[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73182911
h-index3317
i10-index22268
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
15 نتیجه برای استان گلستان

دکتر عزت‎ا.. قائمی، دکتر کیومرث قاضی‎سعیدی، هادی کوهساری، دکتر بهناز خدابخشی، فرامرز کوهسار، ناصر بهنام‎پور، مسعود بازوری، مایا بابایی کوچکسرائی، دکتر شهرام بهمنیار،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده

تمام گونه های میکوباکتریوم ها به غیر از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، لپره و بوویس جز میکوباکتریوم های محیطی تلقی می گردند که به طور معمول از خاک، آب، گرد و غبار و ... قابل جداسازی هستند. علاوه بر بیماری زایی نقش مهم دیگر میکوباکتریوم های محیطی تاثیر بر سیستم ایمنی افراد می باشد. که ممکن است در برابر بیماری های میکوباکتریال نقش مفید و یا تخریبی داشته باشد. استان گلستان از نظر شیوع بیماری سل دارای دو منطقه است. در منطقه غرب استان گلستان شیوع سل نسبت به منطقه شرق استان کمتر است. هدف این مطالعه علاوه بر تعیین انواع میکوباکتریوم های محیطی در دو منطقه، مقایسه فراوانی و تنوع آنها با یکدیگر می باشد. برای این منظور از خاک این دو منطقه نمونه گیری صورت گرفت و پس از مراحل تیمار، روی محیط لوون اشتاین جانسون کشت داده شد. به طور کلی 220 نمونه گرفته شد که 120 نمونه از مناطق پرشیوع سل بود که از این تعداد 25 عدد (20.8 درصد) کشت مثبت شدند و 47 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در 100 نمونه گرفته شده از مناطق کم شیوع سل، 66 مورد (66 درصد) کشت مثبت شدند که 114 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در نتیجه در کل استان بدون در نظر گرفتن شیوع سل از 220 نمونه 91 عدد (41.2 درصد) کشت مثبت شدند و 161 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد که شایع ترین آنها عبارت بودند از میکوباکتریوم فورچوئیتوم (21.8 درصد)، میکوباکتریوم فلاویسنس (20.5 درصد) و میکوباکتریوم چلونه ای (16.8 درصد). شیوع و تنوع میکوباکتریوم های محیطی در مناطق کم شیوع بسیار بیشتر از مناطق پرشیوع بود. هر چند، این اختلاف می تواند مربوط به عوامل زیست محیطی باشد، نشان دهنده این است که احتمال برخورد سیستم ایمنی ساکنین این مناطق با میکوباکتریوم های محیطی بیشتر است.
دکتر محمدرضا محمدی، مهدی رهگذر، سیدعباس باقری‎یزدی، دکتر بیتا مسگرپور، دکتر براتعلی ملکی، دکتر سید حسن حسینی، زهره صفری، فرزاد مؤمنی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: بار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پرسشنامه های غربالگری و مصاحبه بالینی ساختار یافته شناسایی شده، ولی بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم می باشد. برنامه ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همه گیری شناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی گلستان انجام گرفت. مواد و روش ها: نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان گلستان انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS) توسط کارشناسان روانشناسی در استان، جمعاً 518 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیص گذاری اختلالات بر اساس معیارهای طبقه بندی DSM-IV بود. