|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
5 نتیجه برای فاضلی پور
دکتر سیمین فاضلی پور، دکتر زهرا طوطیان، فرزانه محمدزاده کازرگاه، بابک کیائی، دکتر حمیدرضا چگینی، دکتر افسانه محمدزاده کازرگاه، دکتر منصوره سلیمانی، دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلالات بیش فعالی و نقص توجه (attention deficit hyperactivity disorder: ADHD) یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است. داروی ریتالین یا متیلفنیدیت هیدروکلراید از جمله داروهایی است که بهصورت گسترده و طولانیمدت در کودکان برای درمان این اختلال بهکار میرود. این مطالعه به منظور تعیین اثر متیلفنیدیت بر بافت تخمدان و سطح گنادوتروپینهای هیپوفیز موشهای آزمایشگاهی ماده نابالغ انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش سوری ماده نژاد BALB/c نابالغ در سن سه هفتگی با وزن تقریبی 12-15 gr انجام شد. موشها با تعداد مساوی و به صورت تصادفی در یک گروه کنترل و سه گروه تجربی قرار گرفتند. گروههای تجربی I ، II و III داروی خوراکی متیلفنیدیت هیدروکلراید را با دوزهای 2 ، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم به مدت 60 روز به روش گاواژ دریافت نمودند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. پس از پایان مطالعه، موشها مجدداً توزین شدند. سپس سطح سرمی هورمونهای استروژن (pg/ml)، پروژسترون (ng/ml) و گنادوتروپینهای هیپوفیز اندازهگیری شد. تخمدانها برای آمادهسازی بافتی از بدن خارج و طول، عرض، ضخامت و مساحت آنها تعیین و ساختار بافتی تخمدان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-17 و آزمونهای ANOVA و توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین تفاوت توزین ابتدا و انتهای مطالعه وزن بدن (گرم) گروههای تجربی یک (1.45±14.92) و سه (1.80±14.54) در مقایسه با گروه کنترل (0.84±20.02) تفاوت آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). بین میانگین ابعاد تخمدانها در گروههای تجربی یک ، دو و سه نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری وجود داشت (P<0.05). میانگین سطح هورمون استروژن در گروه تجربی یک (173.3 pg/ml) نسبت به گروه کنترل (483 pg/ml) کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین سطح هورمونFSH Mlu/ml در گروههای تجربی نسبت به کنترل از نظر آماری معنیدار نبود. میانگین میزان هورمون پروژسترون گروه تجربی یک (21.9 ng/ml) و سه (37 ng/ml) نسبت به گروه کنترل (69.2 ng/ml) کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین سطح هورمون LH mlu/ml در گروههای تجربی نسبت به کنترل از نظر آماری معنیدار نبود. در بافت تخمدان گروههای تجربی یک و سه در مقایسه با کنترل سلولهای غیرطبیعی در بین سلولهای لوتئینی گرانولوزا، تغییر در ساختار سلولهای لوتئینی گرانولوزا و اختلال در رشد فولیکولها مشاهده شد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که در معرض قرارگیری موشهای نابالغ با متیلفنیدیت هیدروکلراید منجر به کاهش وزن بدن، کاهش رشد تخمدانها، تغییر در هورمونهای تخمدانها، کاهش در گنادوتروپینهای هیپوفیز و تغییرات در ساختار بافتی تخمدان میشود.
