[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73132908
h-index3317
i10-index22268
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای جهانشاهی

دکتر محمد جعفر گلعلی پور، کامران حیدری، مهرداد جهانشاهی، محمد علی وکیلی، علیرضا محرری،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده

ابعاد بدن نوزاد، پایه ای برای تمام تغییرات شاخص های انسان سنجی جسمانی (آنتروپومتریک) می باشد. با توجه به اهمیت شاخص های آنتروپومتریک سر و صورت در طب اطفال، علوم تشریح، پزشکی قانونی، جراحی پلاستیک، دندان پزشکی و ...، این مطالعه برای نوزادان زنده یک روزه دختر طراحی گردید. به این منظور، بررسی حاضر، به صورت توصیفی و به روش مقطعی، روی 423 نوزاد یک روزه دختر برای مقایسه دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بوده اند، به روش سفالومتری کلاسیک انجام شد. میانگین و انحراف معیار شاخص های سفالیک و پروسوپیک در گروه های قومی فارس بومی به ترتیب 4.7 ± 78.63 و 11.5± 74.3 و در گروه قومی ترکمن به ترتیب 8.7 ± 77.85 و 9.8 ± 81.6 تعیین گردید. تیپ های غالب و نادر سردر گروه قومی فارس بومی، به ترتیب مزوسفال (42 درصد) و هیپربراکی سفال(9درصد) ودر گروه قومی ترکمن به ترتیب مزوسفال(39 درصد) و هیپربراکی سفال (8 درصد) بودند. همچنین تیپ غالب صورت در گروه قومی فارس بومی با 71.22 درصد هیپراوری پروسوپیک و در گروه قومی ترکمن با 39.01 درصد از نوع مزوپروسوپیک بود. تیپ نادر صورت نیز در هر دو گروه از نوع هیپرلپتوپروسوپیک و فراوانی آن به ترتیب 4.24 و 1.89 درصد تعیین گردید. این مطالعه علاوه بر مشخص کردن تیپ های سر و صورت نوزادان دختر در دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن، نشان داد که عامل قومیت با تنوع شکل صورت و سر نوزادان می تواند رابطه داشته باشد.
دکتر محمدجعفر گلعلی پور، مهرداد جهانشاهی، کامران حیدری، دکتر نورالله رضائی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: به طور طبیعی بین حجم جمجمه و اندازه مغز ارتباطی وجود دارد. مطالعات مختلفی حجم جمجمه را که به طور غیرمستقیم نشان دهنده حجم مغز است، انجام شده است. این مطالعه به منظور تعیین حجم جمجمه افراد 20-17 ساله با گروه قومی ترکمن انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1381 روی 401 نفر از افراد 20-17 ساله گروه قومی ترکمن (203 نفر زن و 198نفر مرد) شهرستان گرگان که از نظر بالینی سالم بوده اند، به روش سفالومتریک با استفاده از متد خطی و فرمول Lee-Parson انجام شد.یافته ها: حجم جمجمه در زنان 1227.2269 ± 120 میلی لیتر و در مردان 1420.60 ± 85 میلی لیتر تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنی دار است (0.05 P<).نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که در گروه قومی ترکمن ظرفیت حجم جمجمه در مردان بیشتر از زنان می باشد و با توجه به سایر مطالعات انجام شده در جهان، ظرفیت حجم جمجمه در جوامع مختلف متفاوت است.
مهرداد جهانشاهی، دکتر محمد جعفر گلعلی‌پور، کامران حیدری،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: سفالومتری از شاخه های علم آنتروپومتری است. با توجه به اهمیت شاخص های آنتروپومتریک و کاربرد آن در جراحی پلاستیک، پزشکی قانونی، آناتومی و ارتودنسی، این مطالعه به منظور تعیین انواع شکل صورت دختران جوان در گروه های قومی شهرستان گرگانانجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی بهصورت مقطعی روی 410 نفر دختر 17-20 ساله در دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بودند، به روش سفالومتری انجام گردید. در این بررسی طول و عرض صورت توسط سفالومتر مدرج میلی متر مارتین سالر با دقت 0.5 میلی متر و خط کش T اندازه گیری شد و به کمک این ابعاد شاخص پروسوپیک به دست آمد و بر اساس این شاخص شکل صورت به پنج گروه بین المللی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد طبقات شکل صورت در دو گروه قومی مورد مقایسه قرار گرفت.یافته ها: شکل غلب صورت در گروه قومی فارس بومی از نوع اوری پروسوپیک با (37.7درصد) و در گروه ترکمن نیز از نوع اوری پروسوپیک با (51.7 درصد) بوده است. نوع نادر شکل صورت در بالغین مونث فارس بومی و ترکمن به ترتیب هایپرلپتوپروسپیک (5.8 درصد) و لپتوپروسوپیک (3 درصد) بوده است.نتیجه گیری: این مطالعه علاوه بر مشخص کردن تیپ های صورت در این منطقه، نشان داد بین شکل صورت دختران با گروه قومی ارتباط وجود دارد.
