|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
ماندانا صالحی، سهیل فتاحیان، کهین شاهانی پور، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : نانوذرات اکسیدآهن به عنوان عنصر ایجاد کننده تضاد در رزونانس مغناطیسی هستهای و نیز در دارورسانی هدفمند دارای استفادههای گستردهای است. با این وجود اثر سمی این نانوذرات بر سلامتی انسان هنوز بهطور کامل بررسی نشده است. کیتین بعد از سلولز یکی از فراوانترین مواد آلی موجود در طبیعت است که کاربردهای زیادی در صنایع غذایی، آرایشی، کشاورزی، پزشکی و محیط دارد. این پلیمر، ساختار اسکلتی سخت پوستان، حشرات و دیواره سلولی برخی از باکتریها و قارچها را تشکیل میدهد. مشتق داستیله کیتین، کیتوزان نامیده میشود که قابلیت انحلال آن از کیتین بیشتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده شده با کیتوزان بر شاخصهای عملکردی کلیه موشهای صحرایی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 60 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار به 10 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شم سرم فیزیولوژی دریافت نمود. غلظتهای 50، 100 و 150 میلیگرم بر کیلوگرم وزن موش از کیتوزان، نانوذرات اکسیدآهن بدون پوشش و نانوذرات با پوشش کیتوزان به صورت درون صفاقی به 9 گروه از موشها تزریق گردید. در فواصل زمانی ١٥ و ٣٠ روز پس از تزریق نمونههای خونی مستقیماً از قلب حیوانات جمعآوری گردید و شاخصهای عملکردی کلیه شامل اوره، کراتینین، اسیداوریک، سدیم، پتاسیم و پروتئین تام اندازهگیری شد.
یافتهها : تزریق نانوذرات اکسیدآهن با پوشش کیتوزان اختلاف آماری معنیداری بر میزان متوسط اوره، کراتینین، اسیداوریک، سدیم، پتاسیم و پروتئین تام نسبت به گروه شم و گروههای دریافت کننده نانوذرات بدون پوشش و گروههای دریافت کننده کیتوزان ایجاد ننمود. در طول مدت آزمایش مرگ و میری در حیوانات مشاهده نشد.
نتیجهگیری : بهنظر میرسد کاربرد کوتاهمدت نانوذرات اکسیدآهن با پوشش کیتوزان در موارد بیولوژیک و پزشکی سمیت خاصی در کلیه ایجاد نمیکند.
نگین آزاده، زهرا هوشمندی، محبوبه سترکی، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : نانوذره اکسید آهن از جمله نانوذرات مهم در صنعت و پزشکی است که بر روی سمزدایی طیف گستردهای از آلایندههای محیط زیست مانند سموم و حلالهای آلی کلر اثرگذار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوتاهمدت نانوذره ترکیبی Fe2NiO4 بر شاخصهای عملکردی کلیه موشهای صحرایی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل 0.5ml سرم فیزیولوژی به صورت درون صفاقی دریافت نمود. گروههای تجربی اول و دوم 0.5ml نانوذره Fe2NiO4 را به ترتیب با غلظتهای ppm 100 و ppm 200 به صورت درون صفاقی دریافت نمودند. تزریقات به مدت 7 روز متوالی انجام شد. در روزهای دوم، هفتم و چهاردهم بعد از تیمار شاخصهای بیوشیمیایی شامل اوره، اسیداوریک و کراتینین اندازهگیری و مقایسه گردید.
یافتهها : میزان اوره یک هفته و دو هفته پس از تیمار در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). میزان اسیداوریک هفته دوم در هر دو گروه تجربی افزایش یافت و این میزان در هفته اول برای گروه تجربی اول کاهش و برای گروه تجربی دوم افزایش یافت (P<0.05). دو هفته پس از تیمار، میزان کراتینین گروه تجربی دوم در مقایسه با گروه تجربی اول و گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05).
نتیجهگیری : بهنظر میرسد کاربرد نانوذرات Fe2Nio4 در موارد بیولوژیک، اثر سمی بر شاخصهای عملکردی کلیه موشهای صحرایی ایجاد نمیکند.
