|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
5 نتیجه برای لطیفی
دکتر سعید شاکری، دکتر پیمان حکمتی، فاطمه السادات امیر لطیفی، دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی یکی از عوارض شایع و آزاردهنده می باشد. یکی از علل ثابت شده آن در مردان مسن بزرگی پروستات می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش استفاده از امتیاز بندی بین المللی علایم پروستات (IPSS) در پیش بینی احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال انجام شد. بیماران و روش ها: تعداد 100 بیمار مرد بالای 50 سال بدون سابقه مشکلات ارولوژیک و مغز و اعصاب کاندید عمل جراحی انتخابی غیر از اورولوژیک و مغز و اعصاب بودند، انتخاب شدند. IPSS قبل از عمل جراحی در این افراد محاسبه شد و بیماران از نظر احتباس ادراری در 24 ساعت دوم پس از انجام عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: 1.8 درصد افرادی که امتیاز آن 7-0 بود، 20 درصد افرادی که امتیاز آنها 19-8 بود و 53.3 درصد افرادی که امتیاز آنها 35-20 بود دچار احتباس ادراری شدند که از نظر آماری بین ازدیاد IPSS و احتمال وجود احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی رابطه معنی داری وجود داشت (0.05>P)نتیجه گیری: بیمارانی که امتیاز آنها 35-20 می باشد در معرض خطر بالایی برای احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی قرار دارند با استفاده از این روش می توان احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال را پیش بینی نمود.
دکتر رامین آذرهوش، نرجس سادات برقعی، محمدعلی وکیلی، دکتر کیوان لطیفی، دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس هپاتیت B عامل ایجاد هپاتیت حاد و مزمن، سیروز کبدی و کارسینوم هپاتوسلولار کبدی است و در حال حاضر تنها راه مطمئن پیشگیری، خصوصا افراد در معرض این بیماری مانند کارکنان بهداشتی، واکسیناسیون است. این مطالعه به منظور بررسی سطح ایمنی سرولوژیکی کارکنان مراکز آموزشی شهر گرگان نسبت به ویروس هپاتیت B انجام شد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی و مقطعی در سال 1382 روی 300 نفر از کارکنان درمانی، خدماتی، اداری مراکز آموزشی- درمانی دزیانی، طالقانی و 5 آذر انجام شد. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود و از افرادی که دعوت شرکت در مطالعه را می پذیرفتند، 3 میلی لیتر خون محیطی گرفته می شد که پس از جدا سازی سرم، آزمایش بررسی وجود Hbs-Ab، Hbs-Ag انجام می گردید. پرسشنامه مربوطه که حاوی اطلاعات دموگرافیکی، وضعیت واکسیناسیون و عوامل خطر آفرین ابتلا بود برای افراد تکمیل شد. پس از ورود داده ها به رایانه توسط نرم افزار آماری SPSS-10 و سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: 13 درصد افراد مورد بررسی 40) نفر( واکسینه نشده بودند و 74.6 درصد 224) نفر( واکسیناسیون کامل و مابقی دوره ناقص واکسیناسیون را انجام داده بودند و رابطه آماری معنی داری بین HbsAg و وضعیت واکسیناسیون، سن افراد، آخرین نوبت واکسیناسیون و شغل افراد وجود داشت (P<0.05). ضمنا سه نفر 1) درصد( از نمونه ها HbsAg مثبت بودند که 2 نفر زن و 1 نفر مرد بودند. هر سه بالای 10 سال سابقه کار داشته و واکسیناسیون کامل را انجام داده بودند. 1 نفر از این افراد پرستار، 1 نفر خدمه و یک نفر اداری بود. ضمنا هر سه نفر Hbs-Ab منفی داشتند.نتیجه گیری: به دلیل طرح واکسیناسیون همگانی، پوشش واکسیناسیون کارکنان شاغل مراکز و نیز وضعیت ایمنی آنها در حد مطلوب بوده است. به دلیل تماس زیاد افراد مورد بررسی با ویروس هپاتیت 2 درصد افراد بدون واکسیناسیون آلوده شده و خوشبختانه بهبود یافته بودند و هر چه از زمان واکسیناسیون بیشتر می گذشت، احتمال کاهش ایمنی افزایش می یافت که این مساله اهمیت اندازه گیری آنتی بادی 3-2 ماه بعد از واکسینه شدن و سپس کنترل دوره ای افراد مصون و نهایتا تزریق دوز بوستر را مطرح می نماید.
