|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
9 نتیجه برای صداقت
دکتر غلامرضا روشندل، دکتر شهریار سمنانی، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، دکتر علی جباری، محمدجواد کبیر، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دانیال روشندل، دکتر احمد دانش، دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت هپاتیت B یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی در جهان به شمار میرود. این مطالعه به منظور تعیین سرولوژیک آلودگی همزمان HCV و HDV در افراد آلوده به HBV (HbsAg مثبت) در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی مبتنی بر جمعیت روی 1850 نفر در استان گلستان طی سال 1383 انجام شد. 164 نفر (9درصد) از افراد جامعه HBsAg مثبت شدند که 139 نفر از این افراد از نظر ابتلا به HDV و HCV بررسی شدند. آزمونهای سرولوژیک با روش الیزا و با استفاده از کیتهای تجاری موجود انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-12 و STATA8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها : از 139 فرد مورد مطالعه 68 نفر (9/48درصد) مرد و 71 نفر (1/51درصد) زن بودند. میانگین سنی افراد 3/11±89/41 سال (64-25 سال) بود. آنتیبادی ضد HCV وHDV به ترتیب در 17 نفر (3/12درصد) و 8 نفر (8/5درصد) مثبت شد. میزان آلودگی به HCV و HDV در زنان بیشتر از مردان بود، ولی در هر دو مورد اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنیدارنبود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که شیوع عفونت HCV و HDV در افراد آلوده به HBV در استان گلستان نسبتاً بالا و قابل توجه میباشد. نظر به اثرات منفی عفونت همزمان این ویروسها بر سیر بالینی بیماری، توصیه میشود که برای انتخاب روش درمانی مناسب در بیماران مبتلا به عفونت HBV، احتمال عفونت همزمان با HCV و یاHDV در نظر گرفته شود.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر احمد دانش، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) معمولاً در مراحل انتهایی تشخیص داده شده و پیشآگهی آنها در زمان تشخیص بسیار بد میباشد. به دلیل بالا بودن میزان بروز این سرطان در استان گلستان، این مطالعه به منظور بررسی بقای کوتاه مدت (6 و 12 ماهه) بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه گوارش فوقانی در روستاهای استان گلستان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، اطلاعات 121 نفر از ساکنین مناطق روستایی که سرطان مری و معده آنان براساس گزارش آسیبشناسی از فروردین 1382 لغایت شهریور 1383 تشخیص داده شده بود، جمعآوری گردید. پس از مصاحبه حضوری با بیماران یا بستگان آنها، 108 پرسشنامه تکمیل شده در خصوص زمان تشخیص بیماری، عوامل اجتماعی-فردی و بالینی – آسیبشناسی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب جنس و گروههای سنی با استفاده از روش آماری کاپلان میر با یکدیگر مقایسه شد. یافتهها : نسبت مرد به زن در بیماران مبتلا به سرطان معده 8/3 به 1 و در سرطان مری 2/1 به 1 بود. بقای شش ماهه و یک ساله در بیماران سرطان مری به ترتیب 76/54 درصد و 2/26 درصد بود. در بیماران مبتلا به سرطان معده بقای شش ماهه 6/66درصد و بقای یکساله 5/37 درصد بود. در آنالیز آماری اختلاف میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب گروههای سنی و جنس از نظر آماری معنادار نبود. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که علیرغم بالا بودن میزان بروز و شیوع سرطانهای گوارش فوقانی در این منطقه هنوز پیشآگهی بیماران مبتلا درحد بسیار پائینی بوده و نیازمند مداخله و بازنگری در روشهای تشخیصی و درمانی بیماران میباشد.
