12 نتیجه برای آزاده
دکتر رامین آذرهوش، دکتر محمدجعفر گلعلی پور، ناصر بهنام پور، دکتر آزاده بشرخواه،
دوره 1، شماره 3 - ( پاييز و زمستان 1378 )
چکیده
سرطان پستان شایع ترین بیماری بدخیم زنان محسوب می شود. یکی از عواملی که با پیش آگهی سرطان پستان رابطه دارد درجه توده است. این مطالعه به منظور بررسی درجه توده های بدخیم پستان و رابطه آن با عوامل مرتبط صورت گرفته است. تحقیق حاضر از نوع مطالعه توصیفی-تحلیلی می باشد که به روش مقطعی صورت پذیرفت. داده ها براساس اطلاعات موجود در پرونده بیماران و فایل بخش آسیب شناسی مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان بدست آمدند. همه بیماران در مدت سه سال (1375 الی 1377) در این مرکز تحت عمل جراحی بافت برداری (بیوپسی) یا برداشتن پستان (ماستکتومی) قرار گرفته بودند. در مورد هریک از نمونه ها معیارهای جدول درجه بندی بلوم و ریچاردسون براساس مرور تعداد میتوزها، توبول سازی و چند شکل شدن هسته (پلئومورفیسم) مورد توجه قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه عبارتند از: 1) بیشترین فراوانی نوع بافت شناختی توده، سرطان مجرایی مهاجم و کمترین آن سرطان توبولر بوده است. 2) بیشترین افراد مبتلا به سرطان پستان در سنین 45-36 سالگی و کمترین آن در محدوده سنی 35-26 سالگی قرار داشتند. 3) بیشترین فراوانی در توده پستان با درجه یک و کمترین فراوانی در درجه سه بوده است. 4) بین مقدار میتوز و میزان توبول سازی توده رابطه کاملا معنی داری وجود داشت. همچنین میزان چند شکل شدن هسته با مقدار میتوز توده بطور مستقیم رابطه داشته ولی بین چند شکل شدن هسته و میزان توبول سازی توده رابطه ای مشاهده نشد. باتوجه به اهمیت درجه بندی توده پستان در تعیین پیش آگهی و درمان بیماران، ضروری است برای تمام بیماران در گزارش های آسیب شناسی، درجه توده قید شود.
محمدامین پورحسینقلی، دکتر ابراهیم حاجی زاده، دکتر علیرضا ابدی، آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، دکتر محمدرضا زالی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان معده یکی از سرطانهای عمده در جهان است که همچنان بخش قابل توجهی از آن در مراحل پیشرفته بیماری تشخیص داده میشود. این مطالعه به منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده با استفاده از مدل رگرسیون لگنرمال انجام پذیرفت.
روش بررسی : در این مطالعه گذشتهنگر به 746 پرونده بیمار مبتلا به سرطان معده که از بهمن 1381 لغایت دیماه 1385 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند؛ مراجعه شد و با تماس تلفنی اطلاعات مربوط به بقای بیماران جمعآوری گردید. جنسیت، سن در زمان تشخیص بیماری، سابقه خانوادگی سرطان، اندازه تومور و وجود متاستاز به سایر اندامها به عنوان عوامل دموگرافیک و بالینی به مدل لگنرمال وارد شدند و از خطر نسبی (RR) برای تفسیر نتایج استفاده گردید.
یافتهها : نتایج حاصل از آنالیز تک متغیری نشان داد که خطر نسبی مرگ در بیمارانی که در زمان تشخیص بیماری بیشتر از 45 سال سن داشتند؛ به طور معنیداری بالاتر بود (RR=1.01 95% CI, 1.01-1.03). همچنین در بیماران با تومور بزرگتر از 35 میلیمتر (RR=1.64, 95% CI, 1.07-2.25) و نیز بیمارانی که سرطانشان متاستاز داده بود (RR=2.14, 95% CI, 1.60-2.86) ؛ نتایجی مشابه در آنالیز چندمتغیری برای اندازه تومور (RR=2.04, 95% CI, 1.23-3.33) و متاستاز (RR=2.01, 95% CI, 1.13-3.56) بهدست آمد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تشخیص سرطان معده در سنین پایینتر و مراحل ابتدایی توسعه آن، منجر به افزایش قابل توجهی در میزان بقای بیماران و کاهش خطر نسبی مرگ میگردد.