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 14.69 درصد می باشد که این شیوع در زنان 18.14 درصد و در مردان 11.47 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و خلقی به ترتیب با 7.93 و 4.05 درصد، شایع ترین اختلالات روانپزشکی در استان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 0.97 درصد، اختلالات عصبی- شناختی 1.16 درصد و اختلالات تجزیه ای 0.58 درصد بوده است. در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال پانیک با 4.05 درصد و در گروه اختلالات خلقی افسردگی اساسی و اختلال هیپومانیک هر کدام با 1.93 درصد شیوع بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: در این مطالعه 7.53 درصد افراد مورد مطالعه دچار حداقل یک اختلال روانپزشکی بودند. شیوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 55-41 سال و بیشتر با 13.04 درصد، افراد طلاق گرفته یا جدا شده با 50 درصد، افراد ساکن در مناطق شهری استان با 11.03 درصد، افراد بی سواد با 12.75 درصد و افراد خانه دار با 13.22 درصد بیش از گروه های دیگر بود. لذا نتایج این تحقیق مسؤولیت سیاستگذاران و برنامه ریزان بهداشتی استان گلستان و کشور در رابطه با تدوین برنامه های عملی و اجرایی بهداشت روان را بیش از پیش روشن می سازد.
علی ظفرزاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: جمع آوری و ذخیره آب باران برای مصارف مختلف از دیرباز در ایران و سایر کشورهای جهان معمول بوده است. در استان گلستان هم تعدادی از ساکنین واقع در شمال و شمال شرق استان (ترکمن صحرا) با این روش، بخشی از آب شرب و مصارف خانگی مورد نیازشان را تامین می کنند. هدف از این پژوهش تعیین کیفیت شیمیایی آب های جمع آوری شده در آب انبارها و شناسایی منابع احتمالی آلودگی در مناطق ترکمن نشین استان گلستان بود.روش بررسی: تعداد 140 نمونه آب از آب انبارهای مورد مطالعه جمع آوری و از نظر پارامترهای شیمیایی در طی مدت سه فصل مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار قلیائیت به روش تیتراسیون با اسید سولفوریک، سختی به روش E.D.T.A، کلرور به روش مور، نیترات و فسفات با استفاده از اسپکتروفتومتر DR-2000 HACH و فلزات سنگین به روش جذب اتمی با دستگاه مدل 2380 Perkins-Elmer تعیین شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: پارامترهای شیمیایی شامل: اسیدیته، هدایت الکتریکی، قلیائیت، سختی، کلرور، نیترات و منگنز در مقایسه با استانداردهای آب آشامیدنی در حد مطلوب بودند، اما غلظت بعضی از پارامترهای شیمیایی از جمله فسفات در 15 درصد نمونه ها، غلظت آهن در 12 درصد نمونه ها، غلظت سرب در 51 درصد نمونه ها و غلظت کروم در 6 درصد نمونه های جمع آوری شده از حد مجاز بیشتر بوده است. نتیجه گیری: کیفیت آب تعداد قابل توجهی از آب انبارها از نظر بعضی از پارامترهای شیمیایی به خصوص فلزات سنگین به علت بیش از حد مجاز بودن، برای شرب مناسب نمی باشند. علل احتمالی آلودگی های شیمیایی می تواند ناشی از نفوذ آب های سطحی، کشاورزی، انتقال و ذخیره آب گرگان رود در آب انبارها و آلودگی هوا و ریزش آنها هنگام نزولات جوی روی سطوح آبگیر باشد.