دکتر کورش اعتماد، علیرضا حیدری، دکتر حسن افتخار اردبیلی، محمدجواد کبیر، دکتر سیدمهدی صداقت، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : ایدز توصیفی از اختلالات ناشی از نقص در کارکرد سیستم ایمنی بدن انسان است که بر اثر عفونت با ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) به وجود میآید. از آنجایی که پرخطرترین گروه مبتلایان به ایدز را معتادان تزریقی و افراد دارای تماس جنسی غیرایمن به خود اختصاص میدهد؛ این مطالعه به منظور تعیین سطح آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز در گروههای دارای رفتارهای پرخطر تزریقی و جنسی و رابطه آن با مشخصههای اقتصادی-اجتماعی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 134 فرد با رفتار پرخطر تزریقی و جنسی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس طی سال 1386 انجام شد. آزمودنیها به وسیله نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش جمعآوری اطلاعات مصاحبه با پرسشنامه استاندارد بود. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه، تی، کروسکالوالیس و منویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : این مطالعه نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه 67% دارای تحصیلات 12-6سال، 44.8% متاهل و 53% بیکار و بدون درآمد بودند. 36.6% افراد مورد مطالعه در مورد ایدز آگاهی متوسطی داشتند و 49.3% از افراد نسبت به ایدز نگرش منفی داشتند. سطح آگاهی با سن و سطح تحصیلات رابطه آماری معنیداری داشت (P<0.05). به طوری که افرادی دارای سن بالاتر آگاهی بالاتری داشتند. سطح آگاهی گروه سنی 34-25 سال بالاتر از بقیه بود. همچنین افراد با سواد بالاتر، آگاهی بیشتری نسبت به بیسوادان وکمسوادان داشتند. سطح آگاهی با نگرش رابطه معنیداری داشت (P<0.05)؛ افراد با آگاهی بالاتر نگرش مطلوبتری داشتند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که 65% افراد با رفتارهای پرخطر آگاهی مطلوب در زمینه راههای انتقال ایدز دارند؛ اما نیمی از افراد در زمینه ایدز نگرش ضعیفی دارند.
غلامرضا وقاری، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دکتر فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، دکتر پونه مهارلوئی، دکتر عارف صالحی، دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : پرفشاری خون به علت همراهی با بیماریهای ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماریهای مغزی- عروقی، یک مشکل بهداشتی- درمانی در تمام جوامع محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونهگیری خوشهای با تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامهای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازهگیریهای تنسنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله بهعمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازهگیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقهبندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرمافزار آماری SPSS-16 برای آنالیز دادهها و از آزمون آماری کایاسکوئر برای مقایسه فراوانیها استفاده شد.
یافتهها : میانگین سنی 39.2 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 23.9% بود. فقط 48.7% از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان بهطور معنیداری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3.3%) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون بهطور معنیداری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بیسوادی ارتباط داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که علیرغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 51.3% از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.
دکتر هاله اخوان نیاکی، دکتر مهناز پورتقی، دکتر علیرضا فیروزجاهی، علی بنی هاشمی، دکتر صادق صداقت، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : آلفاتالاسمی یکی از اختلالات شایع هموگلوبین میباشد. با توجه به ناهمگونی جهشها و پیچیدگی فنوتیپ در آلفاتالاسمی، تعیین دقیق نوع جهش زوجین، تنها روش برای تعیین وضعیت جنین در رابطه با تالاسمی است. حذفهای شایع در این ژن برای زوجین مشکوک به طور روتین مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما جهشهای نقطهای بهدلیل نداشتن اطلاعات کافی در مورد فراوانی آنها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی جهشهای نقطهای ژن آلفاگلوبین در مراجعین به آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان کودکان امیرکلا بابل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی DNA 153 فرد بالغ مشکوک به آلفاتالاسمی مراجعه کننده به آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان امیرکلا بابل که فاقد حذف ژن آلفاگلوبین بودند؛ طی سالهای 88-1384 انجام شد. بررسی ژنتیکی برای 11 جهش نقطهای ژن آلفاگلوبین C19، IVSI (-5nt)، C59، Hb Constant Spring و Hb Icaria، Hb Seal Rock، Poly A1، Poly A2 و Poly A(-2bp)، C14 و IVSI-148 با استفاده از روش Reverse Dot Blot صورت گرفت. یافتهها : فراوانی جهشهای نقطهای در Poly A2 28.75% ، -5nt 14.38% ، CS 7.84% و Poly A1 2.61% مشاهده گردید. نتیجهگیری : از 153 فرد مشکوک به آلفاتالاسمی که فاقد جهشهای حذفی شایع بودند؛ برای 53.6 درصد آنها جهش نقطهای ژن آلفاگلوبین مشخص شد. با توجه به فراوانی جهشهای نقطهای ژن آلفاگلوبین در شمال ایران و امکان ایجاد بیماری HbH ، غربالگری این جهشها در زوجهای مشکوک ضروری است.
