11 نتیجه برای تستوسترون
دکتر مهرداد مدرسی، دکتر منوچهر مصریپور، دکتر مجید طغیانی، رجبعلی رجائی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه استفاده از فرآوردههای گیاهی به عنوان جانشین یا مکمل داروهای شیمیایی مطرح است. یکی از گیاهان ارزشمند که از دیرباز در درمان بیماریهای مختلف کاربرد داشته؛ دارچین (Cinnamomum zeylanicum) میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی تهیه شده از پوست ساقه دارچین بر میزان هورمونهای مؤثر بر سیستم هورمونی تولیدمثل موشهای سوری نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 48 سر موش سوری نر ضمن دسترسی به آب و غذای یکسان در 6 گروه تقسیمبندی شدند. چهار گروه از نمونهها گروههای تیماری بودند که در مدت 20 روز غلظتهای مختلف عصاره هیدروالکلی پوست ساقه دارچین 50 ، 100 ، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم را به روش درون صفاقی یک روز در میان دریافت کردند. به یک گروه به عنوان گروه پلاسبو تنها نرمالسالین تزریق شد و از گروه کنترل نیز به عنوان شاهد استفاده گردید. تمام آزمایشهای تشخیص هورمونی برای تعیین سطح سرمی هورمونهای FSH، LH و تستوسترون با روش ایمونورادیومتری (RIA) انجام گرفت. یافتهها : با افزایش دوز تزریقی عصاره ، غلظت دو هورمون LH و FSH افزایش یافت و بیشترین افزایش در دوزهای 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم بود. سطح سرمی تستوسترون نیز در گروههای تیماری که دوزهای 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره را دریافت کرده بودند؛ نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار داشت (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج به دست آمده نشاندهنده اثر عصاره هیدروالکلی پوست ساقه دارچین بر افزایش هورمونهای محور هیپوفیز – بیضه میباشد.
لیلا جمشیدپور، دکتر محسن فروزان فر، دکتر وحید حمایت خواه جهرمی، حسین کارگر جهرمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : در سالیان اخیر مصرف 3و4متیلندیاکسیمتآمفتامین (3,4-methylenedioxymethamphetamine: MDMA) معروف به اکستازی در بین نوجوانان و جوانان رواج یافته است. این ماده اثرات مخربی روی سیستم عصبی مرکزی و سایر اندامهای بدن دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر 3و4متیلندیاکسیمتآمفتامین روی محور هورمونی هیپوفیز - گناد موش صحرایی نر نابالغ انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر نابالغ از نژاد ویستار با وزن تقریبی 90+-10 گرم و محدوده سنی 7-6 هفتهای انجام شد. موشها به 5 گروه 7 تایی تجربی، کنترل و شم تقسیم شدند. گروههای تجربی 0.1 ml محلول حاوی 2 ، 4 و 8 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن MDMA و گروه شم 0.1 ml سرم فیزیولوژی به صورت داخل صفاقی به مدت 14 روز متوالی دریافت نمودند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. پس از اتمام تزریقات، نمونههای خونی جمعآوری شد و بافت بیضه از بدن حیوانات خارج و توزین شدند. غلظتهای سرمی هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون اندازهگیری شد. دادههای حاصل از سنجش هورمونی و توزین بیضهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه و تست مقایسهای توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : غلظت سرمی هورمون تستوسترون در گروههای تجربی دریافت کننده دوز 4 و 8 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروههای شم و کنترل، افزایش معنیداری نشان داد (P<0.05). غلظت سرمی هورمونهای FSH و LH گروههای تجربی دریافت کننده دوز 2 و 4 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش معنیداری داشت (P<0.05). وزن بیضه در گروههای تجربی دریافت کننده دوز 4 و 8 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش یافت (P<0.05).