شهریار سمنانی، سیما بشارت، علی جباری، عباسعلی کشتکار، نفیسه عبدالهی، غلامرضا روشندل، حمیدرضا یزدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سیلیکا یا اکسید سیلیس از جمله مواردی است که وجود آن در مواد غذایی، نشانگرآلودگی دانسته شده و جزء کارسینوژن های انسانی طبقه بندی می شود. برخی محققان این ماده را در اتیولوژی سرطان مری دخیل دانسته اند. استان گلستان از نظر بروز و شیوع سرطان مری روی کمربند جهانی این بیماری قرار دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین غلظت سیلیس در آرد گندم مصرفی استان انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه نمونه برداری به روش سرشماری از کل کارخانه های تولید آرد استان (25 کارخانه) انجام شد. نمونه ها به مرکز تحقیقات آب و خاک جهاد کشاورزی گرگان تحویل داده شد. برای استخراج از روش ذوب قلیا در کروزه نیکلی با حرارت 550 درجه سانتی گراد استفاده شد و عصاره به دست آمده به وسیله اسید احیا گردید. کمپلکس حاصل از آن در طول موج 820 نانومتر با اسپکتروفتومتر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج ثبت گردید. پس از ورود اطلاعات به نرم افزار آماری SPSS-12 و تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی، اختلاف بین میانگین غلظت سیلیس در مناطق مختلف استان با استفاده از آزمون ناپارامتریک (کروسکال والیس) مقایسه گردید.یافته ها : میانه غلظت سیلیس 0.0030 گرم، میانگین غلظت 0.008760 با انحراف معیار 0.004265، حداقل غلظت 0.003 و حداکثر 0.018 گرم در هر 100 گرم آرد تولیدی کارخانه های استان برآورد گردید. میانه غلظت سیلیس به ترتیب در گرگان و منطقه مرکزی استان (0.012)، غرب (0.01) و شرق (0.003) گزارش شد. اختلاف موجود بین میانه ها در مناطق مختلف استان از نظر آماری معنادار نبود.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سیلیس آرد گندم در نقاط مختلف این منطقه در حد طبیعی بود. اگر چه در مطالعات قبلی میزان سیلیس در حد بالایی بوده است.
مصطفی رقیمی، مریم رمضانی مجاوری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان مری یکی از ده سرطان شایع در سطح جهان است. استان گلستان در کمربند سرطان مری جهان قرار دارد و این کمربند نیز بر کمربند نهشته های لسی جهان منطبق است، لذا احتمال می رود که ارتباط تنگاتنگی بین نهشته های لسی و بروز برخی از بیماری های اندومیک مانند سرطان مری وجود داشته باشد. در سطح استان گلستان نهشته های لسی از شرق به غرب گسترش دارند، لذا نهشته های لسی به عنوان یکی از عوامل خطرزا در اتیولوژی سرطان مری با دیدگاه زمین شناسی پزشکی، مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسی: در این مطالعه نمونه برداری از نهشته های لسی استان گلستان از شرق به غرب انجام شد. نمونه های جمع آوری شده برای شناسایی کانی های موجود، مورفولوژی سطحی کانی ها و تجزیه شیمیایی به ترتیب از روش پراش پرتوایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و انرژی پراکندگی تجزیه اشعه ایکس (EDAX) استفاده شد.یافته ها: در مطالعات کانی شناسی کانی های غالب کوارتز، فلدسپار و کلسیت بوده و کانی های رسی آن نیز (9.2 درصد) ایلیت و کلریت بود. مقدار سیلیس از 56.3 تا 45.4 درصد از شرق به غرب متغیر بود. اندازه ذرات لس ها از شمال شرقی به طرف جنوب غربی کاهش یافته و ترکیبات شیمیایی نهشته های لسی حاوی K, Al, Si و Ca بود که آنها را می توان به کانی های کوارتز، فلدسپار، کلسیت، ایلیت و کلریت نسبت داد.نتیجه گیری: بر طبق شواهد زمین شناسی پزشکی، شاید نهشته های لسی استان گلستان را بتوان به دلیل تاثیر کانی های رسی بر چرخه بیوشیمیایی، وجود سیلیس بالا در ترکیبات شیمیایی نهشته های لسی و ارتباط مستقیم اندازه دانه ها را به عنوان اتیولوژی شیوع سرطان مری در نظر گرفت. به طوری که تغییرات شیوع سرطان مری در این 30 سال اخیر در استان هنوز بیانگر درصد بالای شیوع سرطان مری در بخش شرقی آن که دارای گسترگی زیادی از نهشته های لسی است، می باشد.