سیمین فاضلی پور، زهرا طوطیان، فردین اسدی، حمیدرضا چگینی، حامد طلایه، دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : نیکوتین یک ماده اعتیادآور و ریتالین دارویی است که برای درمان اختلالات بیشفعالی و نقص توجه مورد استفاده قرار میگیرد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ریتالین، نیکوتین و مصرف توأم آنها بر تولید روزانه اسپرم و ذخیره اسپرم اپیدیدیمی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 120 سر موش سوری نر بالغ نژاد BALB/c به صورت تصادفی به یک گروه کنترل و 11 گروه تجربی تقسیم شدند. در گروههای تجربی اول، دوم و سوم از نیکوتین به میزان 400 ، 200 و 100 میکروگرم برکیلوگرم وزن بدن، در گروههای تجربی چهارم و پنجم از ریتالین به میزان 10 و 2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن و در گروههای تجربی ششم و هفتم از نیکوتین به میزان 400 میکروگرم برکیلوگرم وزن بدن و از ریتالین به میزان 10 و 2 میلیگرم بر کیلو گرم وزن بدن، در گروههای هشتم و نهم از نیکوتین به میزان 200 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن و از ریتالین به میزان 10 و 2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن و در گروههای دهم و یازدهم از نیکوتین به میزان 100 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن و از ریتالین به میزان 10 و 2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ به مدت 40 روز استفاده شد. در پایان، تولید روزانه اسپرم و ذخیره اسپرم اپیدیدیمی تعیین گردید. یافتهها : در گروههای مصرف کننده نیکوتین با دوز زیاد و ریتالین با دوزهای مختلف و اکثر گروههایی که بهصورت توأم از این دو ماده استفاده کردند؛ در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنیداری در تولید روزانه اسپرم دیده شد (P<0.05)؛ ولی در مصرف توأم نیکوتین و ریتالین گروههای هشتم، نهم، دهم و یازدهم، افزایش آماری معنیداری در ذخیره اسپرم اپیدیدیمی مشاهده گردید (P<0.05). نتیجهگیری : مصرف توأم نیکوتین و ریتالین سبب کاهش تولید روزانه اسپرم و افزایش ذخیره اسپرم در اپیدیدیم میگردد.
سیمین فاضلی پور، زهرا طوطیان، محمدتقی شیبانی، جمشید رزم یار، ریحانه هوشمند عباسی، مرضیه مینائی، شیوا کیانی، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : سویا به عنوان یک پروتئین ارزان قیمت و بدون عوارض جانبی در صنعت غذا معرفی شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر رژیم غذایی حاوی کنجاله سویا بر هیستولوژی و هیستومورفومتری پرزهای روده کوچک و مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و گلوکز موشهای آزمایشگاهی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش آزمایشگاهی نابالغ ماده نژاد BALB/c در سن سه هفتگی انتخاب شدند. حیوانات در سه گروه ده تایی کنترل، گروه تجربی اول و دوم قرار گرفتند. گروه کنترل تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل قرار گرفت. گروه تجربی اول و دوم تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل به ترتیب شامل 40 درصد و 20 درصد کنجاله سویه قرار گرفتند. پس از سه ماه موشها بیهوش و از قلب آنها برای تعیین سطح کلسیم، فسفر و گلوکز سرم خونگیری به عمل آمد. سپس مقاطع بافتی از دوازدهه آنها تهیه و به روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگآمیزی و مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها : در ساختار بافتی دیواره دئودنوم گروه کنترل در مقایسه با گروههای تجربی به جز چند نمونه که درجاتی از تخریب راس پرزها را نشان دادند؛ تغییر قابل توجهی مشاهده نشد. در ارزیابی هیستومورفومتریک، ضخامت زیرمخاط و عضلات گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). ارتفاع کرپیتها و سطح سرمی گلوکز گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05) و میزان کلسیم گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری یافت (P<0.05)؛ ولی میزان فسفر گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل تغییری نشان نداد.
نتیجهگیری : مصرف طولانی مدت سویا میتواند تغییرات معنیداری بر میزان کلسیم و گلوکز سرم خون و ضخامت لایه عضلانی، زیرمخاط، ارتفاع کرکها و عمق کریپتهای دئودنوم ایجاد نماید.