محمدجواد دیلم، محمدعلی قرائت، دکتر محمدعلی آذربایجانی، حسینعلی اسلانی کتولی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : افزایش شدت تمرین یکی از راهکارهای توسعه عملکرد ورزشکاران میباشد. کارآمدی برنامه تمرین از طریق سنجش نشانگران بیوشیمیایی و روانشناختی تعیین میگردد. از آنجایی که پاسخ این متغیرها به افزایش شدت تمرین وابسته به سطح آمادگی افراد مورد مطالعه و نوع برنامه تمرینی میباشد؛ نتایج مطالعات موجود متناقض است. لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر افزایش شدت تمرین بر کورتیزول، تستوسترون، آلفاآمیلازبزاقی و وضعیت خلق و خوی کشتیگیران حرفهای نوجوان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 15 کشتیگیر نوجوان دعوت شده به اردوی تیم ملی در سال 1388 به مدت سه هفته تمرینات فزاینده را انجام دادند. نمونه بزاق قبل از انجام تمرینات، پایان هفتههای اول، دوم و سوم برای سنجش غلظت کورتیزول، تستوسترون وآلفاآمیلاز جمعآوری گردید. برای سنجش خلق و خوی افراد مورد مطالعه قبل و پس از پایان دوره تمرینی، از آزمون 24 سوالی نیمرخ وضعیت خلق و خو برامس استفاده گردید. با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-14 ، برای تعیین اثر یک دوره تمرین شدید بر عوامل آمادگی جسمانی و نیمرخ وضعیت خلقی از مدل آماری t و برای تغییرات متغیرهای بزاق از مدل آماری تحلیل واریانس استفاده شد. یافتهها : پس از افزایش شدت تمرین سههفتهای، غلظت کورتیزول (0.75+-7.69 ng/ml در مقابل 0.93+-8.1 ng/ml)، تستوسترون (0.89+-82.3 ng/ml در مقابل 1.7+-64.2 ng/ml)، آلفاآمیلازبزاقی (1.35+-98.81 U/ml در مقابل 1.5+-84.2 U/ml) و خلق و خو (3.28+-16.4 در مقابل 2.91+-20.08)تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شدت تمرین بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و آلفاآمیلازبزاقی و نیز خلق و خوی کشتیگیران حرفهای نوجوان اثری ندارد.
افسانه تابنده، رامین آذرهوش، مهدی قاسمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : اندروژنها از جمله عوامل ایجاد کننده پرهاکلامپسی است. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی تستوسترون توتال، تستوسترون آزاد و دهیدرواپی اندروسترون سولفات و پروژسترون در زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان دارای بارداری طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 30 زن باردار مبتلا به پرهاکلامپسی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان و 30 زن باردار سالم انجام شد. معیار تشخیص پرهاکلامپسی فشارخون بیشتر یا مساوی 140/90 mmHg و پروتئینوری بیشتر یا مساوی 1+ در تست نواری ادرار در سه ماهه سوم حاملگی بود. مقادیر پروژسترون، تستوسترون آزاد، تستوسترون توتال و دهیدرواپی آندروسترون سولفات به روش ELISA اندازهگیری شد. یافتهها : میزان تستوسترون توتال در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب 1.3±1.8 ng/ml و 0.9±1.3 ng/ml بود که اختلاف آماری معنیداری نداشتند. میزان پروژسترون در گروه مورد (46.9±95 ng/ml) از گروه شاهد (75±165.4 ng/ml) کمتر بود (P<0.01). میزان تستوسترون آزاد و دهیدرواپی آندروسترون سولفات به ترتیب در گروه مورد 2.3±5.6 ng/ml و 0.5±1 ng/ml از گروه شاهد به ترتیب 1.5±3.2 ng/ml و 0.4±0.7 ng/ml بیشتر بود (P<0.045). نتیجهگیری : این مطالعه نشاندهنده تغییرات افزایشی تستوسترون آزاد و دهیدرواپی آندروسترون سولفات و تغییرات کاهشی پروژسترون در مبتلایان به پرهاکلامپسی است.