دکتر رقیه گلشا، دکتر بهناز خدابخشی، عباس رهنما،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری لپتوسپیروز یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان در سراسر دنیا محسوب می‌شود. بیماری گاهاً مهلک بوده و از طریق تماس مستقیم یا غیرمستقیم با ادرار حیوانات آلوده به لپتوسپیرا بروزمی‌کند. این مطالعه به منظور معرفی موارد بروز لپتوسپیروز در استان گلستان طی سال 1383 انجام شد. روش بررسی : طبق هماهنگی‎های مقرر با مرکز بهداشت استان، 20 بیماری که با تشخیص پزشک معالج و بر اساس علایم بالینی مشکوک به لپتوسپیروز بودند، به مرکز آموزشی – درمانی 5 آذر گرگان در سال 1383 ارجاع داده شدند. بیمارانی که لااقل 4 علامت از علائم بالینی عمومی لپتوسپیروز از قبیل تب‌، سردرد شدید، قرمزی ملتحمه، درد عضلات و مفاصل، زردی و بی‎حالی عمومی و نیز سابقه کار در مزرعه، تماس با حیوانات اهلی یا وحشی و تماس با آب‎های راکد محیطی را داشتند، مبتلا به لپتوسپیروز تلقی می‎شدند. سپس با رد سایر علل (منفی بودن مارکرهای هپاتیت، کشت خون بیماران، منفی بودن سرولوژی رایت و ویدال و VDRL و اسمیر خون محیطی) از آنان نمونه‎گیری خون به عمل می‎آمد و پرسشنامه پر می‎شد و تست MAT در مورد بیماران مشکوک درخواست می‎شد. یافته‌ها : 12 بیمار عمدتاً برنجکار با علایم بالینی منطبق با لپتوسپیروز و با شایع‌ترین شکایات تب، لرز و سردرد که آزمون سرولوژیکی MAT برای تمام موارد از نظر لپتوسپیروز مثبت بود، گزارش شد. پرخونی ملتحمه در 75 درصد بیماران و افزایش CPK به بیش از 2برابر حد طبیعی در 4/66 درصد آنها یافت شد و تمامی بیماران با آمپی‌سیلین یا آموکسی‌سیلین بهبود یافتند. نتیجه‌گیری : براساس یافته‌های این مطالعه بایستی لپتوسیپروز به عنوان یک بیماری شغلی برنج‌کاران مدنظر پزشکان قرار گیرد. تشخیص زودرس آن می‌تواند از ایجاد عوارض در این گروه از کشاورزان جلوگیری نماید.
دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر مریم ابومردانی، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر سیما بشارت، دکتر عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، هانیه سادات میرکریمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان کولورکتال سومین بدخیمی شایع در دنیا محسوب می‌شود. امروزه ارتباط نزدیکی بین سرطان کولورکتال و بعضی عادات فردی نظیر شیوه زندگی و رفتارهای تغذیه‌ای مشخص شده است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه شاخص‌های تغذیه‌ای و ابتلاء به سرطان کولورکتال در استان گلستان انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 47 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال که بیماری‌ آنان در سال‌های 84-1383 تشخیص داده شده بود و 47 فرد سالم در استان گلستان در سال 1385 انجام شد. برای هر یک از افراد مورد مطالعه پرسشنامه‌ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و تغذیه‌ای (FFQ) تکمیل شد. برای مقایسه نسبت‌ها از آزمون کای‌اسکوئر استفاده شد.

