|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
7 نتیجه برای قادری
دکتر ناهید قطبی، دکتر صباح حسنی، دکتر ابراهیم قادری، دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : روی یکی از ریزمغذیهاست که در سلامتی انسان بهویژه کودکان بسیار موثر است. کمبود روی نقش کلیدی در اسهال کودکان ایفا کرده و تجویز روی مکمل میتواند در بهبود و یا پیشگیری اسهال موثر باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سولفات روی بر اسهال حاد شیرخواران 4 الی 24 ماهه انجام گردید. روش بررسی: این کارآزمائی بالینی دوسوکور روی 83 کودک 24-4 ماهه مبتلا به اسهال حاد بستری در بخش کودکان بیمارستان بعثت سنندج در سال 1385 انجام گردید. کودکان با اسهال کمتر از 3 روز، عدم مصرف داروی ضداسهال یا آنتیبیوتیک و عدم ابتلا به بیماری سیستمیک و سوء تغذیه وارد مطالعه شدند. حجم نمونه برابر با 40 کودک در هر گروه و نمونهگیری به روش تصادفی بلوکبندی (4تائی) انجام شد. به کودکان گروه مداخله محلول سولفات روی به میزان mg/kg/day 9 به مدت 10 روز تجویز شد. در گروه کنترل (آب مقطر) به عنوان پلاسبو داده شد. دادههای جمعآوری شده، بعد از ورود به نرمافزار SPSS-13 به وسیله آزمونهای آماری t-test و منویتنی تحلیل گردید. یافتهها : دفعات اسهال در مدت 10 روز پیگیری، در دو گروه مداخله و کنترل بهجز در روز هفتم تفاوتی نداشت. دوره اسهال در گروه مداخله 15/3±72/5 روز و در گروه کنترل 58/2±32/5 روز بود و از نظر آماری با همدیگر تفاوتی نداشتند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که مصرف سولفات روی تاثیری در اسهال حاد شیرخواران ندارد.
دکتر مجید محمودی، دکتر اصغر آقامحمدی، دکتر حمید قادری، دکتر آنا عیسائیان، دکتر موسی زرگر، دکتر علی خاجی، دکتر نیما رضائی، کورس دیوسالار، دکتر محمدعلی محققی، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماران فاقد طحال در خطر ابتلاء به عفونت باکتریهای کپسولدار نظیر استرپتوکوک پنومونی میباشند و تزریق واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال (Pneumovax 23) توصیه شده است. این مطالعه به منظور تعیین پاسخ ایمنی هومورال نسبت به آنتیژنهای واکسن پلیساکارید پنوموکوکال در بیماران طحالبرداری شده به علت ترومای طحال و یا ابتلاء به بیماری ترومبوسیتوپنی مزمن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی قبل از عمل طحالبرداری روی دو گروه از بیماران شامل 15 بیمار (11 مرد و 4 زن) ناشی از ترومای طحال و 20بیمار (10 مرد و 10 زن) مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن (ITP) که به بیمارستانهای ابنسینا و مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تهران طی اردیبهشت 1386 لغایت مهر 1387 مراجعه نموده بودند؛ انجام شد. 40 فرد سالم مراجعه کننده به مرکز آسم و ایمونولوژی مرکز طبی کودکان که برای پیشگیری از ابتلاء به عفونتهای پنوموکوکی توسط واکسن پلیساکارید پنوموکوکال واکسینه شده بودند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. به تمامی افراد سه گروه واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال تزریق گردید. رقت آنتیبادیهای IgG و IgG2 که به آنتیژنهای واکسن اختصاص داشتند؛ در سرم خون بیماران قبل از واکسیناسیون و 4 هفته بعد از واکسیناسیون با روش الیزا اندازهگیری گردید. از آزمون آماری تی برای مقایسه دو گروه و آزمون رگرسیون برای تعیین همبستگی دو متغیر استفاده شد. یافتهها : بعد از واکسیناسیون، میانگین آنتیبادی IgG و یا IgG2 تولید شده علیه آنتیژنهای واکسن در گروه بیماران ITP به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد و یا گروه تروما بود (P<0.05). در گروه تروما رقت آنتیبادی IgG و یا IgG2 تولید شده در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنیداری نداشت. از 20 بیمار مبتلا به ITP مورد مطالعه 9 نفر (45%) پاسخ ایمنی ضعیفی نسبت به آنتیژنهای واکسن نشان دادند. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که 45% از بیماران طحالبرداری شده مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن، نسبت به آنتیژنهای باکتری استرپتوکوک، ضعف ایمنی هومورال دارند.
