|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای استفراغ
یوسف مرتضوی، دکتر ابراهیم علیجان پور، ام لیلا ربیعی، حسین باباتبار، ابراهیم نصیری، دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از شایعترین و ناخوشایندترین عوارض بعد از بیهوشی، تهوع و استفراغ است که باعث اسپاسم، هیپوکسی و آسپیراسیون ریوی میشود. پروپوفول و متوکلوپرامید دو داروی قابل دسترس میباشند که تجویز هر کدام میتواند؛ به نوعی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل موثر باشد. از طرفی تجویز دگزامتازون همراه با داروهای یاد شده تاثیر بهسزایی در کاهش تهوع و استفراغ دارد. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر داروهای متوکلوپرامید و پروپوفول همراه با دگزامتازون در جلوگیری از ایجاد تهوع و استفراغ بعد از اتمام بیهوشی عمومی انجام گرفت.
روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 100 بیمار ASAI و ASAII در محدوده سنی 60-16 سال که طی سالهای 85-1384 برای عمل جراحی انتخابی ارتوپدی اندامها تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته بودند؛ بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به تمامی بیماران داروهای پرهمدیکاسیون، اینداکشن و بیهوشی یکسان داده شد. به گروه اول (48 نفر) متوکلوپرامید (mg10) به همراه دگزامتازون (mg8) و به گروه دوم (52 نفر) پروپوفول (mg20) با دگزامتازون (mg8) داخل وریدی 5 دقیقه قبل از اتمام عمل جراحی تزریق گردید و تا 4 ساعت بعد از عمل شیوع تهوع و استفراغ در هر گروه ثبت شد. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمونهای تی استودنت، کایاسکوئر و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : میزان تهوع در گروه اول 4/35درصد و در گروه دوم 5/11درصد به دست آمد (P<0.05). همچنین شیوع استفراغ در گروه اول 7/27 درصد و در گروه دوم 7/7 درصد بود (P<0.05).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که پروپوفول همراه با دگزامتازون باعث کاهش معنیدار تهوع و استفراغ در بیماران بعد از بیهوشی عمومی در مقایسه با متوکلوپرامید همراه دگزامتازون میگردد.
دکتر ابراهیم علیجانپور، ام لیلا ربیعی، دکتر فرشته نظیری، دکتر نادیا بنی هاشم، دکتر سیدمظفر ربیعی، دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده از راه هوائی ماسک حنجرهای (laryngeal mask air way, LMA) برای اداره راه هوایی عملهای انتخابی کوتاهمدت توصیه شده است؛ اما افزایش ترشحات راه هوایی و اسپاسم حنجره از عوارض آن است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر آتروپین و هیوسین ان - بوتیل - بروماید (NBB) بر همودینامیک و تهوع استفراغ در بیهوشی با راه هوائی ماسک حنجرهای انجام پذیرفت.
روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی دوسوکور 100 بیمار 50-20 ساله با کلاس 1 و 2 انجمن بیهوشی امریکا با LMA تحت بیهوشی عمومی کمتر از یک ساعت برای انجام عمل انتخابی جراحی عمومی و ارتوپدی در بیمارستان شهید بهشتی بابل طی سالهای 87-1386 قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی به صورت یک درمیان به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. ضربان قلب و فشارخون اولیه بیماران اندازهگیری شد. به هردو گروه میدازولام 0.05mg/kg ، مورفین 0.1mg/kg و فنتانیل 1.5mcg/kg به عنوان پیش دارو تجویز شد. سپس به گروه اول 0.5mg آتروپین و به گروه دوم 10mg هیوسین NBB با حجم مساوی 5ml وریدی تزریق و پس از دو دقیقه همودینامیک کنترل شد. القاء بیهوشی با تیوپنتال سدیم (5mg/kg) انجام و LMA گذاشته شد. سپس تعداد ضربان قلب و میزان فشارخون در دقایق متعدد ثبت گردید. در پایان عمل جراحی و خروج LMA میزان ترشحات راه هوائی بیماران براساس نیاز به دفعات ساکشن مورد بررسی قرار گرفت و شدت تهوع و استفراغ پس از عمل با توجه به نیاز بیماران به آنتیامتیک در ریکاوری و بخش به فواصل 6-2 ساعت پس از عمل بررسی و ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-13 و با آزمونهای آماری کایاسکوئر، یومن ویتنی و Repeated measurement تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : دراین مطالعه با توجه به نیاز به آنتیامتیک بین اثر ضد استفراغی دو دارو تفاوت معنیداری مشاهده نشد. اثر ضدترشح بزاقی به میزان کم ، متوسط و زیاد به ترتیب در گروه هیوسین 80% ، 18% و 2% بود و این میزان در گروه آتروپین به ترتیب 72% ، 22% و 6% بود (P<0.05). در هر دو گروه افزایش ضربان قلب (کمتر از 20%) وجود داشت؛ ولی فشار متوسط شریانی افزایشی نداشت و اختلاف آماری معنیداری بین دو گروه یافت نشد.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اثرات دو دارو در کاهش میزان ترشحات راه هوائی و تهوع استفراغ تقریباً یکسان میباشد.