علیرضا محرری، حسین نصیری، دکتر مهرداد جهانشاهی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، محمدرضا ربیعی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : نواحی ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل دو ناحیه مجاز در ناحیه گلوته‌آل برای تزریقات داخل عضلانی می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه شدت درد و میزان خونریزی حاصل از این تزریقات در دو ناحیه ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 67 بیمار بستری در بخش جراحی مردان در بیمارستان پنجم آذر گرگان که دارای دو نوبت تزریق داخل عضلانی از یک دارو به فاصله 24ساعت بودند، انتخاب شدند. برای هر بیمار، یک تزریق در ناحیه دورسوگلوته‌آل و تزریق دیگر در ناحیه ونتروگلوته‌آل انجام گردید. اطلاعات حاصل از هر تزریق ثبت و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کولموگرف- اسمیرنف و رتبه‌ای ویلکاکسون با سطح معنی‌دار 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : در ناحیه دورسوگلوته‌آل 5/83 درصد از بیماران درد خفیف و یا متوسط داشتند. در حالی که 88 درصد از بیماران در ناحیه ونتروگلوته‌آل درد متوسط داشتند و 9 درصد از آنها هیچ دردی نداشتند. متوسط شدت درد در ناحیه دورسوگلوته‌آل 682/1±79/50 و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 878/1±79/40 تعیین شد. متوسط میزان خونریزی در دورسوگلوته‌آل 102/0±73/0 میلی‌متر و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 047/0±19/0 میلی‌متر تعیین گردید. بین شدت درد و میزان خونریزی در دو ناحیه اختلاف معنی‌داری به دست آمد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تزریقات داخل عضلانی در ناحیه ونتروگلوته‌آل نسبت به ناحیه دورسوگلوته‌آل، شدت درد و خونریزی کمتری را در پی دارد.


دکتر مهرداد جهانشاهی، دکتر یوسف صادقی، دکتر احمد حسینی، دکتر ناصر نقدی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : در هیپوکامپ اصلی علاوه بر نورون‌های هرمی، آستروسیت‌ها نیز نقش بسیار مهمی را در تبادلات یونی، رهائی نوروترانسمیترها و حتی حافظه ایفا می‌کنند. حافظه و یادگیری مفاهیم بسیار نزدیکی هستند. در واقع آموزش نیازمند برخی امکانات برای ذخیره اطلاعات و مکانیسم‌های نگهداری اطلاعات شبیه به حافظه است. هدف ما از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش فضائی روی تعداد آستروسیت‌های هیپوکامپ موش صحرائی بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی با استفاده از روش ماز آبی موریس (MWM) و روش حافظه مرجع (Reference memory)، 10 سر موش صحرائی آزمایشگاهی نر از نژاد wistar به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. پس از انجام آزمایشات آموزشی مغز موش‌های صحرائی خارج و برای انجام مراحل آمادش بافتی، از مغزها برش‌های سریال تهیه و با رنگ‌آمیزی اختصاصی PTAH رنگ‌آمیزی شدند. داده‌های به دست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته‌ها : نتایج ما نشان داد که تفاوت آماری معنی‌داری بین تعداد آستروسیت‌های نواحی CA1 ، CA2 و CA3 در گروه حافظه مرجع با گروه کنترل وجود دارد. در واقع تعداد آستروسیت‌ها در هر سه ناحیه در گروه Ref.m. با میانگین و انحراف معیار 21/25±57/118، 59/23±91/58 و 14/31±6/116 نسبت به گروه کنترل با میانگین و انحراف معیار 29/17±49، 21/25±8/48 و 22/11±95/41 به ترتیب در نواحی CA1، CA2 و CA3 افزایش داشت. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که آموزش حافظه مرجع می‌تواند موجب افزایش تعداد آستروسیت‌ها در نواحی مختلف هیپوکامپ گردد.