خدیجه امجدی، شهریار سمنانی، فائزه سلامت، سیدمهدی صداقت، هانیه سادات میرکریمی، سمیه مشمولی، عباس مقدمی، غلامرضا روشندل، دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت میزان پوشش و کیفیت دادهها در ثبت سرطان گلستان، این مطالعه به منظور تعیین اثر مراجعه بیماران مبتلا به سرطان به مراکز پزشکی خارج از استان گلستان بر میزان پوشش برنامه ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی همه بیماران مبتلا به سرطان ثبت شده در مراکز تشخیصی درمانی داخل استان یا خارج از استان گلستان طی سالهای 1387 لغایت 1389 انجام شد. اطلاعات مربوط به بیماران مراجعه کننده به مراکز داخل استان از بانک برنامه ثبت سرطان استان گلستان و اطلاعات بیماران مراجعه کننده به مراکز خارج استان از بانک داده اداره سرطان وزارت بهداشت دریافت گردید. دادهها با استفاده از روش record linkage موارد مشترک تعیین و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : 6083 مورد ابتلا به سرطان در استان گلستان ثبت شده بود که براساس دادههای اداره سرطان 678 نفر (11%) از آنها به مراکز خارج از استان مراجعه کرده بودند. از کل موارد مراجعه کننده به مراکز خارج از استان، اطلاعات مربوط به 343 نفر (50.6%) بهعنوان موارد مشترک ثبت شده بود که در مراکز داخل استان نیز شناسایی شده بودند. بیشترین فراوانی موارد مشترک، مربوط به سرطانهای معده (70.4%)، پستان (63.5%) و مری (62.5%) بود.
نتیجهگیری : در صورت عدم دسترسی به دادههای بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مراکز خارج استان، میزان کم شماری برنامه ثبت سرطان گلستان در حدود 5 درصد خواهد بود که این میزان اثر منفی قابل توجهی بر میزان پوشش و کیفیت دادههای ثبت سرطان گلستان نخواهد داشت.
مهسا صداقت، محمد رشیدی، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کراتین بهطور متداول در ورزشکاران مصرف شده و اثر مکانیسمهای مولکولی و عوارض جانبی آن کمتر شناخته شده است. افزایش بیش از حد آنزیمهای کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز بهعنوان نشانگر آسیب سلولی در نظر گرفته میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف مکمل کراتین بر میزان آنزیم کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز متعاقب یک جلسه انقباضهای شدید عضلانی در دختران ورزشکار انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور 30 دختر دانشجوی ورزشکار از طریق تست 7 مرحلهای بروس برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله (مصرف مکمل کراتین 0.3 g/kg/bw در 4 وعده بهمدت 7 روز) و کنترل (دارونما، پودر نشاسته) قرار گرفتند. نمونهگیری خون در شرایط قبل از مصرف مکمل و 24 ساعت پس از آزمون ورزشی Cunningham برای اندازهگیری لاکتاتدهیدروژناز (Lactate Dehydrogenase: LDH) و کراتینکیناز (Creatine Kinase: CK) انجام گردید.
یافتهها: مقادیر CK (323±63 IU/L) و LDH (119±13 IU/L) پسآزمون گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل (بهترتیب با مقادیر 328±44 IU/L و 122±14 IU/L) اختلاف آماری معنیداری نشان ندادند.