سجاد رجبی، علی نوری، فاطمه شهبازی، دوره 21، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات اکسید مس با داشتن خواص منحصر به فرد، دارای کاربردهای بیولوژیک متعدد هستند. به طوری که احتمال ایجاد سمیت توسط آنها وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین سمیت نانوذرات اکسید مس بر محور هیپوفیز-گناد و اسپرماتوژنز در موش صحرایی نر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 4 گروه شامل گروه کنترل و گروههای دریافت کننده غلظتهای 10 ، 20 و 30 میلیگرم بر کیلوگرم نانوذرات اکسید مس در 5 مرتبه بهصورت درون صفاقی، تقسیم شدند. خونگیری در دو مرحله (یک و 15 روز بعد از آخرین تزریق) انجام گردید و میزان هورمونهای تستوسترون، FSH و LH با روش الایزا اندازهگیری شدند. پس از بیهوشی و تشریح موشها در هر گروه، مقاطع بافتی بیضه تهیه و به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شدند. وضعیت مورفولوژیک روند اسپرماتوژنز و شمارش انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: در مرحله اول خونگیری افزایش آماری معنیدار مقادیر LH و FSH به ترتیب در غلظت 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده شد (P<0.05) و میزان تستوسترون و FSH در غلظت 10میلیگرم برکیلوگرم نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت (P<0.05). در مرحله دوم خونگیری، افزایش آماری معنیدار مقادیر تستوسترون و LH در همه گروههای تیمار و در غلظتهای 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید (P<0.05). همچنین مقدار FSH در غلظت 10میلیگرم بر کیلوگرم کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). بررسی مقاطع بافتی بیضه کاهش آماری معنیدار (P<0.05) تراکم و تعداد انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) و ناهنجاری در روند اسپرماتوژنز را بهصورت وابسته به دوز نشان داد. بهطوری که بیشترین اختلالات در غلظت 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید.
نتیجهگیری: احتمالاً نانوذرات اکسید مس سبب ایجاد اختلال در ترشح گنادوتروپینها و هورمون تستوسترون شده و در نهایت منجر به ایجاد اختلال در روند اسپرماتوژنوزیز میشود.
مینو اکبری، علی حسین رضایان، حسین رستگار، محمود آل بویه، دوره 23، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اتصال آنتی بیوتیکها به نانوذرات باعث افزایش پتانسیل ضد باکتریایی نانوذرات و آنتی بیوتیکها میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی و همولیتیک نانوکامپوزیت روی/فریت/سلولز (ZnFe2O4@Cell) (نانوذره تنها)، نانوکامپوزیت روی/فریت/سلولز آمیندار شده با triethoxysilane (3-Aminopropyl) APTES)) با نام ZnFe2O4@Cell@APTES (نانوذره پوششدار شده) و نانوکامپوزیت ZnFe2O4@Cell@APTES@Van (نانوذره پوششدار شده و اتصال یافته به ونکومایسین) علیه باکتریهای گرم منفی اشریشیا کلی (E. coli) و سودوموناس آئروژینوزا (P. aeruginosa) و باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس (S. aureus) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی فعالیت ضدباکتریایی با روش ماکرودیلوش براث بررسی شد. حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) برای باکتریهای E. coli ، S. aurous و P. aeruginosa تعیین شد. فعالیت همولیتیک نانوذرات با روش رنگسنجی بررسی گردید.
یافتهها: نانوذرات فعالیت همولیتیک نداشتند. ZnFe2O4@Cell و ZnFe2O4@Cell@APTES@Van اثر ضدباکتریایی قابل توجهی علیه باکتریهای گرم مثبت و منفی نداشتند و اتصال ونکومایسین منجر به فعالیت ضدباکتریایی گردید. ZnFe2O4@Cell@APTES@Van از رشد باکتریهای گرم منفی اشریشیا کلی و سودوموناس آئروژینوزا جلوگیری نمود. رشد اشریشیا کلی در غلظت 0.4mg/ml تا 85 درصد کاهش یافت و غلظت 0.1mg نانوذره از رشد سودوموناس آئروژینوزا بهطور کامل جلوگیری نمود. رشد باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس در غلظت 0.3mg/ml نانوذره به طور کامل متوقف شد.
نتیجهگیری: نانوکامپوزیت دستکاری شده با ونکومایسین علیه هر دو دسته باکتری گرم مثبت و گرم منفی فعالیت ضدباکتریایی داشته و پتانسیل غلبه بر مقاومت آنتی بیوتیکی باکتریها را داراست.
حسین دانافر، علی شرفی، بهروز پرنیانی فرد، دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در علوم پزشکی دانستن خواص ضدسرطانی پلامباژین از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین خواص ضدسرطانی نانوذرات پلیمری بارگذاری شده با پلامباژین بر روی سلولهای سرطانی پستان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ابتدا کوپلیمرهای mPEG-PCL به روش پلیمریزاسیون حلقه گشایی سنتز شد. سپس از تکنیکهای مختلفی همچون FT-IR ، HNMR، GPC و DSC برای تایید سنتز موفقیتآمیز و تعیین ویژگیهای آنها استفاده گردید. برای تهیه نانوذرات بارگذاری شده با پلامباژین از روش نانوترسیب استفاده شد. ویژگیهای نانوذرات تهیه شده توسط تکنیکهای مختلف از جمله DLS بررسی شد. سمیت سلولی پلامباژین، کوپلیمر و نانوذره بارگذاری شده با پلامباژین بر روی سلولهای MCF7 و HFF2 با روش MTT بررسی گردید.