مریم مدرس، صبا بشارت، فاطمه رحیمی کیان، دکتر سیما بشارت، دکتر محمود محمودی، دکتر حسین صالحی سورمقی، دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تهوع و استفراغ از شکایتهای شایع زنان در نیمه اول حاملگی بوده و از جمله درمانهای سنتی، استفاده از گیاهان دارویی از جمله زنجبیل و بابونه میباشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر زنجبیل و بابونه در کاهش تهوع و استفراغ دوران بارداری انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی سهسوکور روی 105 زن بارداری که طی هفتههای 16-6 بارداری به درمانگاه مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان و مراکز بهداشتی منتخب سطح استان گلستان طی سالهای 89-1388 مراجعه نمودند؛ انجام شد. زنان به صورت تصادفی در گروههای کنترل A (پلاسبو 35 نفر) ، مداخله B (زنجبیل 35 نفر) و مداخله C (بابونه 35 نفر) قرار گرفتند. گروههای A ، B و C به مدت یک هفته به ترتیب کپسولهای خوراکی پلاسبو (نشاسته ذرت) ، زنجبیل و بابونه را به میزان 500 میلیگرم دو بار در روز به مدت یک هفته مصرف نمودند. چک لیست شاخص تهوع و استفراغ رودز هفته اول قبل از انجام مداخله و هفته دوم طی انجام مداخله، هر شب قبل از خواب توسط زنان باردار تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آنالیز واریانس، تست دقیق فیشر و بنفرونی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین امتیاز کلی شاخص رودز قبل از انجام مداخله در گروههای A ، B و C به ترتیب 5.88±12.71 ، 0.76±10.42 و 5.51±11.19 تعیین گردید و اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. میانگین امتیاز کلی شاخص رودز بعد از انجام مداخله در گروههای A، B و C به ترتیب 6.43±11.47 ، 3.74±7.28 و 4.32±5.73 تعیین شد (P<0.05). تفاضل میانگین امتیازها قبل و بعد از مداخله در گروه بابونه بیشترین مقدار را با میزان 4.84±5.45 نشان داد (P<0.05). اثر مداخلات سهگانه بر گروههای مورد بررسی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (P<0.05). بااستفاده از آزمون بن فرونی، این اختلاف بین گروه زنجبیل و بابونه و نیز زنجبیل و پلاسبو از نظر آماری معنیدار نبود؛ اما اختلاف آماری بین گروه بابونه و پلاسبو معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که کپسولهای خوراکی بابونه در مقایسه با زنجبیل و پلاسبو در کاهش علایم تهوع و استفراغ ناشی از بارداری موثرتر است.