مهدی احمدی، کیوان تدین، نادر مصوری، علیاصغر فرازی، محمد ارجمندزادگان، روح اله کشاورز، رضا بنیهاشمی، محمد سخاوتی، داریوش حامدی، مریم ارم آبادی، منصوره جباری اصل، رایناک قادری، سیدداوود حسینی، شجاعت دشتیپور، دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : روش MIRU-VNTR به یکی از فراگیرترین روشهای استاندارد شده ژنوتایپینگ مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس تبدیل شده است. این مطالعه به منظور تعیین ساختار ژنتیکی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس به روش MIRU-VNTR و نیز تعیین نقش اعضای دیگر مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس در ایجاد بیماری سل انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 53 جدایه حاصل از کشت باکتریایی نمونههای خلط و لاواژ معدی بیماران مشکوک به بیماری سل انجام شد. به منظور تعیین هویت جدایهها در ابتدا از آزمونهای 16S rRNA و Rv Typing و در مرحله بعد از آزمون RD typing استفاده شد. سپس با بهکارگیری 12 لوکوس شناخته شده MIRU-VNTR typing ژنوتایپ جدایهها مشخص گردید. یافتهها : در مجموع 44 تیپ ژنتیکی مورد شناسایی قرار گرفت. بهطوری که 13 جدایه در 4 تیپ ژنتیکی بهصورت مشترک یک ژنوتیپ را از خود نشان دادند و 40 تیپ ژنتیکی هر کدام فقط توسط یک جدایه نمایش داده شدند. در مقایسه میان لوکوسهای 12 گانه MIRU-VNTR از نظر قدرت تفریق مشخص گردید MIRU-26 با 7 آلل قدرتمندترین توان افتراق میان جدایهها را از خود نشان داده است. به طوری که Simpson’s diversity index در این لوکوس عدد 0.767 بود. بهجز یک جدایه با هویت مایکوباکتریوم بوویس، 52 جدایه دیگر مایکوباکتریوم توبرکلوزیس بودند. هیچیک از نمونهها به سایر اعضای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس آلوده نبودند. همچنین آلودگی همزمان نمونهها به بیش از دو سویه مشاهده نشد. نتیجهگیری : اگرچه 42 تیپ ژنتیکی MIRU-VNTR در میان 53 جدایه تحت مطالعه شناسایی شد؛ اما دستکم در 19 مورد تفاوت میان این تیپها، فقط در مورد یک لوکوس از 12 لوکوس بهکاررفته مشاهده گردید. بدین ترتیب در مجموع جمعیت ژنتیکی نسبتاً همگنی از جدایهها مشاهده گردید. اگرچه شناسایی 13 جدایه اپیدمیک در قالب 4 تیپ ژنتیکی میتواند به عنوان نشانه انتقال بیماری در میان مبتلایان باشد؛ اما در مجموع انتقال بیماری در بیماران تحت بررسی چندان گسترده بهنظر نمیرسد.