قربان ملیجی، سید غلامعلی جورسرایی، ابراهیم ذبیحی، اسماعیل فتاحی، عمادالدین رضایی، عالیه سوهان فرجی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:سموم کشاورزی از خانواده ارگانوکلره و یا ارگانوفسفره عوارض مختلفی را بر بافتهای بدن ایجاد مینمایند. این مطالعه به منظور اثر دیازینون به عنوان یک حشرهکش ارگانوفسفره غیرسیستمیک بر هورمونهای جنسی و سایتوکاینهای اینترفرون گاما، اینترلوکین 4 و 10در موشهای صحرایی نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بهطور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. سه گروه آزمایشی به مدت 5 روز در هفته سم دیازینون را به مدت یک ماه و با دوز (30, 3, 0.3 mg/kg/bw)به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه کنترل تزریقی نداشتند. هفت روز بعد از آخرین تزریق، سطح سرمی هورمونهای تستوسترون، FSH،LH و سایتوکاینهای اینترفرون گاما، اینترلوکین 4 و 10 اندازهگیری شدند. یافتهها :اینترلوکین 10 در گروه آزمایشی(30 mg/kg/bw)نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیدار و در گروههای آزمایشی3 mg/kg/bw و 0.3 mg/kg/bw کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). اینترلوکین-4 تنها در گروهی که سم دیازینون را با دوز 30 میلیگرم بر کیلوگرم دریافت کرده بودند؛ معنیدار بود (P<0.05). کاهش اینترفرون گاما بین گروههای آزمایشی و کنترل از نظر آماری معنیدار نبود. میزان هورمون FSH در سه گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل دارای کاهش معنیداری بود (P<0.05). همچنین هورمون تستوسترون در گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری یافت (P<0.05). نتیجهگیری : دیازینون سبب افزایش معنیدار سطح اینترلوکین 10 و افزایش تستوسترون و کاهش هورمون FSH موش صحرایی میگردد.
مختار مختاری، سمیرا جلوه،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عواقب در معرض قرار گرفتن سرب بر روی تولید مثل بسیار گسترده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن دانه انگور (Vitis vinifera) بر هورمونهای گنادوتروپین و تستوسترون موشهای صحرایی نر مسموم شده با استات سرب انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 7 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. گروه شاهد دریافت کننده یک میلیلیتر آب مقطر به مدت 21 روز، گروه تجربی اول دریافت کننده 8 mg/kg/bw روغن دانه انگور به مدت 21 روز، گروه تجربی دوم دریافت کننده0.1 میلیمول استات سرب حل شده در آب مقطر از طریق نوشیدن آب آشامیدنی به مدت 21 روز، گروه تجربی سوم و چهارم و پنجم طی 21 روز اول 0.1 میلیمول استات سرب حل شده در آب مقطر از طریق نوشیدن آب آشامیدنی دریافت نمود و سپس از روز 22 لغایت 42 روغن دانه انگور را به ترتیب با مقادیر 2, 4, 8 mg/kg/bw دریافت نمود. در پایان روز 21 از گروههای کنترل، شاهد، گروههای تجربی 1 و 2 و در پایان روز 42 از گروههای تجربی 3 ، 4 و 5 خونگیری بهعمل آمد و میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمونواسی اندازهگیری گردید. یافتهها : میانگین غلظت هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون در گروه تجربی 2 نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). گروههای تجربی 4 و 5 نسبت به گروه تجربی 2 افزایش آماری معنیداری را در میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون نشان دادند (P<0.05). نتیجهگیری : عصاره روغن دانه انگور در دوزهای 4 و 8 میلیگرم باعث افزایش میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون موشهای مسموم شده با استات سرب میگردد.
سیدابراهیم حسینی، آذر جهاندیده، داود مهربانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : زنجبیل یک طعمدهنده مواد غذایی و یکی از گیاهان دارویی است که در درمان بسیاری از بیماریها از جمله اختلالات باروری و ناتواناییهای جنسی مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به آن که برخی از این اختلالات مربوط به زمانهای جنینی و شیرخوارگی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف زنجبیل طی دوران جنینی و شیرخوارگی بر هورمونهای تستوسترون، محرک فولیکول (FSH)، لوتئینی کننده (LH) و سلولهای دودمانی جنسی زادههای نر بالغ موش صحرایی انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 72 سر موش ماده بالغ به 9 گروه تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، شم (دریافت کننده 0.5ml آب مقطر روزانه) در دو دوره پرهناتال و نئوناتال، شش گروه دریافت کننده عصاره الکی زنجبیل (خوراکی) با دوزهای 50 ، 100 و 200 mg/kg/bw در دو دوره پرهناتال و نئوناتال بودند. در پایان دوره شیرخوارگی، زادههای نر گروههای مختلف جدا و در زمان بلوغ از هر گروه به طور تصادفی 8 سر موش انتخاب شدند. پس از خونگیری از نمونهها، میزان هورمونهای جنسی سنجیده شد. همچنین با جداسازی بیضهها تعداد سلولهای لایدیگ، سرتولی، اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید شمارش گردید. یافتهها : زنجبیل در میزان هورمون تستوسترون در تمام گروههای تجربی باعث افزایش آماری معنیدار (P<0.05) و در میزان FSH و LH گروههای دریافت کننده دوزهای 100 و 200 mg/kg/bw کاهش آماری معنیدار (P<0.05) و در تعداد سلولهای لایدیگ و اسپرماتوگونی گروههای دریافت کننده دوز 200 mg/kg/bw و سرتولی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید گروههای دریافت کننده دوزهای 100 و 200 mg/kg/bw افزایش آماری معنیداری (P<0.05) مشاهده شد. نتیجهگیری : مصرف عصاره الکلی زنجبیل در دورههای پرهناتال و نئوناتال افزایش تستوسترون و سلولهای دودمانی جنسی میگردد.