دکتر سیما بشارت، مهسا بشارت، دکتر آزاده اخوان ماسوله، دکتر علی جباری، دکتر حمیدرضا یزدی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده از مواد مخدر برای آرامبخشی یا بهبود اسهال و سرفه موجب یک مشکل بهداشتی عمده در جامعه شده است. این ماده منجر به مسمومیت شدید و حتی مرگ میگردد. این مطالعه به منظور تعیین مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در کودکان زیر پنجسال استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی با همکاری کمیته عوارض جانبی داروها در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. کودکان زیر پنج سالی که به دلیل مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در بیمارستانهای کودکان استان گلستان طی ششماهه دوم سال 1385 پذیرش یا بستری شده بودند؛ وارد مطالعه شدند. پرسشنامه طراحی شده توسط اعضای آموزش دیده کمیته عوارض جانبی داروها تکمیل گردید. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS-13 و با آزمون آماری کایدو و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافتهها : در این مطالعه 67 کودک بررسی شدند. کمترین سن 6 روز و بالاترین سن 5 سال بود. در 41.3 درصد موارد، مادران تریاک و مشتقات آن را به کودک داده بودند. 4 مورد مرگ نیز مشاهده شد. 61.2 درصد از کودکان مسموم ساکن مناطق روستایی بودند. بیش از 80درصد والدین دارای سطح سواد زیردیپلم بودند. نوع خالص تریاک 63.6 درصد موارد مصرفی را تشکیل داده بود. اسهال یا بیقراری کودک علت اصلی مصرف تریاک و مشتقات آن بود. نتیجهگیری : با مقایسه تعداد مسمومین زیر 5 سال با تریاک در این منطقه نسبت به دیگر مطالعات مشابه و نیز فراوانی مرگ به همین دلیل؛ توصیه میشود در مسمومیتهای کودکان منطقه که شرح حال والدین مبهم بوده و کودک دچار کاهش سطح هوشیاری است؛ مسمومیت با تریاک با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر آزاده سادات زنده باد، هادی رحیم زاده، دکتر سیما بشارت، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر عبدالوهاب مرادی، عبدالجلیل ساریخانی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استان گلستان در شمال ایران یکی از مناطق پرخطر سرطان مری در جهان میباشد. مطالعات متناقضی در رابطه با ارتباط میزان سلنیم و بروز سرطان دستگاه گوارش فوقانی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان سلنیوم موجود در خاک و سرطان مری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه اکولوژیک در سال 1386 انجام و در طی آن استان گلستان براساس طول و عرض جغرافیایی به 135 بلوک تقسیمبندی شد. یک نمونه خاک از مرکز هر بلوک جمعآوری و سپس میزان سلنیوم در نمونههای خاک با روش جذب اتمی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی انجام گردید. سطح معنیداری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافتهها : میانگین و انحراف معیار میزان سلنیوم موجود در خاک استان گلستان 1.61+-3.7 میلیگرم بر کیلوگرم به دست آمد. ارتباط مستقیمی بین میزان سلنیوم خاک و میزان بروز استاندارد شده سنی (ASR)سرطان مری در استان گلستان دیده شد (P=0.03, Pearson correlation coefficient=0.19). میانگین میزان سلنیوم خاک در منطقه پرخطر سرطان مری (4.13 میلیگرم بر کیلوگرم) بهطور معنیداری بیشتر از منطقه کمخطر (3.39 میلیگرم بر کیلوگرم) بود (P=0.01). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلنیوم در خاک منطقه استان گلستان بیش از حد مجاز بوده و ارتباط معنیدار مستقیم بین میزان سلنیوم خاک و بروز سرطان مری وجود دارد.
تقی امیریانی، سیما بشارت، شهریار سمنانی، حمیدرضا جوشقانی، غلامرضا روشندل، عباسعلی کشتکار، محمدرضا کیایی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب، آزاده زنده باد،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص میشود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کردهاند. آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سالهای 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازهگیری گردید.
یافتهها : از 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونهگیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 36.2±15.2 سال بود و 48% آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (74.5%) ، بیماری کرون در 7 نفر (6.9%) و کولیت نامشخص در 19 نفر (18.6%) مشاهده شد. تیتر آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی (19.8 واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنیداری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تستهای معمول، قابل توصیه نیست.
