|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
5 نتیجه برای رئیسی
دکتر طناز احدی، دکتر محمد سالکی، دکتر محمد رازی، دکتر غلامرضا رئیسی، دکتر بیژن فروغ، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استئوآرتریت شایعترین بیماری مفاصل سینوویال میباشد. این بیماری با تخریب پیشرونده غضروف مفصلی مشخص میشود. شیوع این بیماری در سنین سالمندی بوده و در رأس علل ناتوانی در این سنین قرار دارد. علائم بیماری استئوآرتریت زانو به صورت درد، خشکی صبحگاهی و محدودیت حرکات مفصلی میباشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر مدالیتههای فیزیکی و تمرین ایزومتریک بر علائم بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو انجام پذیرفت. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی تصادفی شده روی 40 بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو مراجعه کننده به درمانگاه طب فیزیکی و توانبخشی بیمارستان فیروزگر تهران در سال 1388 انجام شد. بیماران براساس علائم بالینی و رادیولوژیکی طبق معیارهای ACR انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره تحت درمان با مدالیتههای فیزیکی (A) و تمرین ایزومتریک (B) قرار گرفتند. گروه A تحت درمان با مدالیته فیزیکی به مدت 12 جلسه (4 هفته) و گروه B تحت درمان با تمرین ایزومتریک در منزل (4 هفته) قرار گرفتند. برای ارزیابی از فرم پرسشنامه Koos استاندارد شده و نیز برای اندازهگیری شدت درد از مقیاس بصری درد (VAS) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزاری آماری SPSS-11 و آزمون تی تحلیل شدند. یافتهها : در گروه مدالیته فیزیکی میانگین کیفیت زندگی پس از مداخله افزایش و میانگین شدت درد و علائم بالینی شامل تورم و سفتی مفصل کاهش یافت (P<0.05). در گروه تمرین ایزومتریک میانگین شدت علائم بالینی کاهش و کیفیت زندگی پس از مداخله افزایش یافت (P<0.05). همچنین میانگین درجه بهبود فعالیتهای روزمره زندگی پس از مداخله در گروه مدالیته فیزیکی به میزان معنیداری نسبت به گروه تمرین ایزومتریک بالاتر بود (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مدالیتههای فیزیکی و تمرین ایزومتریک زانو در بیماران مبتلا به استئوآرتریت به یک میزان باعث کاهش درد شده است؛ اما روش درمانی مدالیتههای فیزیکی باعث بهبود معنیدار فعالیتهای روزمره زندگی در مقایسه با روش درمانی تمرین ایزومتریک میگردد.
اعظم باقری، دکتر محسن رئیسی، رضا وهاب کاشانی، دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم تونل کارپال یکی از شایعترین نوروپاتیهای اندام فوقانی است که در اثر گیرافتادن عصب مدین در مچ ایجاد میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر اسپلینتهای دورسال و کوکاپ مچ دست بر سندرم تونل کارپال براساس یافتههای الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 22 زن مبتلا به سندرم تونل کارپال خفیف یا متوسط که به مرکز پزشکی امین اصفهان طی بهمنماه سال 1387 لغایت شهریور ماه سال 1388 مراجعه نمودند؛ انجام شد. بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپال درمان نشده که با انجام تستهای الکترودیاگنوزتیک، مبتلا به نوع خفیف یا متوسط شناخته شدند؛ به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه (12 نفر) اسپیلنت دورسال مچ دست و گروه دیگر (10 نفر) اسپیلنت کوکاپ مچ دست (هر دو در وضعیت نوترال مچ) را استفاده نمودند. بیماران یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر به فاصله زمانی چهارهفته پس از مداخله درمانی؛ مورد ارزیابی توسط تستهای الکترودیاگنوزتیک قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل تأخیر هدایت حسی دیستال عصب مدین، آمپلیتود و سرعت هدایت عصب حسی بود. دادههای توسط آزمونهای کولموگروف اسمیرونوف، t مستقل و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : نتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای هدایت عصب حسی مدین در هر دو گروه کوکاپ و دورسال پس از مداخله چهارهفتهای بهبود قابل ملاحظهای داشته است (P<0.05). همچنین مقایسه متغیرهای الکترودیاگنوزیس حسی بین دو گروه پس از چهارهفته اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که به لحاظ علائم الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین، اسپلینت دورسال مچ دست نسبت به اسپلینت کوکاپ مرسوم تاثیر بیشتری در بهبود علائم سندرم تونل کارپال دارد.