سیمین جهانی، نسرین الهی، اشکان شاهین زاده، اشرف السادات حکیم، سیدمحمود لطیفی، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : علیرغم اجرای استراتژی درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم (DOTs) هنوز سل یکی از ده علل مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه است. عدم پذیرش درمان سل، رژیمهای درمانی نامناسب، ضعف اجرایی و مدیریتی برنامههای کنترل سل باعث افزایش بروز آن شده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کیفیت پیروی از دستورات دارویی با سطح آگاهی و نگرش بیماران مبتلا به سل در شهر اهواز انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 167 بیمار بالای 12 سال مبتلا به سل تحت درمان در مراکز بهداشت شهر اهواز؛ طی مهر ماه لغایت بهمن ماه سال 1387 انجام شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه، مشاهده، آزمایش خلط و آزمایش ادراری پوتس کوزارت استفاده شد. روایی پرسشنامه به وسیله روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش انسجام درونی ابزار و ضریب آلفاکرونباخ 0.81 صورت گرفت. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون کایاسکوئر استفاده شد. یافتهها : نتایج نشان داد که 52.7% بیماران پیروی کامل، 35.3% پیروی نسبی و 12% پیروی ضعیف از رژیم دارویی داشتند. ارتباط بین کیفیت پیروی از دستورات دارویی با سطح آگاهی و نگرش بیماران ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تنها نیمی از بیماران پیروی کامل از دستورات دارویی داشتند. آگاهی و نگرش بیماران در کیفیت پیروی از دستورات دارویی مؤثر بود. گنجاندن برنامه آموزشی مدون و مداوم در پروتکل درمانی بیماران ضروری میباشد.
حامد فتحی، نورالدین محمد شاهی، آیدا لطیفی، آناهیتا زمانی، فاطمه شکی، دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : گلهای بهار نارنج به طور سنتی در درمان اختلالات عصبی مثل تشنج، صرع و ضعف اعصاب کاربرد دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصارههای متانلی، استونی و آبی بهارنارنج بر میزان تهوع ناشی از اپیکا و سولفات مس در جوجه مرغ انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 جوجه مرغ 5-3 روزه در 23 گروه 6 تایی تقسیم شدند. ایجاد تهوع در حیوانات با استفاده از سولفات مس خوراکی (60 mg/kg) و اپیکا (600 mg/kg) ایجاد شد. عصاره آبی، متانلی و استونی گل بهارنارنج در دوزهای 50, 100, 250 mg/kg به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. همچنین متوکلوپرامید (کنترل مثبت) به صورت داخل صفاقی تزریق شد. میزان تهوع ناشی از سولفات مس و اپیکا به ترتیب پس از 50 و 20 دقیقه ثبت گردید.
یافتهها : هر سه نوع عصاره بهارنارنج در دوزهای 100, 250 mg/kg به صورت معنیداری سبب مهار تهوع ناشی از سولفات مس و اپیکا شدند (P<0.05) که در مقایسه با گروه دریافت کننده متوکلوپرامید اثر بهتری نشان دادند. همچنین مقایسه اثر ضدتهوعی عصارههای مختلف این گیاه نشان داد که به ترتیب عصارههای متانلی، آبی و استونی اثر بهتری در پیشگیری از تهوع به سولفات مس و اپیکا داشتند.
نتیجهگیری : هر سه عصاره متانلی ، استونی و آبی بهارنارنج باعث مهار تهوع ناشی از اپیکا و سولفات مس به صورت وابسته به دوز در مقایسه با متوکلوپرامید در جوجه مرغ میشوند.
فرزانه شجاعی، شیدا جبل عاملی، زهره لطیفی، منصور سیاوش، دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 بیماری شایعی است که اساسیترین راه پیشگیری یا درمان آن سبک زندگی سالم است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر خودشفابخشی با درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه صدیقه طاهره اصفهان در سال 1400 انجام شد. بیماران پس از انجام پیش آزمون، بهطور تصادفی در سه گروه 15 نفری کنترل، خودشفابخشی (مداخله اول) و درمان شناخت رفتاری تلفیق با ذهن آگاهی (مداخله دوم) قرار گرفتند. مداخلات برای هر درمان به صورت هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای آنلاین یرگزار شد. پس از 12 جلسه از هر سه گروه پسآزمون و سه ماه بعد آزمون پیگیری انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با مؤلفههای تغذیه، ورزش، مسؤولیتپذیری در مورد سلامت، مدیریت استرس، حمایت بین فردی و خودشکوفایی) بود.
یافتهها: هر دو روش خودشفابخشی و درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی در پس آزمون باعث افزایش نمرات سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل شدند (P<0.05) و اثر آن در هر دو گروه مداخله برای مرحله پیگیری در مقایسه با گروه کنترل حفظ شد (P<0.05). تفاوتی بین دو روش درمانی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: هر دو روش خودشفابخشی و درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی در سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 موثر ارزیابی شدند.
|
|
|
|
|
|