منیره محجوب، دکتر محمدحسین ولیداد، دکتر عباس عظیمی خراسانی، دکتر مهناز شهرکی پور، حامد مومنی مقدم، جلیل نجاتی، آزاده توکلی، مهسا مرادقلی، پیوند کمالی، منیر سرگزی،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : گلوکم یکی از شایعترین دلایل نابینایی در جهان است. تعیین دقیق فشار داخل چشمی برای تشخیص و تصمیمگیری در درمان گلوکم اهمیت زیادی دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین ضخامت مرکزی قرنیه، فشار داخل چشم و نقص میدان بینایی در دو نوع گلوکم زاویه باز اولیه و گلوکم با فشار طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 52 بیمار در محدوده سنی 72-16 سال مبتلا به گلوکم مراجعه کننده به مرکز چشمپزشکی الزهراء زاهدان در سال 1389 انجام شد. 45 چشم با گلوکم زاویه باز اولیه و 45 چشم مبتلا به گلوکم با فشار طبیعی بررسی گردید. فشار داخل چشم توسط تونومتر گلدمن و ضخامت مرکزی قرنیه با پاکومتر اندازهگیری شد. همچنین میدان بینایی توسط پریمتر هامفری بررسی گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمونهای آماری تی زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه، من ویتنی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بین ضخامت مرکزی قرنیه و فشار داخل چشمی همبستگی مثبتی وجود داشت (r=0.309, P<0.05). همچنین تفاوت آماری معنیداری بین فشار داخل چشی در دو نوع گلوکم وجود داشت (P<0.05). با وجود بالاتر بودن میانگین ضخامت مرکزی قرنیه در افراد با نقص میدان بینایی خفیف نسبت به افراد با نقص میدان بینایی شدید، تفاوت آماری معنیداری در دو نوع بیماری گلوکم یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که قرنیههای با ضخامت بیشتر با افزایش فشار داخل چشمی همراه میباشند.
صادقعلی تازیکی، داود فتحی، آزاده رمضان نژاد، ناصر بهنام پور، هادی سالاری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سردرد یکی از شایعترین شکایات انسان است که علل متفاوتی دارد و نوع تنشی و میگرنی آن بسیار شایع است. شخصیت به خصلتها و ویژگیهای فرد اطلاق میشود که نسبتاً ثابت بوده و در قالب رفتارهای روزانه خود را نشان میدهد. این مطالعه به منظور تعیین توزیع فراوانی انواع تیپهای شخصیتی در افراد مبتلا به سردرد تنشی و میگرنی و تعیین ارتباط بین آنها انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 160 بیمار (12 مرد و 148 زن) مراجعه کننده به درمانگاههای مغز و اعصاب و اعصاب و روان مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت سردرد طی سالهای 87-1386 انجام شد. از بین بیماران مراجعه کننده افراد واجد شرایط به صورت آسان انتخاب و توسط پزشکان نورولوژیست و روانپزشک مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران براساس تشخیصگذاری تنشی و میگرنی وارد مطالعه شدند و از نظر صفات شخصیتی به وسیله تست شخصیتی MMPI مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. دادهها بااستفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی زنان 11.18±33.29 سال و مردان 13.7±34.33 سال بود. 96 نفر (60 درصد) سردرد تنشی و 64 نفر (41.2%) سردرد میگرنی داشتند. در سردرد تنشی تیپ شخصیتی افسرده (43.8%) و سپس هیستریک (16.4%) و در سردرد میگرنی ابتدا شخصیت افسرده (48.9%) و سپس پارانویید (20 درصد) از فراوانی بیشتری برخوردار بود؛ اما این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : در این مطالعه علیرغم فراوانی سردرد تنشی و میگرنی، بین تیپهای شخصیتی و این نوع سردرد ارتباطی یافت نشد.