بهاره متقی دستنائی، زیبا رئیسی، فریبا آصفی، مریم پوربختیار، دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تجاوز یکی از مشکلات جدی جوامع بوده و یکی از پیامدهای جدی آن افسردگی است. این مطالعه به منظور تعیین افسردگی در زنان قربانی تجاوز جنسی مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی شهر تهران انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 130 نفر از قربانیان تجاوز جنسی شهر تهران در سال 1392 انجام گردید. از پرسشنامه بک برای ابزار تحقیق استفاده شد.
یافتهها : بیشتر سن افراد مورد مطالعه 20 تا 30 سال (54%) و بیشتر قربانیان متاهل (48%) بودند. 62 نفر (47.7%) دارای اختلال افسردگی تشخیص داده شدند که از این میان افسردگی خفیف، متوسط و شدید به ترتیب در 58% ، 27.5% و 14.5% از افراد مشاهده شد.
نتیجهگیری : تقریباً نیمی از قربانیان تجاوز جنسی به افسردگی بعد از تجاوز جنسی مبتلا بودند.
سیدجمال رئیسی، کوروش محمدی، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان، دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده توجه به الگوهای ارتباطی زوجها است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و رویکرد تصمیمگیری مجدد بر تغییر سبکهای ارتباطی در زنان متأهل شهرستان گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرگان به دلیل تعارض زناشویی در سال 1395 انجام شد. آزمودنیها بهطور غیرتصادفی در سه گروه 10 نفری کنترل و دو گروه مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت ننمود. برای گروه مداخله اول زوجدرمانی هیجانمدار و برای گروه مداخله دوم درمان تصمیمگیری مجدد اجرا شد. پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید.
یافتهها : مداخلات درمان هیجانمدار و درمان تصمیم گیری مجدد در تغییر سبکهای ارتباطی زنان متأهل و حفظ دستاوردهای درمانی حتی تا شش ماه پس از درمان موفق ارزیابی شدند (P<0.05). بین اثربخشی دو نوع مداخله تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری : زوج درمانی هیجان مدار و درمان تصمیم گیری مجدد به یک اندازه در تغییر ماندگار سبکهای ارتباطی زنان نقش موثری دارند.
مهدی غفاری، محمد ربیعی، زهرا رئیسی، زهرا ثمری، دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری کرونا ویروس جدید 2019 (COVID-19) میزان فعالیت بدنی و ورزش در زندگی افراد جامعه برای کاهش تماس بین فردی برای مهار عفونت بسیار کاهش یافت. این مطالعه به منظور تعیین اثر قرنطینه در زمان شیوع COVID-19 بر آمادگی جسمانی دانشجویان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبهتجربی روی 32 دانشجو (16 پسر و 16 دختر) مشغول به تحصیل در سالهای 1400-1398 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطح آمادگی جسمانی (شنا، دراز و نشست، طنابزنی و انعطافپذیری) در سه زمان قبل از شروع کرونا ویروس، یک سال پس از شروع کرونا ویروس و پس از ۴ ماه تمرینات در منزل مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: محدودیتهای مربوط به دوران قرنطینگی COVID-19 سبب کاهش آماری معنیدار سطح آمادگی جسمانی دانشجویان در دوران بعد از کرونا در مقایسه با قبل از کرونا گردید (P<0.05). همچنین 4 ماه تمرین در منزل سبب افزایش آماری معنیدار شاخصهای آمادگی جسمانی نسبت به زمان قرنطینه گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: دوران قرنطینه در زمان شیوع COVID-19 سبب کاهش آمادگی جسمانی دانشجویان مورد مطالعه شد و اجرای تمرینات چهارماهه در منزل سبب افزایش آمادگی جسمانی گردید.
|
|
|
|
|
|