نتیجهگیری: مصرف یک دوره 7 روزه مکمل کراتین بر مقادیر لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز متعاقب متعاقب یک جلسه انقباضهای شدید عضلانی در دختران ورزشکار اثری ندارد.
ملیحه شریفی، حسن دانشمندی، پریسا صداقتی، دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: داشتن تعادل در افراد کمتوان ذهنی به دلیل ضعف در اجرای وظایف تعادلی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی تمرینات شش هفتهای تحریک وستیبولار بر تعادل کودکان کمتوان ذهنی انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 دانشآموز پسر کمتوانذهنی آموزشپذیر به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. دانش آموزان گروه مداخله تمرینات تحریک وستیبولار را به مدت شش هفته انجام دادند. بر روی دانش آموزان گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. از آزمون ایستادن تک پا برای غربالگری دانشآموزان دارای ضعف تعادل و برای ارزیابی تعادل ایستا، پویا و عملکردی به ترتیب از خرده آزمون برونینکس - اوزرتسکی و آزمون زمان برخاستن و رفتن استفاده گردید.
یافتهها: تعادل ایستا، تعادل پویا و تعادل عملکردی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: شش هفته تمرینات تحریک وستیبولار میتواند اثر مثبتی بر تعادل ایستا، پویا و عملکردی کودکان کمتوانذهنی داشته باشد.
ریحانه سادات هاشمی گلپایگانی، رضا صداقت، نرگس حدادزاده نیری، مهرداد روغنی، دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: صرع لوب گیجگاهی با تحلیل رفتن نورونهای هیپوکمپ و جوانه زدن فیبرهای خزهای ناحیه دندانهای همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی بر تغییرات بافتی هیپوکمپ موش صحرایی در مدل صرع القاء شده با اسید کاینیک انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 28 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار در محدوده وزنی 185 تا 225 گرم انجام شد. موشهای صحرایی به 4 گروه 7 تایی شامل گروههای شم، شم تحت تیمار با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی، صرعی (اسید کاینیک) و صرعی پیش تیمار شده با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی تقسیم شدند. برای صرعی نمودن حیوانات از تزریق داخل هیپوکمپی و یک طرفه اسید کاینیک به میزان 0.8 میکروگرم به ازای هر موش استفاده شد. موشهای صحرایی، ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی را به میزان 500 میلیگرم بر کیلوگرم از راه داخل صفاقی، روزانه و به مدت یک هفته تا زمان جراحی دریافت کردند. پنج هفته بعد از جراحی، روشهای رنگآمیزی تیونین و تیم در مورد برشهای هیپوکمپ انجام شد.
یافتهها: القای صرع با اسید کاینیک با یک رفتار تشنجی بارز همراه بود و پیش تیمار با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی موجب کاهش معنیدار شدت حملات تشنجی گردید (P<0.05). تراکم نورونها در ناحیه CA3 هیپوکمپ در گروه اسید کاینیک کاهش معنیدار در مقایسه با گروه شم نشان داد (P<0.05). پیش تیمار با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی موجب افزایش معنیدار نورونهای این ناحیه در مقایسه با گروه اسیدکاینیک گردید (P<0.05). از نظر شدت جوانه زدن فیبرهای خزهای در موشهای صرعی، یک افزایش معنیدار نسبت به گروه شم مشاهده شد (P<0.05) و پیش تیمار با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی موجب کاهش معنیدار آن گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: پیش تیمار با عصاره هیدروالکلی ﮔﻞﻣﺤﻤﺪی موجب بهبود رفتار تشنجی و حفاظت نورونهای ناحیه CA3 هیپوکمپ و کاهش شدت جوانه زدن در ناحیه دندانهای هیپوکمپ در مدل تجربی صرع لوب گیجگاهی القا شده با اسید کاینیک گردید.
|
|
|
|
|
|