دکتر مهرداد جهانشاهی، دکتر یوسف صادقی، دکتر احمد حسینی، دکتر ناصر نقدی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : شکنج دندانه‌ای (Dentate gyrus) بخشی از تشکیلات هیپوکامپی است که در رابطه با حافظه و یادگیری دخالت دارد. آستروسیت‌ها از جمله سلول‌های نوروگلیا در بافت عصبی هستند که نقش مهمی را در فعالیت‌های نورون‌ها از جمله رهاسازی نوروترانسمیترها و تولید سیناپس به‌عهده دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش‌های فضائی بر تعداد سلول‌های آستروسیت‌ شکنج دندانه‌ای موش صحرائی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 18 سر موش صحرائی نر بالغ از نژاد ویستار با استفاده از روش ماز آبی موریس و دو روش حافظه مرجع و حافظه کاری انجام شد. پس از انجام آزمایشات آموزشی مغز موش‌های صحرائی خارج شد. به منظور انجام مراحل آمادش بافتی، از مغزها برش‌های سریال تهیه گردید و با رنگ‌آمیزی اختصاصی PTAH رنگ‌آمیزی شد. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری Compaired T-test و One-way ANOVA مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته‌ها : بین تعداد آستروسیت‌ها در گروه حافظه مرجع (98/5±57/300) و گروه کنترل (61/22±73/73) تفاوت آماری معنی‌داری وجود داشت (05/0P<). همچنین تفاوت آماری معنی‌داری نیز بین گروه حافظه کاری (11/4±77/375) و گروه کنترل به‌دست آمد. با مقایسه دو گروه آموزش دیده مشخص شد که تفاوت آماری معنی‌داری نیز بین دو گروه وجود دارد و تعداد آستروسیت‌ها به ترتیب از گروه کنترل به حافظه مرجع و از حافظه مرجع به حافظه کاری افزایش یافته بود (05/0P<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که یادگیری‌های فضائی مانند روش‌های حافظه مرجع و کاری موجب افزایش تعداد آستروسیت‌ها در شکنج دندانه‌ای ‌شده و این افزایش می‌تواند با طول دوره آموزش مرتبط باشد.
روناک شعبانی، دکتر مهرداد جهانشاهی، دکتر محسن نوروزیان، دکتر یوسف صادقی، دکتر نسرین سادات اعظمی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : تغییرات مورفولوژیک در نقاط مختلف مغز از جمله هیپوکامپ و شکنج دندانه‌ای که دارای تغییرات شکل‌پذیر (پلاستیسیتی) زیادی هستند؛ به دنبال تزریق داروهای اعتیادآور در مطالعات انسانی و حیوانی مشاهده شده است. ازسوی دیگر، شواهد نشان داده‌اند که آستروسیت‌ها به طور فعال در شکل‌پذیری سیناپسی شرکت دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر پدیده ترجیح مکانی شرطی شده (CPP) بر ساختار سلولی (تعداد آستروسیت‌های) شکنج دندانه‌ای موش صحرایی نر و استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی برای ردیابی آستروسیت‌ها انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 250-220 گرم استفاده شد. برای آزمایشات رفتاری، موش‌ها به 8 گروه کنترل، کنترل - سالین، شم 1 ، شم 2 و شم 3 (به ترتیب مورفین 2.5 ، 5 و 7.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)، آزمایشی CPP1 ، آزمایشی CPP2 و آزمایشی CPP3 (به ترتیب مورفین 2.5 ، 5 و 7.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن + CPP) تقسیم‌بندی شدند. گروه‌های آزمایشی روزانه به مدت سه روز تزریق‌های زیرجلدی مورفین با دوزهای مختلف (mg/kg 2.5 ، 5 و 7.5) و گروه‌های شم سالین با دوز mg/kg 1 دریافت کردند و آزمایش ترجیح مکان شرطی شده در آنها مورد بررسی قرار گرفت. 48 ساعت بعد از تست رفتاری، حیوانات با کلروفرم بیهوش شدند و مغز آنها فیکس شد. پس از انجام پردازش بافتی، برش‌های 10 میکرونی تهیه شده با روش ایمونوهیستوشیمی رنگ‌آمیزی شدند. به منظور بررسی مورفومتریک آستروسیت‌های شکنج دندانه‌ای، از رنگ‌آمیزی اختصاصی آستروسیت‌ها (PTAH) و رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی GFAP استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS16 و آزمون آماری One-way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی‌داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها : بیشترین پاسخ مورفین در دوز 7.5 mg/kg مشاهده شد. تعداد آستروسیت‌ها در گروه کنترل با میانگین 6.129±20.627 با تعداد آن در گروه کنترل - سالین با میانگین 4.71±17.339 تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. در حالی که تفاوت تعداد آستروسیت‌های گروه کنترل با سایر گروه‌ها از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.001).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که پدیده ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مورفین می‌تواند موجب افزایش قابل ملاحظه‌ای در تعداد آستروسیت‌های گروه‌های شم و گروه‌های آزمایشی نسبت به گروه کنترل شود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4679
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)