زمینه و هدف : در بعضی از موقعیتهای پزشکی استفاده از شلکنندههای عضلانی برای لولهگذاری تراشه بهدنبال تزریق هوشبرهای وریدی ممکن است، غیرضروری و یا مضر باشد. این مطالعه به منظور مقایسه شرایط لارنگوسکوپی و لولهگذاری تراشه بهدنبال القای بیهوشی عمومی با پروپوفول یا تیوپنتال سدیم در ترکیب با رمی فنتانیل در غیاب شلکنندههای عضلانی انجام شد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور، 42 بیمار در کلاس 1و2 درجهبندی متخصصین بیهوشی امریکا برای القای بیهوشی در یکی از دو گروه پروپوفول 2mg/kg یا تیوپنتال سدیم5 mg/kg قرار گرفتند. در هر دو گروه از بیماران 1.5 mg/kg لیدوکائین و 2.5µg/kg رمی فنتانیل 30 ثانیه قبل از هوشبرها تزریق شد. 90 ثانیه بعد از القای بیهوشی لارنگوسکوپی و لولهگذاری تراشه انجام شد. وضعیت لولهگذاری براساس سهولت تهویه با ماسک، شلی فک، لارنگوسکوپی، وضعیت طنابهای صوتی و پاسخ بیمار به لولهگذاری تراشه و بادکردن کاف لوله تراشه بهصورت عالی، خوب، مناسب و بد ارزیابی شد. میانگین فشارخون متوسط شریانی و تعداد ضربان قلب قبل از القا ، بعد از القای بیهوشی و بلافاصله ،2 دقیقه و 5 دقیقه بعد از لولهگذاری تراشه ثبت شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری فیشر ، کایاسکوئر و تی استودنت مقایسه شد.
یافتهها :وضعیت لارنگوسکوپی و لولهگذاری عالی یا خوب در 40درصد بیماران گروه دریافت کننده تیوپنتال سدیم و80درصد بیماران گروه پروپوفول مشاهده شد (p<0.05). افت فشار خون متوسط شریانی و تعداد ضربان قلب در گروه پروپوفول بهطور معنیداری شدیدتر از گروه دریافت تیوپنتال سدیم بود (p<0.05).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که ترکیب پروپوفول با رمیفنتانیل برای لولهگذاری تراشه در غیاب شلکنندههای عضلانی نسبت به ترکیب تیوپنتال سدیم با رمیفنتانیل برتر است، اما موجب افت شدیدتر فشارخون متوسط شریانی و تعداد ضربان قلب میشود.