سمیه رحیمی، محمدجواد ضمیری، مهرداد شریعتی، سعید چنگیزی آشتیانی، داوود مقدم نیا، آزاد رحیمی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : سم دیازینون یک حشرهکش ارگانوفسفره بوده که از طریق مهار آنزیم استیل کولین استراز اثرات خود را اعمال میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر سم دیازینون بر محور هیپوفیزی – گنادی و روند اسپرماتوژنز موش صحرایی نر بالغ انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در 5 گروه 8 تایی تقسیم به صورت گروههای تجربی، کنترل و شم تقسیم شدند. دیازینون در مقادیر 50 و 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن روزانه به گروههای تجربی طی مدت 28 روز به صورت خوراکی تجویز شد. حیوانات گروه کنترل تحت تیمار دارویی یا غیردارویی قرار نگرفتند و گروه شم تنها سرم فیزیولوژی دریافت نمود. در پایان 28 روز پس از تجویز آخرین وعده، خونگیری از قلب حیوانات انجام و غلظت پلاسمایی هورمون تستوسترون اندازهگیری شد. از بیضههای حیوانات نیز نمونههای بافتی تهیه و تغییرات بافتی بررسی گردید. یافتهها : سم دیازینون در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل سبب کاهش آماری معنیداری در غلظت هورمون تستوسترون و میانگین تعداد سلولهای سرتولی، لیدیگ، اسپرماتوسیتهای اولیه و اسپرماتیدها گردید (P<0.05). میانگین وزن بدن و بیضهها نسبت به گروه کنترل اختلاف آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : سم دیازینون سبب کاهش غلظت سرمی تستوسترون و کاهش سلولها در روند اسپرماتوژنز میگردد.
داوود مقدم نیا، مختار مختاری، علی عالی زاده،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : چمچمه خرما از پروتئینها، چربیها، فیبرها و قند به صورت احیاء و غیراحیاء، رطوبت، خاکستر چوب، فورفورال، سه نوع کومارین، ترکیبات ارگانیک از خانواده کافور، استرولهای گیاهی 1 و 2 دی متوکسیل، 1 و 4 دیمتیل بنزن تشکیل شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره الکلی چمچمه خرما بر ساختار لولههای منیساز و اسپرماتوژنز موش صحرایی نر بالغ انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن تقریبی 282 گرم به پنج گروه تقسیم شدند. برای گروه کنترل هیچ تیماری صورت نگرفت. گروه شم روزانه 0.2 ml سرم فیزیولوژی را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمود. گروههای تجربی یک، دو و سه روزانه با عصاره الکلی چمچمه خرما به ترتیب با مقادیر 0.05, 0.1, 0.2 g/kg/bw به صورت تزریق داخل صفاقی تیمار شدند. بعد از گذشت 14 روز از شروع آزمایش از حیوانات خونگیری بهعمل آمد. مقدار سرمی هورمون تستوسترون با روش گاما کانتر اندازهگیری شد، بیضهها نیز خارج و مقاطع بافتی تهیه گردید. یافتهها : میانگین غلظت سرمی هورمون تستوسترون و تعداد اسپرماتوزوئیدها در گروههای تجربی نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید، سرتولی و لایدیگ و ساختار لولههای منیساز در گروههای تجربی نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش معنیداری نداشت. نتیجهگیری : دریافت عصاره الکلی چمچمه خرما با مقادیر حداقل و متوسط به صورت داخل صفاقی در موشهای صحرایی نر بالغ باعث کاهش سطح سرمی هورمون تستوسترون و کاهش تعداد اسپرماتوزوئیدها میگردد.