یافتهها: میانگین قطر نانوذرات کمتر از 115 نانومتر بودند. بیشترین میزان بارگذاری دارو در نانوذره 15.4% و میزان انکپسولاسیون 79% بود. رهش دارو آهسته و کنترل شده و تقریباً وابسته به pH بود. نتایج کشت سلولی پلامباژین روی رده سلولی سرطانی پستان نشان داد که نانوذرات این دارو نتایج خیلی بهتری نسبت به خود دارو در حالت آزاد دارند که میزان IC50 این نانو ذره در سلولهای MCF7 در 48 ساعت و 72 ساعت به ترتیب برابر با 10.78 و 24.03 میکرومولار بودند.
نتیجهگیری: نانوذرات mPEG-PCL میتواند یک حامل کارآمد برای پلامباژین باشد و داروی پلامباژین میتواند یک داروی موثر بر روی سلولهای سرطانی پستان باشد که هیچگونه سمیتی بر روی سلولهای سالم ندارد.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، سارا آقابراتی، پریسا مالکی، دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات نقره به میزان زیادی در صنعت تولید میشود و دارای فعالیتهای استروژنیک و اثرات سمی بر اندامهای مختلف است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات نقره بر بافت تخمدان موشهای نژاد NMRI تیمار شده با اسیدلیپوئیک آلفا انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش ماده بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی در 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، نانوذرات نقره دهانی (500 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، آلفا لیپوئیک اسید تزریقی (100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و نانوذرات نقره (500 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) توام با آلفا لیپوئیک اسید (100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) بودند. تیمار به مدت 28 روز انجام شد. در پایان دوره تیمار خونگیری از قلب موشها برای آنالیز پارامترهای بیوشیمیایی (مالوندیآلدئید، استروژن، پروژسترون و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام به روش FRAP) انجام شد. با تشریح موشها، تخمدان چپ خارج، فیکس، قالبگیری، برش گیری و پاساژبافتی انجام شد و با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی گردید. سپس بافت تخمدان برای مطالعه با روشهای مختلف استریولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: حجم کل تخمدان، کورتکس، مدولا و جسم زرد و نیز میانگین تعداد کل فولیکولهای بدوی، اولیه، ثانویه و گراف در گروه نانوذرات نقره در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافت (P<0.05). تجویز همزمان اسید لیپوئیک آلفا و نانوذرات نقره اثرات نامطلوب نانوذرات نقره را بر پارامترهای فوق جبران کرد. از طرفی، میانگین تعداد انواع مختلف فولیکولها در موشهای تیمار شده با اسیدلیپوئیک آلفا نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافت (P<0.05). کاهش آماری معنیداری در سنجش هورمونهای استروژن و پروژسترون در سرم گروه نانوذرات نقره نسبت به گروه کنترل یافت شد (P<0.05). همچنین در بررسی ظرفیت آنتیاکسیدانی سرم گروه تیمار همزمان با نانوذرات نقره + آلفا لیپوئیک اسید افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه تیمار با نانوذرات نقره مشاهده شد (P<0.05).
نتیجهگیری: نانوذرات نقره میتواند اثرات نامطلوب بر ساختار تخمدان و اجزای آن داشته باشد و آلفا لیپوئیک اسید میتواند این اثرات مخرب را تا حدود زیادی جبران نماید.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، زهرا سوری، پریسا مالکی، دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش استفاده از نانوذرات نقره در محصولات مختلف از جمله محصولات صنعتی و پزشکی، نگرانیهای جدی در مورد خطرات بالقوه نانوذرات نقره ایجاد شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات نقره بر بافت کلیه موشهای نژاد NMRI تیمار شده با کوئرستین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی در 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، نانوذرات نقره (500 mg/kg/bw)، کوئرستین (50 mg/kg/bw) و گروه نانوذرات نقره (500 mg/kg/bw) + کوئرستین (50 mg/kg/bw) بودند. نانوذرات نقره روزانه به مدت 35 روز با روش دهانی خورانده شد. کوئرستین روزانه به مدت 42 روز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در پایان مطالعه، پس از خونگیری از موشها، مراحل تشریح، پاساژ بافتی، رنگآمیزی هایدن هان – آزان انجام شد. حجم کل کلیه، کورتکس و مدولا، جسمک کلیوی و گلومرول به روش استریولوژی ارزیابی شد. بررسی کیفی سلولهای آپوپتوتیک به روش تانل انجام شد. میزان مالون دیآلدئید (MDA) سرم خون به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی با روش Buege و Aust تعیین شد.
