه معصومی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تغییر شیوه زندگی زنان و افزایش حضور آنها در عرصه اجتماعی و محیطهای کاری یکی از عوامل موثر بر کیفیت زندگی جنسی آنان است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر کیفیت زندگی جنسی زنان شاغل در بیمارستان انجام گردید.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی مقطعی روی 121 نفر از کارکنان زن دو بیمارستان در شهرستانهای سبزوار و بیرجند در سال 1393 انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل نسخه هنجاریابی شده سنجش کیفیت زندگی جنسی ویژه زنان و یک پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر سه بخش اطلاعات جمعیتشناختی، متغیرهای مرتبط با سلامت و عوامل مرتبط با کار بود.
یافتهها : میانگین نمره کیفیت زندگی جنسی 19.7±80.1 تعیین شد. کیفیت زندگی جنسی با سن، ساعات خواب، مدت تاهل، سطح تحصیلات و فعالیت فیزیکی ارتباط آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). سطح تحصیلات (beta=0.33)، مدت تاهل (beta=0.32) و وضعیت کیفیت خواب (beta=0.56) پیشبینیکنندههای کیفیت زندگی جنسی زنان تعیین شد.
نتیجهگیری : سطح تحصیلات، مدت تاهل و وضعیت کیفیت خواب به عنوان عوامل پیشبینیکننده کیفیت زندگی جنسی زنان شاغل در بیمارستان تعیین شد.
سیدجمال رئیسی، کوروش محمدی، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده توجه به الگوهای ارتباطی زوجها است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و رویکرد تصمیمگیری مجدد بر تغییر سبکهای ارتباطی در زنان متأهل شهرستان گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرگان به دلیل تعارض زناشویی در سال 1395 انجام شد. آزمودنیها بهطور غیرتصادفی در سه گروه 10 نفری کنترل و دو گروه مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت ننمود. برای گروه مداخله اول زوجدرمانی هیجانمدار و برای گروه مداخله دوم درمان تصمیمگیری مجدد اجرا شد. پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید.
یافتهها : مداخلات درمان هیجانمدار و درمان تصمیم گیری مجدد در تغییر سبکهای ارتباطی زنان متأهل و حفظ دستاوردهای درمانی حتی تا شش ماه پس از درمان موفق ارزیابی شدند (P<0.05). بین اثربخشی دو نوع مداخله تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری : زوج درمانی هیجان مدار و درمان تصمیم گیری مجدد به یک اندازه در تغییر ماندگار سبکهای ارتباطی زنان نقش موثری دارند.
جمیله ابن الشریعه، سیدمجتبی عقیلی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: طلاق به عنوان یکی از بحرانهای زندگی میتواند منجر به بروز مشکلات عاطفی و رفتاری گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser به شیوه گروهی بر سلامت عمومی و باورهای وسواسی زنان مطلقه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 30 زن مطلقه مشغول به تحصیل در مدارس بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. در ابتدای مطالعه برای هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) (اضطراب، کارکرد اجتماعی، نشانههای بدنی و افسردگی) و پرسشنامه افکار وسواسی (OBQ-44) (مسؤولیتپذیری، کمالطلبی و اهمیت دادن به افکار) تکمیل گردید. برای گروه مداخله طی 8 جلسه، هفتهای یک جلسه به مدت دو ساعت جلسات آموزشی واقعیتدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser برگزار شد و برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. در انتهای مطالعه از هر دو گروه پس آزمون بهعمل آمد.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیت درمانی آزمودنیهای گروه مداخله سبب کاهش آماری معنیدار در تمامی ابعاد دو متغیر سلامت عمومی و باورهای وسواسی در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser سلامت عمومی زنان مطلقه را بهبود میبخشد و سبب کاهش باورهای وسواسی آنان میگردد.
فاطمه ربیعی، کیانوش زهراکار، ولی اله فرزاد،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی زناشویی یکی از پدیدههایی است که زوجهای بسیاری درگیر آن هستند و از دلایل اصلی طلاق عاطفی بوده و در صورت عدم چارهاندیشی و درمان آن، زمینه را برای طلاق رسمی زوجین فراهم میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی آموزش ایمنسازی در برابر استرس برکاهش فرسودگی زناشویی زنان متاهل انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی آرام در شهر گرگان طی سال 1395 انجام شد. آزمودنیها به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوردی دادهها مقیاس فرسودگی زناشویی Pines سال 1996 بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل گردید. گروه مداخله،آموزش ایمنسازی در برابر استرس را در 8 جلسه 2 ساعته به شیوه گروهی و هفتگی دریافت نمود. برای آزمودنیهای گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخلهای ارایه نگردید. در گروههای مورد مطالعه، فرسودگی زناشویی و مولفههای آن (خستگی جسمانی، روانی و عاطفی) مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: آموزش ایمن سازی در برابر استرس در کاهش فرسودگی زناشویی و مولفههای آن (خستگی جسمانی، روانی و عاطفی) در آزمودنیهای گروه مداخله در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ماهه مؤثر واقع شد (P<0.05).
نتیجهگیری: آموزش ایمنسازی در برابر استرس باعث کاهش فرسودگی زناشویی در زنان متاهل میگردد. لذا میتواند گزینه مداخلهای مناسبی در جهت کاهش مشکلات زناشویی و بهبود روابط زوجی محسوب گردد.