الیکا فرج تبریزی، کیوان تدین، نادر مصوری، الهه تاجبخش، روح اله کشاورز، رایناک قادری، محمد سخاوتی، رضا بنی هاشمی، رضا نجف پور، مریم مهره کش حقیقت، مهدی دهقان پور، دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : ایران یکی از کانونهای باقیمانده مهم مشمشه در خاورمیانه است و برای انجام آزمایش مالئیناسیون و شناسایی دامهای مبتلا به مشمشه و یا آلوده از سویه غیربومی Burkholderia mallei Razi 325 برای تولید مالئین استفاده میگردد. روش ژنوتایپینگ Multi Locus Variable number tandem repeat Analysis (MLVA) به عنوان روش بینالمللی تایپینگ بورخولدریا مالئی پذیرفته شده است. این مطالعه به منظور شناسایی ساختار ژنتیکی بورخولدریا مالئی رازی 325، سویه مورد استفاده در تولید صنعتی مالئین در ایران انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی از روش MLVA genotyping با استفاده از 4 لوکوس شناخته شده VNTR140، VNTR1367، VNTR2065 و VNTR2971 و 2 لوکوس جدید VNTR24 و VNTR24 استفاده گردید.
یافتهها : نتیجه با بهینهسازی فرآیند PCR انجام آمپلیفیکاسیون هر 6 منطقه ژنتیکی بهصورت همزمان توسط یک پروتکل مقدور گردید. محصولات آمپلیفیکاسیون تعیین توالی شدند. در ژنوم این سویه در لوکوسهای VNTR140، VNTR1367، VNTR2065، VNTR2971، VNTR24 و VNTR24 به ترتیب 2، 3، 12، 6، 1 و 2 کپی از واحدهای تکرار شونده خاص هر لوکوس وجود داشت. این ساختار ژنتیکی با آنچه از سویه چینی Burkholderia mallei ATCC 23344 و سویههای Burkholderia mallei BMQ و Burkholderia mallei SAVP1 شناخته شده است؛ مقایسه گردید.
نتیجهگیری : نتایج حاصله امکان تشخیص افتراقی میان Razi 325 و سویههای فوق را به کمک این لوکوسها نشان داد.
محمد افشار، سعید وفائی نژاد، مهری شادی، رضا قادری، دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
یکی از علل عمده مرگ و میر و ناتوانی در دنیا، سوختگی و ضایعات حاصل از آن است. سوختگی به صورت آسیب بافتی به وجود آمده در اثر عواملی همچون حرارت، مواد شیمیایی، الکتریسته، نور خورشید یا تشعشع هستهای تعریف میشود. بیشتر سوختگیها ناشی از آتشسوزیهای ساختمان، تماس با آب جوش، بخار آب، مایعات و گازهای قابل اشتعال است. تسریع روند بهبود سوختگی همواره مورد توجه پزشکان بوده است. زیرا این زخمها بهطور معمول دیر بهبود مییابند. لذا درمان صحیح و مراقبت از این نوع زخمها برای افزایش سرعت بهبودی، همچنین جلوگیری از مزمن شدن و عفونت آنها همواره مدنظر بوده است. در طب سنتی ایران با توجه به گوناگونی و وسعت بسیار زیاد پوشش گیاهی کشور استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود و درمان ضایعات شدید سوختگی با علل مختلف متداول بوده است. در مطالعات مختلف خواص برخی از گیاهان دارویی در بهبود زخمهای سوختگی ثابت شده است. در این مقاله با مراجعه به سایتهای معتبر به بررسی 10 گونه گیاهی موجود در فلور گیاهی ایران شامل ابوخلسا (Arnebia euchroma)، چای سبز (Green Tea)، چای کوهی یا علف چای (Hypericum perforatum)، گیاه آببشقابی (Centella asiatica)، تشنهداری (Scrophularia striata)، آلوئهورا (Aloe vera)، بهدانه (Cydonia Oblonga Seed)، پنیرک صحرایی (Malva sylvestris)، گل همیشه بهار (Calendula officinalis)، گیاه مورد (Myrtus) و مقایسه خواص ترمیمی این گیاهان بر تسریع روند بهبود زخمهای ناشی از سوختگی به منظور ارایه دارویی موثر با منشا گیاهی پرداخته شده است.