یافتهها: از مقایسه وزن بدن و کلیه، حجم کل کلیه،کورتکس و مدولا در گروه نانوذرات نقره با گروه کنترل اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. گروه نانوذرات نقره افزایش معنیداری در میانگین حجم کل جسمک کلیوی، گلومرول، تافت، غشای کپسول بومن و میزان MDA نسبت به گروه کنترل نشان داد (P<0.05). همچنین کاهش آماری معنیداری در گروه نانوذرات نقره در میانگین حجم کل فضای کپسول بومن و کاپیلاری نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). کوئرستین توانست اثرات مخرب نانوذرات نقره بر روی سلولهای کلیوی را تا حد گروه کنترل کاهش دهد؛ ولی آپوپتوز در سلولهای کلیوی در گروه تیمار با کوئرستین نشان داده نشد. بررسی سلولها در گروه نانوذرات نقره نشاندهنده ایجاد آپوپتوز بود. میزان MDA سرم گروه نانوذرات نقره نسبت به سایر گروهها افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کوئرستین میتواند اثرات مخرب نانوذرات نقره بر روی سلولهای کلیوی را تا حد گروه کنترل کاهش دهد.
محمد عباس زاده، وحید تنهایی مرند، حسن ملکی نژاد، دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوسلولز باکتریایی به عنوان یک حامل بالقوه برای طیف وسیعی از ترکیبات بیولوژیک از جمله ترکیبات ضدباکتریایی و ضدقارچی مطرح است. این مطالعه به منظور تعیین اﺛﺮ ﻧﺎﻧﻮﺳﻠﻮﻟﺰ ﺑﺎﻛﺘﺮﻳﺎﻳﻲ ﺣﺎوی ﻧﺎﺗﺎﻣﺎﻳﺴﻴﻦ و آﻣﻔﻮﺗﺮﻳﺴﻴﻦ B روی آسپرژیلوس فلاوس (Aspergillus flavus) و پنیسیلیوم سیترینوم (Penicillium citrinum) در ﻣﺤﻴﻂ ﺑﺮونﺗﻨﻲ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی قارچهای Aspergillus flavus- PTCC:5006 و Penicillium citrinum- PTCC:5304 از کلکسیون قارچی گروه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه تهیه گردید. حداقل غلظت مهار کنندگی (Minimum Inhibitory Concentration: MIC) و حداقل غلظت کشندگی (Minimum Fungicidal Concentration: MFC) ناتامایسین و آمفوتریسین B علیه Aspergillus flavus و Penicillium citrinum به روش میکرودایلوشن ارزیابی گردید. نانوسلولز باکتریایی با استفاده از باکتری کوماگاتی گزیلینوم تهیه و ناتامایسین و آمفوتریسین B در سه غلظت 0.01 ، 0.05 و 0.1 درصد به روش غوطهوری به فیلم مرطوب و لیوفلیز شده نانوسلولز اضافه شدند. سپس اثرات ضدقارچی فیلم حاوی ترکیبات فوق بر علیه قارچهای مورد مطالعه به روش انتشار در آگار بررسی شد. کاغذ پارچمنت به عنوان کنترل برای مقایسه استفاده گردید. خصوصیات طیفی فیلم نانوسلولز حاوی ترکیبات ضد قارچ به روش FTIR ارزیابی شد.
یافتهها: MIC و MFC ناتامایسین برای Aspergillus flavus به ترتیب 3.9 و 7.81 میکروگرم در میلیلیتر و در Penicillium citrinum به ترتیب 7.81 و 15.62 میکروگرم در میلیلیتر تعیین شدند. MIC و MFC آمفوتریسین B برای Aspergillus flavus به ترتیب 7.81 و 15.62 میکروگرم در میلیلیتر و در Penicillium citrinum به ترتیب 15.62 و 31.25 میکروگرم در میلیلیتر تعیین شدند. افزایش غلظت اثر آماری معنیداری در خصوصیات ضدقارچی تمامی فیلمها داشت (P<0.05). بهترین اثرات ضدقارچی فیلم مربوط به فیلم حاوی ناتامایسین بود.
نتیجهگیری: ﻧﺎﻧﻮﺳﻠﻮﻟﺰ ﺑﺎﻛﺘﺮﻳﺎﻳﻲ ﺣﺎوی ﻧﺎﺗﺎﻣﺎﻳﺴﻴﻦ نسبت به آﻣﻔﻮﺗﺮﻳﺴﻴﻦ B علیه Aspergillus flavus و Penicillium citrinum اثرات ضدقارچی قویتری در محیط برون تنی نشان داد.
|
|
|
|
|
|