 

یافته‌ها : در هر یک از دو گروه 4/40درصد افراد زن و 6/59درصد مرد بودند. انحراف معیار و میانگین سن گروه مورد و شاهد به ترتیب 52.4±13.4 و 52.1±13.1 سال بود. میزان انرژی مصرفی تام بیشتر از 5/1837 کیلوکالری در روز با بروز سرطان کولورکتال ارتباط معنی‌داری داشت (OR=3.8 95% CI: 1.2-11.3) . میزان ابتلاء به سرطان کولورکتال در افرادی که روش پخت غذا در اغلب آنها سرخ کردن بود؛ بیش از سایر گروه‌ها دیده شد (OR=3 95% CI: 0.8-11.1). مصرف چربی در مقادیر بالاتر از 5/118 گرم در روز خطر ابتلاء به سرطان کولورکتال را 5/6 برابر نسبت به سایر الگوهای مصرف چربی افزایش داد (95% CI: 1.5-28.8). بین مصرف سبزیجات و ابتلاء به سرطان کولورکتال ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد.

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که افزایش انرژی مصرفی تام، چربی بالا و پخت به روش سرخ کردن، نقش موثری را در ابتلاء به سرطان کولورکتال در این منطقه دارد.


دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر آزاده سادات زنده باد، هادی رحیم زاده، دکتر سیما بشارت، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر عبدالوهاب مرادی، عبدالجلیل ساریخانی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : استان گلستان در شمال ایران یکی از مناطق پرخطر سرطان مری در جهان می‌باشد. مطالعات متناقضی در رابطه با ارتباط میزان سلنیم و بروز سرطان دستگاه گوارش فوقانی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان سلنیوم موجود در خاک و سرطان مری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه اکولوژیک در سال 1386 انجام و در طی آن استان گلستان براساس طول و عرض جغرافیایی به 135 بلوک تقسیم‌بندی شد. یک نمونه خاک از مرکز هر بلوک جمع‌آوری و سپس میزان سلنیوم در نمونه‌های خاک با روش جذب اتمی اندازه‌گیری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی انجام گردید. سطح معنی‌داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار میزان سلنیوم موجود در خاک استان گلستان 1.61+-3.7 میلی‌گرم بر کیلوگرم به دست آمد. ارتباط مستقیمی بین میزان سلنیوم خاک و میزان بروز استاندارد شده سنی (ASR)سرطان مری در استان گلستان دیده شد (P=0.03, Pearson correlation coefficient=0.19). میانگین میزان سلنیوم خاک در منطقه پرخطر سرطان مری (4.13 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به‌طور معنی‌داری بیشتر از منطقه کم‌خطر (3.39 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بود (P=0.01). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلنیوم در خاک منطقه استان گلستان بیش از حد مجاز بوده و ارتباط معنی‌دار مستقیم بین میزان سلنیوم خاک و بروز سرطان مری وجود دارد.
هانیه باقری، فاطمه قاسمی کبریا، دکتر شهریار سمنانی، صدیقه لیوانی، دکتر سهیل رفیعی، ناصر بهنام پور، دکتر عزت الله قائمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سویه‌های باکتری هلیکوباکترپیلوری که دارای پروتئین Cag A (Cytotoxin associated Gene A) می‌باشند؛ استعداد بیشتری برای ایجاد بیماری دارند. این پروتئین بیماری‌زایی باکتری را با افزایش تولید سیتوتوکسین در سلول میزبان تسریع می‌نماید. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آنتی‌بادی ضد CagA در افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 676 نفر از افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان طی سال 1387 انجام گردید. در این افراد وجود آنتی‌بادی ضد CagA از کلاس IgG به روش الیزا تعیین شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری کای‌اسکوئر در نرم‌افزار آماری SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی‌داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته‌ها : فراوانی آنتی‌بادی ضد Cag A در افراد آلوده به هیلکوباکترپیلوری 57.7% (CI 95%: 53.9-61.4) برآورد گردید. این فراوانی در مردان 56.3% و در زنان 58.9% بود. گروه سنی 24-15 سال و کودکان زیر 5 سال با شیوع 63.4% و 26.3% بالاترین و کمترین فراوانی را داشتند. گروه قومی سیستانی با شیوع 67.2% نسبت به گروه‌های قومی ترکمن (57.5%) و فارس (53.6%) بیشترین موارد آنتی‌بادی را نشان دادند. توزیع این سویه‌ها در ساکنین روستا (58.1%) بیش از شهر (57.1%) بود. توزیع فراوانی موارد مثبت CagA در شهر مینودشت در شرق استان (78%) بالاتر و بندرگز در غرب (44%) پایین‌تر از بقیه بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که فراوانی سویه‌های CagA مثبت افراد آلوده با هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان مشابه بسیاری از مناطق دیگر ایران، آسیا و اروپا است؛ ولی از مناطق آفریقایی بالاتر است.
غلامرضا وقاری، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دکتر فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، دکتر پونه مهارلوئی، دکتر عارف صالحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : پرفشاری خون به علت همراهی با بیماری‌های ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماری‌های مغزی-‌ عروقی، یک مشکل بهداشتی-‌ درمانی در تمام جوامع محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای با تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامه‌ای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله به‌عمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازه‌گیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقه‌بندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرم‌افزار آماری SPSS-16 برای آنالیز داده‌ها و از آزمون آماری کای‌اسکوئر برای مقایسه فراوانی‌ها استفاده شد.

یافته‌ها : میانگین سنی 39.2 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 23.9% بود. فقط 48.7% از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان به‌طور معنی‌داری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3.3%) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون به‌طور معنی‌داری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بی‌سوادی ارتباط داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که علی‌رغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 51.3% از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.