ازاده علی عرب، بهرام یغمائی، سیدمحمدحسین قادریان، مرگن کلوی، مسعود خوش نیا، غلامرضا روشندل، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم ژیلبرت اختلال ژنتیکی نسبتاً شایع در متابولیسم بیلیروبین است. در این سندرم با وجود ساختار و عملکرد نرمال کبد، میزان آنزیم یوریدین دی فسفات گلوکورونوزیل ترانسفراز، کاهش یافته و در نتیجه بیلیروبین غیرکنژوگه سرم افزایش مییابد. سندرم ژیلبرت در 3 تا 10 درصد جمعیتها دیده میشود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت استان گلستان انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی بر روی 1664 از مراجعین به مراکز بهداشت روستایی و شهرستانهای استان گلستان در محدوده سنی 18 تا 45 سال با آنزیمهای کبدی نرمال طی سال 1393 انجام شد. براساس پراکندگی جمعیتی، به صورت ناشتا از این افراد خون تام تهیه شد. سپس بیلیروبین توتال آنها اندازهگیری گردید. برای افراد دارای بیلیروبین توتال بیشتر از 1.5 میلیگرم بر دسیلیتر، تک دوز خوراکی 600 میلیگرم ریفامپین به صورت ناشتا تجویز شد. افرادی که پس از مصرف ریفامپین بیلیروبین غیرمستقیم بالای 1.3 میلیگرم بر دسی لیتر داشتند؛ به عنوان افراد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت در نظر گرفته شدند.
یافتهها: شیوع موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت (97 نفر) در سطح استان گلستان 5.8% بهدست آمد. سندرم ژیلبرت در مردان (10%) شایعتر از زنان (4.3%) بود (P<0.05). فراوانی سندرم ژیلبرت در قومیت سیستانی 5.4%، قومیت فارس 5.4% و در قومیت ترکمن 6.7% تعیین شد و این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. فراوانی سندرم ژیلبرت در هرسه قومیت در مردان بیشتر از زنان بود که نتایج در دو قومیت سیستانی و فارس معنیدار بود (P<0.05).
نتیجهگیری: موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت در مردان شایعتر از زنان بود و این شیوع در قومیت ترکمن بیشتر بود.
فاطمه قادری، فاطمه لیوانی، لیلا کاشانی، دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یکی از شایعترین بیماریهای التهابی پوست بوده و 50-37 درصد از بیماران تشدید علایم بیماری را به دنبال استرسهای روانی گزارش نمودهاند. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات شخصیتی بیماران مبتلا به پسوریازیس در شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 128 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به کلینیک درماتولوژی مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی و کلینیکهای خصوصی شهر گرگان طی سال 1398 انجام شد. ابتدا شدت پسوریازیس بر اساس شاخص تعیین شدت پسوریازیس (Psoriasis Area and Severity Index: PASI) تعیین شد. سپس اختلالات شخصیتی با استفاده از پرسشنامه چند محوری میلون MCMI-III ارزیابی گردید.
یافتهها: میانگین سنی بیماران پسوریازیس 12.91±40.84 سال و مدت بیماری 7.62±8.87 سال بود. 72.7% بیماران زن بودند. فراوانی بیشترین اختلالات شخصیتی در بیماران پسوریازیس به ترتیب شامل اختلال نمایشی (22.7%)، افسرده (6.3%) و وسواسی (3.1%) تعیین شد. بین اختلال نمایشی (شایعترین اختلال شخصیت) با شدت بیماری، سطح تحصیلات و نوع درمان اختلاف آماری معنیدار مشاهده گردید (P<0.05). اختلال شخصیت افسرده با سطح تحصیلات، جنسیت، شغل و قومیت ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: اختلال نمایشی، شایعترین اختلال شخصیتی در بیماران مبتلا به پسوریازیس بود.
|
|
|
|
|
|