ناهید مسعودپور، فاطمه عرب بنی اسد، آزاده جعفری،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ناهنجاری مادرزادی به تغییر دائمی که قبل از تولد توسط یک اختلال تکاملی با منشا درونی در ساختمانهای بدن ایجاد شده اطلاق میگردد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و الگوی ناهنجاریهای ظاهری مادرزادی نوزادان زنده متولد شده در رفسنجان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 6089 نوزاد زنده متولد شده در مرکز آموزشی درمانی نیک نفس دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان طی سالهای 87-1386 انجام شد. نوع ناهنجاری بزرگ و کوچک براساس معاینه بالینی نوزاد توسط متخصصین اطفال در پرسشنامه ثبت شد. یافتهها : 179 مورد حداقل دارای یک ناهنجاری کوچک یا بزرگ بودند. شیوع ناهنجاری مادرزادی 2.93% تعیین شد. بیشترین میزان ناهنجاری در سیستم عضلانی-اسکلتی (43.5%) و سپس در سیستم ادراری-تناسلی (22.9%) و سیستم قلبی (15.08%) مشاهده شد. بین ناهنجاری مادرزادی و سن تولد و مصرف دارو توسط مادر تفاوت آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : بیشترین ناهنجاری ظاهری مادرزادی در سیستم عضلانی- اسکلتی مشاهده گردید.
پریا بوستانی فرگوش، ساناز ده باشی، آزاده علی عرب، ساناز رویانی، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت حاملگی در 3 تا 12 درصد زنان طی بارداری و به طور معمول در اواخر سه ماهه دوم بارداری بروز میکند. این مطالعه به منظور تعیین سطح فروکتوزامین و هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) در زنان باردار با آزمایش چالش گلوکز (glucose challenge test: GCT) غیرطبیعی و مقایسه آن با گروه شاهد به منظور یافتن آزمایش مناسبتر برای ارزیابی دیابت بارداری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی از 96 زن باردار با GCT بیش از 140 mg/dl به عنوان گروه مورد و 96 زن باردار با GCT کمتر از 140 mg/dl به عنوان گروه شاهد، نمونه خون گرفته شد. برای سنجش فروکتوز آمین سرم از روش الایزا و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله از روش شیمیایی استفاده شد. یافتهها : در گروه مورد همبستگی معنیداری بین GCT با فروکتوزآمین و هموگلوبین گلیکوزیله وجود داشت (P<0.05). این همبستگی در مورد هموگلوبین گلیکوزیله بهطور قابل ملاحظهای (0.63 در برابر 0.24) بیشتر بود. در گروه شاهد این همبستگی معنیدار نبود. نتیجهگیری : علیرغم تمام اثرات بارداری بر سطح هموگلوبین، کماکان آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله نسبت به سایر آزمایشها برای پیگیری وضعیت بیماران دیابتی قابل اعتمادتر است.
نگین آزاده، زهرا هوشمندی، محبوبه سترکی،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : نانوذره اکسید آهن از جمله نانوذرات مهم در صنعت و پزشکی است که بر روی سمزدایی طیف گستردهای از آلایندههای محیط زیست مانند سموم و حلالهای آلی کلر اثرگذار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوتاهمدت نانوذره ترکیبی Fe2NiO4 بر شاخصهای عملکردی کلیه موشهای صحرایی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل 0.5ml سرم فیزیولوژی به صورت درون صفاقی دریافت نمود. گروههای تجربی اول و دوم 0.5ml نانوذره Fe2NiO4 را به ترتیب با غلظتهای ppm 100 و ppm 200 به صورت درون صفاقی دریافت نمودند. تزریقات به مدت 7 روز متوالی انجام شد. در روزهای دوم، هفتم و چهاردهم بعد از تیمار شاخصهای بیوشیمیایی شامل اوره، اسیداوریک و کراتینین اندازهگیری و مقایسه گردید.
یافتهها : میزان اوره یک هفته و دو هفته پس از تیمار در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). میزان اسیداوریک هفته دوم در هر دو گروه تجربی افزایش یافت و این میزان در هفته اول برای گروه تجربی اول کاهش و برای گروه تجربی دوم افزایش یافت (P<0.05). دو هفته پس از تیمار، میزان کراتینین گروه تجربی دوم در مقایسه با گروه تجربی اول و گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05).
نتیجهگیری : بهنظر میرسد کاربرد نانوذرات Fe2Nio4 در موارد بیولوژیک، اثر سمی بر شاخصهای عملکردی کلیه موشهای صحرایی ایجاد نمیکند.