دکتر اسحق رحیمیان بوگر، دکتر علی اصغر بیانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : شناسایی فراوانی اختلالات دوران نوجوانی دارای پیامدهای کاربردی در حوزه روانپزشکی کودک و نوجوان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی 1500 نفر (715 پسر و 785 دختر) از دانش‌آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان در سال تحصیلی 89-1388 با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. افراد پرسشنامه جمعیت‌شناختی و ابعاد اختلالات رفتاری مبتنی بر DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان ایشنباخ (Youth Self-Report Scale: YSR) را تکمیل کردند. داده‌ها به کمک روش‌های آمار توصیفی، تست ناپارامتریک کای‌اسکوئر و محاسبه مقادیر نسبت شانس و CL (confidence interval) با نرم‌افزار آماری PASW (Predictive Analytics Software) تحلیل گردید. یافته‌ها : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان مقطع راهنمایی، مقطع متوسطه و کل دانش‌آموزان به ترتیب 5.47 درصد، 5.05 درصد و 5.27 درصد بود. در همه دانش‌آموزان اختلالات جسمانی بالاترین فراوانی (5.8 درصد) و اختلالات اضطرابی کمترین فراوانی (4.7 درصد) را نشان داد. همچنین بین دو جنس تنها در میزان فراوانی اختلال سلوک و اختلال ADHD تفاوت آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). نسبت شانس برای جنسیت در پیش‌بینی اختلال سلوک و ADHD و برای مقطع تحصیلی در پیش‌بینی اختلالات عاطفی و اضطرابی از لحاظ آماری معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان 5.27 درصد تعیین شد. این نتیجه تقریباً مشابه با دیگر مطالعات انجام شده در ایران است.
ایوب صوفی‌زاده، آق‌اویلی فرجی‌فر، مرضیه چرابین، فرهاد بدیعی، منیره چرابین، جلال سارلی، محمود یاپنگ غراوی، احمد مهراوران،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : لیشمانیوز جلدی یکی از بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان است که به‌وسیله گونه‌های مختلف پشه‌خاکی منتقل شده و یکی از مهم‌ترین معضلات بهداشتی در ایران است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک لیشمانیوز جلدی در شهرستان گنبدکاووس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشته‌نگر روی دو گروه شامل 1799 بیمار (995 نفر مذکر و 804 نفر مؤنث) مبتلا به لیشمانیوز جلدی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهرستان گنبدکاووس در سال‌های 89-1388 و 100 خانوار با جمعیتی معادل 549 نفر (278 نفر مذکر و 271 نفر مؤنث) از جمعیت یک روستا به روش تصادفی با انتخاب از یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاووس برای بررسی وضعیت زخم حاد و اسکار در بهمن ماه 1389 انجام شد. اطلاعات مربوط به بیماران شامل سن، جنس، محل سکونت، تعداد و محل زخم، ماه و سال بروز و تشخیص بیماری ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از 1799 بیمار مورد مطالعه 55.3% مذکر و 44.7% مؤنث بودند (P<0.05). 85.7% ساکن روستا و 14.3% ساکن شهر بودند (P<0.05). بیشترین فراوانی بیماری در گروه سنی 9-0 سال (41.2%) بود (P<0.05) و بیشترین ضایعات (42.3%) روی دست بود. 37.9% مبتلایان یک زخم داشتند. بالاترین میزان بروز بیماری (45.6%) در ماه مهر اتفاق افتاده بود. در 100 خانوار بررسی شده (50.6% مذکر و 49.4% درصد مؤنث) 22 نفر (4 درصد) زخم حاد و 432 نفر (78.6%) اسکار بیماری لیشمانیوز جلدی داشتند. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده بومی شدن بیماری لیشمانیوز جلدی شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 است. همچنین وضعیت اندمیسیته بیماری در این منطقه به حالت هیپواندمیک است.
عطیه امین زاده، مهرداد رمضان پور، عبدالجبار ملاعرازی، فاطمه قاسمی کبریا، غلامرضا روشندل،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : استان گلستان به‌عنوان یک منطقه با بروز بالای سرطان شناخته شده است. تفاوت‌های اقلیمی شامل تفاوت در بارش، دما و رطوبت می‌تواند بر نوع پوشش گیاهی، نوع تغذیه و سبک زندگی ساکنین منطقه تاثیر بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان بارش و دمای محیط با میزان بروز انواع سرطان در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی داده‌های مربوط به خصوصیات اقلیمی استان گلستان طی سال‌های 88-1383 از 19 ایستگاه هواشناسی در سراسر استان جمع‌آوری شد. داده‌های مربوط به بروز سرطان از واحد ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت استان گلستان نیز جمع‌آوری گردید.

یافته‌ها : میزان بروز در تمام سرطان‌ها در مناطق با اقلیم خشک که بیشتر شرق و ناحیه ترکمن صحرا را شامل می‌شود؛ بیش از مناطق با اقلیم مرطوب بود (P<0.05). همبستگی معکوس معنی‌داری بین میزان بارندگی و میزان بروز سرطان مری یافت شد (ضریب همبستگی پیرسون r=-0.64 و P=0.04). میانگین میزان بارندگی در منطقه پرخطر (371.2+-86.7) بروز سرطان مری نسبت به منطقه کم‌خطر (657.6+-146.1) به‌طور معنی‌داری کمتر بود (P<0.05). میزان بروز سرطان معده (P<0.05) و سرطان مری (غیرمعنی‌دار) در مناطق با اقلیم خشک بیشتر از مناطق با اقلیم مرطوب بود. میزان بروز سرطان روده در اقلیم خشک (غیرمعنی‌دار) بیشتر از اقلیم مرطوب و میزان بروز سرطان پستان در اقلیم خشک (غیرمعنی‌دار) کمتر از مناطق مرطوب بود.