سیمین فاضلی پور، زهرا طوطیان، مینو شفیعی، مسلم دهمرده، صبا محجوب، ندا فعال همدانچی، فرزانه شیواپور، دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: لووتیروکسین سدیم یکی از داروهای رایج مورد استفاده در درمان مبتلایان به هیپوتیروئیدی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف لووتیروکسین سدیم بر روی خط tidemark غضروف مفصل زانو، ضخامت غضروف و آنزیمهای کبدی در هیپوتیروئیدیسم موش سوری انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش سوری ماده بالغ نژاد BALB/c به وزن 25 تا 30 گرم انجام شد. حیوانات به یک گروه کنترل و چهار گروه تجربی تقسیم شدند. در گروه یک (گروه کنترل) از هیچ دارویی استفاده نشد. گروه دوم دوزهای متفاوت افزایشی لووتیروکسین (دو هفته اول، دو هفته دوم، دو هفته سوم و دو هفته چهارم به ترتیب 1.5 ، 2 ، 2.5 و 3 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به طور روزانه در 8 هفته و گروه سوم از ابتدا دوز بالا و ثابت لووتیروکسین (3 mg/kg/bw) را روزانه به صورت گاواژ دریافت کردند. در گروه چهارم هیپوتیروئیدی با propylthiouracil (PTU) القاء گردید. در گروه پنجم، حیوانات هیپوتیروئید، لووتیروکسین سدیم را به روش گاواژ مانند گروه دوم دریافت نمودند. بعد از 8 هفته نمونههای سرمی برای اندازهگیری آلکالین فسفاتاز (Alkaline Phosphatase: ALP)، آسپارتات ترانس آمیناز (Aspartate transaminase: AST) و آلانین آمینو ترانسفراز (Alanine aminotransferase: ALT) تهیه شد. غضروف طبق تیبیای مفصل زانوها با روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگآمیزی شد. به کمک میکروسکوپ مجهز به دوربین عکسبرداری از اسلایدها صورت گرفت و میزان ضخامت غضروف، بخش کلسیفیه و غیرکلسیفیه برحسب میکرومتر توسط نرمافزار کامپیوتری axiovision اندازهگیری شد. همچنین وضعیت یکپارچگی خط tidemark در رنگآمیزی هماتوکسیلین - ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشاندهنده جداشدگی و از هم گسیختگی در خط tidemark در گروه سوم (گروه دریافت کننده لووتیروکسین سدیم با دوز بالا و ثابت) بود. در گروههای سوم، چهارم و پنجم کاهش ضخامت غضروف در منطقه غیرکلسیفیه دیده شد که این کاهش در گروه سوم نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (P<0.05). ضخامت منطقه کلسیفیه در تمام گروهها کاهش نشان داد که این کاهش در گروه سوم نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (P<0.05). در بررسی آنزیمهای ALP و AST در اکثر گروهها با افزایش و میزان آنزیم ALT در اکثر گروهها با کاهش همراه بود که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (P<0.05).
نتیجهگیری: مصرف لووتیروکسین سدیم با دوز ثابت و بالا باعث ایجاد تغییرات شدید غضروف مفصل زانو در مقایسه با دوز افزایشی در حیوانات مبتلا به هیپوتیروئیدیسم میگردد.
سیمین فاضلی پور، فائزه شهبازی زرگوش، طاهره ناجی، علی کلانتری حصاری، محمد بابائی، دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تری اکسید مولیبدن (MoO3) یکی از نانوذراتی است که در صنعت به عنوان آنتیباکتریال استفاده میگردد. کلیه نیز یکی از اندامهای مهم بدن در دفع مواد زاید و تنظیم بسیاری از فاکتورهای خونی است که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. به دلیل مصرف گسترده MoO3 برای ضدعفونی وسایل مربوط به اتاق عمل و اهمیت جسمکهای کلیوی در تصفیه پلاسمای خون، این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات تری اکسید مولیبدن بر کلیه موش صحرائی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار (با وزن 250 تا 300 گرم) به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی شامل کنترل، شم (دریافت کننده سرم فیزیولوژی) و سه گروه تجربی (دریافت کننده تری اکسید مولیبدن در دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن داخل صفاقی) تقسیم شدند. تزریقات به صورت داخل صفاقی و به مدت 35 روز انجام شد. پس از دوره تیمار، حیوانات بیهوش و خونگیری از قلب به عمل آمد. سپس نمونههای کلیه سمت راست خارج شدند و پس از تثبیت و آمادهسازی بافتی، با روش استریولوژی برای تعیین تغییرات حجم قشر، حجم ناحیه مرکزی ، فضای ادراری و اجسام کلیوی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: افزایش معنیدار حجم فضای ادراری در گروههای مصرف کننده MoO3 و کاهش حجم ناحیه مرکزی در گروه با دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروههای کنترل و شم مشاهده شد (P<0.05). حجم قشر کلیه در گروه دریافت کننده نانو ذره با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم داشت (P<0.05). MoO3 موجب کاهش وزن حیوانات، افزایش اوره و کاهش حجم کلیه گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: نانوذرات تری اکسید مولیبدن میتواند سبب تغییرات موفولوژیک کلیه موشهای صحرایی گردد.
|
|
|
|
|
|