علی شهریاری، مریم خوشیده، محمدحسن حیدری، دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : تهوع و استفراغ بعد از عمل و لارنگواسپاسم از علل شایع و مهم مشکلات بعد از اعمال جراحی است. این مطالعه به منظور مقایسه بروز تهوع و استفراغ و لارنگواسپاسم بعد از عمل جراحی زیرناف در کودکان با دو روش بیهوشی تنفس کنترله و خودبخود انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 192 کودک (125 پسر و 67 دختر) 7-2 ساله کاندید اعمال جراحی زیرناف با کلاس ASA-I و تخمین زمان یکساعته عمل جراحی در بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران طی سالهای 88-1389 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تنفس کنترله و خودبخود تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی به بیماران گروه اول (تنفس کنترله) آتراکوریوم تزریق شد و بیهوشی با تنفس مکانیکی ادامه داده شد. در بیماران گروه دوم (تنفس خودبخود) بعد از افزایش تدریجی دوز هالوتان و اطمینان از عمق کافی بیهوشی، لولهگذاری داخل تراشه انجام شد و اجازه تنفس خودبخود حین عمل داده شد. بعد از لولهگذاری، بیهوشی تمام بیماران با هالوتان 2-1درصد و مخلوط N2O/O2 انجام شد. میزان تهوع، استفراغ، لارنگواسپاسم، ترشحات فراوان بعد از عمل در دو گروه ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 ، student’s t-test ، chi-square و Fisher's exact test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میزان تهوع بعد از عمل به طور غیرمعنیداری در بیماران گروه تنفس کنترله (8 درصد) بیشتر از گروه تنفس خودبخود (6.52%) بود. همچنین میزان استفراغ در گروه تنفس کنترله (16 درصد) نسبت به گروه تنفس خودبخود (2.17%) بیشتر بود (CI95%:1.91-38.41, RR=8.57, P<0.001). میزان لارنگواسپاسم در پایان عمل در بیماران گروه تنفس کنترله (15.21%) بیشتر از گروه تنفس خودبخود (26 درصد) بود (CI95%:0.05-1.77, RR=0.94, P<0.02). میزان ترشحات فراوان در پایان عمل به طور معنیداری در بیماران گروه تنفس کنترله (52 درصد) بیشتر از گروه تنفس خودبخود (11.95%) بود (CI95%:16.75-30.80, RR=7.97, P<0.001). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که در اعمال جراحی زیرناف در مدتی کمتر از یکساعت، بروز استفراغ و لارنگواسپاسم در گروه تنفس کنترله بیشتر از گروه تنفس خودبخود است که شاید علت آن تزریق نئوستیگمین در این گروه برای خنثی کردن اثر شلکنندههای عضلانی باشد.
یوسف مرتضوی، نوین نیک بخش، ابراهیم علیجانپور، ام لیلا ربیعی، آسیه خلیل پور، سبحان مرتضوی، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:تهوع و استفراغ پس از عمل یکی از علل شایع موربیدیتی پس از اعمال جراحی است که میتواند باعث هیپوکسی، پنومونی آسپیراتیو، دهیدراتاسیون، تاخیر در ترخیص بیمار و اختلالات الکترولیتی شود. این خطر در بیماران لاپاراسکوپی، معده پر، ترومای چشم، ضربه به سر و سزارین بیشتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروهای اندانسترون و متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون بر میزان تهوع و استفراغ بعد از جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 100 بیمار ASA,I-II تحت عمل کلهسیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. به همه بیماران داروهای پرهمدیکاسیون، اینداکشن و بیهوشی یکسان داده شد. به گروه اول متوکلوپرامید (10 mg/kg/bw) به همراه دگزامتازون (8 mg/kg/bw)و به گروه دوم اندانسترون(4 mg/kg/bw)با دگزامتازون(8 mg/kg/bw)داخل وریدی 5 دقیقه قبل ازاتمام عمل جراحی تزریق گردید و تا 4 ساعت بعد از عمل شیوع تهوع و استفراغ در هر دو گروه ثبت شد. یافتهها :بروز تهوع در گروه اول و دوم به ترتیب در 19 نفر (38 درصد) و 14 نفر (28 درصد) و میزان بروز استفراغ در گروههای اول و دوم به ترتیب در 15 نفر (30 درصد) و 8 نفر (16 درصد) تعیین شد و این مقادیر اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتیجهگیری : داروی اندانسترون همراه با دگزامتازون در مقایسه با داروی متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون سبب کاهش غیرمعنیدار تهوع و استفراغ پس از عمل جراحی کلهسیستکتومی به روش لاپاراسکوپی گردید.
|
|
|
|
|
|