نتیجه‌گیری : با توجه به نتایج این مطالعه، عوامل محیطی از جمله اقلیم خشک و کم باران می‌توانند به‌عنوان یکی از علل احتمالی بروز بالای سرطان‌ها در استان گلستان مطرح شوند.


احسان الله کلته، ایوب صوفی زاده، عبدالحلیم یاپنگ غراوی، قربان محمد ازبکی، حمیدرضا کمالی نیا، علی باقری، جلال سارلی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری لیشمانیوز یکی از مهم‌ترین بیماری‌های ناقل‌زاد است که توسط پشه خاکی‌ها به انسان و دیگر حیوانات منتقل می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کنترل جوندگان صحرایی در کاهش لیشمانیوز جلدی نوع روستایی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، عملیات کنترل جوندگان با استفاده از سم فسفردوزنگ 2.5% در ماه‌های اردیبهشت، تیر و شهریور سال 1395 در 45 روستای شهرستان گنبدکاووس استان گلستان انجام گردید. مراحل اجرای عملیات در هر یک از روستاها امتیاز‌بندی شد. به طوری که به هر یک از مراحل لانه‌کوبی (یک مرحله) و طعمه‌گذاری (سه مرحله) 25 امتیاز در نظر گرفته شد. بروز بیماری گزارش شده در هر یک از روستاها نیز استخراج شد. در نهایت ارتباط بین امتیاز جونده‌کشی در هر یک از روستاها با بروز بیماری مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: لانه‌های فعال جوندگان در اطراف 45 روستا وجود داشت. پس از اتمام عملیات کنترل جوندگان، هفده روستا امتیاز صفر تا 25، هشت روستا امتیاز 26 تا 50، شانزده روستا امتیاز 51 تا 75 و چهار روستا امتیاز 76 تا 100 را کسب کردند. میانگین میزان بروز بیماری در این روستاها به ترتیب 3466.9±2473.5، 2828±1929.1، 4515.4±3478.4 و 636.3±546.6 تعیین شد. بین اجرای عملیات جونده‌کشی و بروز بیماری سالک ارتباط آماری معنی‌دار یافت شد. به‌طوری که بروز بیماری در روستاهای دارای امتیاز جونده‌کشی 76 تا 100 نسبت به روستاهای دارای امتیاز 51 تا 75 و 26 تا 50 کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش بروز بیماری لشمانیوز جلدی در روستاهای با امتیاز بالای جونده‌کشی در شهرستان گنبدکاووس، اجرای عملیات کنترل جوندگان صحرایی به صورت اصولی ضروری به‌نظر می‌رسد.


قاسم عابدی، سیدامیر سلطانی کنتائی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت‌های مدیریت شده از اجزاء اساسی نظام‌های بهداشتی و درمانی در سراسر دنیا است که توجه روزافزونی یافته است. لذا با توجه به بالا بودن هزینه‌های سیستم سلامتی، ضعف کیفیت خدمات و کاهش اثربخشی مطالعه و طراحی الگویی که سیستم مدیریت شده را از سیستم غیرمدیریت شده در ایران تفکیک نماید؛ لازم است. این مطالعه به منظور ارزیابی مراقبت‌های بهداشتی مدیریت شده بیماری‌های واگیر و غیر واگیر شایع در استان گلستان در سال 1395 انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی استان گلستان به تفکیک شهرستان‌ها و هر شهرستان کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی انتخاب شدند. با استفاده از چک لیست استاندارد، داده‌ها جمع‌آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: وضعیت مراقبت مدیریت شده بیماری سل در رتبه اول و سایر بیماری‌ها به ترتیب هیپوتیروئید، سالک، پرفشاری خون، تب‌مالت و دیابت قرار داشتند. مراقبت مدیریت شده مراکز روستایی به‌طور معنی‌داری از مراکز شهری وضعیت بهتری داشتند (P<0.05).

نتیجه‌گیری: وضعیت مراقبت مدیریت شده در مراکز روستایی نسبت به مراکز شهری استان گلستان کیفیت بالاتری داشت و بهترین مراقبت مدیریت شده بیماری‌ها، بیماری سل تعیین گردید.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4679
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)