زهرا ضیاء، سیدابراهیم حسینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده روزافزون از تلفن همراه به حدی است که بسیاری از افراد از زمان جنینی تا پایان عمر در معرض تشعشعات آن قرار میگیرند. این مطالعه به منظور تعیین اثر امواج تلفن همراه در دوران بارداری موشهای صحرایی بر سطح سرمی تستوسترون، FSH، LH و سلولهای دودمانی جنسی زادههای 60 روزه نر انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی ماده باردار به 3 گروه 8 تایی کنترل، شم و تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل تحت هیچ موجی قرار نگرفت. گروه تجربی از ابتدای بارداری به مدت 14 روز و روزانه به میزان 4 ساعت در معرض امواج تلفن همراه قرار گرفت. گروه شم همین مدت در مجاورت تلفن همراه روشن بدون مکالمه قرار گرفت. پس از زایمان و بعد از بلوغ بهطور تصادفی 10 سر از زادههای نر گروههای مختلف جدا و پس از خونگیری، میزان هورمونهای جنسی مورد سنجش قرار گرفت. پس از بیهوشی و برداشتن بیضه وزن و اندازه آن تعیین گردید و با استفاده از روش هیستولوژیک شمارش سلولهای لایدیگ، سرتولی، اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید انجام شد.
یافتهها : وزن و حجم بیضهها، حجم لولههای اسپرمساز، حجم بافتهای بینابینی لولههای اسپرمساز، تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیتها، اسپرماتیدها و سروتولی در گروه تجربی در مقایسه با گروههای کنترل و شم کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). کاهش سلولهای لایدیگ، میزان FSH، تستوسترون و افزایش LH در گروه تجربی در مقایسه با گروههای کنترل و شم از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری : امواج تلفن همراه در دوران بارداری باعث کاهش سلولهای دودمانی اسپرم در زادههای نر بالغ میگردد؛ اما اثری بر هورمونهای تستوسترون، FSH و LH ندارد.
سجاد رجبی، علی نوری، فاطمه شهبازی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات اکسید مس با داشتن خواص منحصر به فرد، دارای کاربردهای بیولوژیک متعدد هستند. به طوری که احتمال ایجاد سمیت توسط آنها وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین سمیت نانوذرات اکسید مس بر محور هیپوفیز-گناد و اسپرماتوژنز در موش صحرایی نر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 4 گروه شامل گروه کنترل و گروههای دریافت کننده غلظتهای 10 ، 20 و 30 میلیگرم بر کیلوگرم نانوذرات اکسید مس در 5 مرتبه بهصورت درون صفاقی، تقسیم شدند. خونگیری در دو مرحله (یک و 15 روز بعد از آخرین تزریق) انجام گردید و میزان هورمونهای تستوسترون، FSH و LH با روش الایزا اندازهگیری شدند. پس از بیهوشی و تشریح موشها در هر گروه، مقاطع بافتی بیضه تهیه و به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شدند. وضعیت مورفولوژیک روند اسپرماتوژنز و شمارش انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: در مرحله اول خونگیری افزایش آماری معنیدار مقادیر LH و FSH به ترتیب در غلظت 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده شد (P<0.05) و میزان تستوسترون و FSH در غلظت 10میلیگرم برکیلوگرم نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت (P<0.05). در مرحله دوم خونگیری، افزایش آماری معنیدار مقادیر تستوسترون و LH در همه گروههای تیمار و در غلظتهای 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید (P<0.05). همچنین مقدار FSH در غلظت 10میلیگرم بر کیلوگرم کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). بررسی مقاطع بافتی بیضه کاهش آماری معنیدار (P<0.05) تراکم و تعداد انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) و ناهنجاری در روند اسپرماتوژنز را بهصورت وابسته به دوز نشان داد. بهطوری که بیشترین اختلالات در غلظت 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید.
نتیجهگیری: احتمالاً نانوذرات اکسید مس سبب ایجاد اختلال در ترشح گنادوتروپینها و هورمون تستوسترون شده و در نهایت منجر به ایجاد اختلال در روند اسپرماتوژنوزیز میشود.