آزاده اسکندری، احمدعلی معاضدی، حسین نجف زاده ورزی، محمدرضا آخوند،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال عملکرد و کاهش نورونهای کولینرژیک قاعده قدامی مغز در زمره ابتداییترین وقایع پاتولوژیکی بیماری آلزایمر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دونپزیل هیدروکلراید بر اختلالات حافظه مرجع و کارکردی ناشی از تخریب الکتریکی دوطرفه هسته قاعدهای مگنوسلولاریس (NBM) در مدل بیماری آلزایمر موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بهطور تصادفی در 8 گروه 7 تایی شامل کنترل، گروه تخریب NBM (تخریب دو طرفه هسته NBM با القای جریان الکتریکی 0.5 میلیآمپر به مدت 3 ثانیه)، گروه شاهد تخریب (ورود الکترود به هسته NBM بدون القای جریان الکتریکی)، گروههای تخریب تحت تیمار با دونپزیل (0.1, 1, 5, 10 mg/kg)، گروه سالین (تخریب NBM + سالین) قرار گرفتند. در آزمونهای اکتساب و یادآوری دستگاه ماز شعاعی هشت بازویی، الگوهای ورود به بازوها در هر گروه برای محاسبه انتخاب بازوهای صحیح، خطای حافظه کارکردی، خطای حافظه مرجع و زمان سپری شده در نظر گرفته شدند.
یافتهها : تخریب الکتریکی دو طرفه هسته NBM در گروه تخریب، یادگیری فضایی را نسبت به گروه کنترل کاهش داد (P<0.05). همچنین وارد کردن الکترود به هسته NBM بدون القاء جریان الکتریکی نسبت به گروه تخریب، اثری بر یادگیری فضایی نداشت. تزریق دونپزیل بعد از القاء جریان به صورت وابسته به دوز سبب بهبود متغیرهای خطای حافظه فضایی نسبت به گروه تخریب شد (P<0.05).
نتیجهگیری : تیمار موشهای صحرایی با دونپزیل بعد از تخریب NBM بهصورت وابسته به غلظت اختلال شناختی ناشی از تخریب را بهبود میدهد.
آزاده صالحی، محبوبه سترکی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از اهداف تحقیقات بیولوژیکی یافتن موادی برای کاهش و تسکین درد ناشی از بیماریهای مختلف است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضددردی و ضدالتهابی عصاره اتانولی گیاه زوفا بر موش کوچک آزمایشگاهی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 100سر موش سوری نر بالغ در شش گروه آزمایشی انجام شد. گروهها شامل گروه کنترل (دریافت کننده نرمال سالین)، گروه تجربی اول، دوم و سوم به ترتیب دریافت کننده عصاره اتانولی گیاه زوفا با دوزهای 25 و 50 و 75 میلیگرم بر کیلوگرم و گروه کنترل مثبت اول (دریافت کننده مورفین در تست فرمالین در فاز حاد و مزمن) و گروه کنترل مثبت دوم (دریافت کننده دگزامتازون در تست ضدالتهابی) بودند. از تست لیسیدن پای ناشی از فرمالین بهمنظور تعیین اثر ضددردی عصاره اتانولی گیاه زوفا استفاده شد. فعالیت ضدالتهابی عصاره توسط تست گزیلن مشخص شد.
یافتهها : در مرحله درد حاد (پنج دقیقه اول) عصاره اتانولی گیاه زوفا در گروههای تجربی دوم (23.75±2.1) و تجربی سوم (7.75±2.8) سبب کاهش معنیدار تعداد بالا بردن پنجه پا گردید (P<0.05). همچنین در مرحله درد مزمن (20 دقیقه دوم) در گروههای تجربی اول (17.25±2.3)، تجربی دوم (11.75±2.9)، تجربی سوم (10.75±2.7) و کنترل مثبت اول کاهش معنیدار مدت زمان بالا بردن پا مشاهده شد (P<0.05). عصاره اتانولی گیاه زوفا در گروههای تجربی اول، دوم و سوم فعالیت ضدالتهابی بالایی در برابر ادم ناشی از گزیلن در گوش موشها داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : عصاره اتانولی گیاه زوفا میتواند سبب مهار درد و التهاب در موشهای کوچک آزمایشگاهی گردد.