[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73052899
h-index3317
i10-index22268
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

دکتر بابک ایزدی، دکتر ندا کامکار، دکتر مالک کنانی، صدیقه خزاعی، دکتر سیدحمید مدنی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری هیرشپرونگ یک بیماری مادرزادی است که بر مبنای فقدان سلول‌های گانلگیونی در شبکه عصبی زیرمخاط و لایه عضلانی تشخیص داده می‌شود. روش استاندارد تشخیص، رنگ‌آمیزی H&E است و با توجه به محدودیت‌های تشخیصی که برای مشاهده سلول گانگلیونی در آن وجود دارد؛ این مطالعه به منظور مقایسه روش H&E و رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی با نشانگر BCL-2 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی 71 نمونه بافتی بیماران مشکوک به بیماری هیروشپرونگ در بخش پاتولوژی بیمارستان امام رضا(ع) کرمانشاه طی سال‌های 87-1385 و 20 نمونه مثبت بیماری هیرشپرونگ براساس روش H&E از سایر مراکز (تهران و کرمانشاه) طی سال‌های 87-1385 بررسی شدند. از 36 نمونه که در برش‌های H&E سلول گانگلیونی در آن دیده شده بود و 35نمونه فاقد سلول گانگلیونی در برش‌های رایج H&E، برش‌های جدید تهیه شد و تحت رنگ‌آمیزی H&E و BCL-2 قرار گرفت. یافته‌ها : از 36 مورد با سلول گانگلیونی مثبت در رنگ‌آمیزی H&E ، سلول گانگلیونی در 29 مورد با نشانگر BCL-2 مشاهده شد و در 7 مورد این سلول مشاهده نگردید. در 35 موردی که با رنگ‌آمیزی H&E سلول گانگلیونی مشاهده نگردید؛ سلول گانگلیونی در 5مورد با رنگ‌آمیزی BCL-2 مشاهده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی با مارکر BCL2 به ترتیب 81درصد، 86درصد، 85درصد و 86درصد تعیین شد. عدم توافق (discordancy) رنگ‌آمیزی BCL-2 مثبت (یعنی یافتن سلول گانگلیونی) و H&E منفی (یعنی عدم مشاهده سلول گانگلیونی) 14 درصد تعیین شد. تفاوت مشاهده شده از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی با BCL-2 برای یافتن سلول‌های گانگلیونی در موارد مشکوک به بیماری هیرشپرونگ از نظر علایم بالینی، نمی‌تواند جایگزین روش رایج H&E شود؛ اما استفاده از BCL-2 به عنوان یک روش تکمیلی، تعداد موارد منفی کاذب در یافتن سلول گانگلیونی را کاهش داده و در نتیجه از موارد تشخیص نادرست بیماری هیرشپرونگ می‌کاهد.
دکتر رحیم گل محمدی، دکتر اکبر پژهان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان پستان یکی از مهم‌ترین تومورهای بدخیم و دومین سرطان شایع در زنان است. مجموعه‌ای از عوامل محیطی و آسیب‌های ژنتیکی در ایجاد این سرطان نقش دارند. ژن Ki67 یک پروتوانکوژن است که در روند تکثیر سلولی فعال است. بررسی پروتئین Ki67 از نظر پاسخ به شیمی‌درمانی و پیش‌آگهی بیماری اهمیت دارد. این مطالعه به منظور بیان ژن Ki67در بیماران مبتلا به سرطان پستان به روش ایمونوهیستوشیمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش ایمونوهیستوشیمی روی نمونه‌های سرطانی بافت پستان 80 بیمار (79 نفر زن و یک نفر مرد) مراجعه کننده به بیمارستان‌های شهر سبزوار در سال‌های 88-1385 انجام شد. بعد از ثابت‌کردن نمونه‌ها در فرمالین، پاساژ بافتی بر روی نمونه‌ها انجام شد. پس از رنگ‌آمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین در صورت تشخیص بدخیمی توسط متخصصین آسیب‌شناس، بیان ژن Ki67 به روش ایمونوهیستوشیمی در نمونه‌ها تعیین شد و با توجه به در نظر گرفتن درصد و شدت رنگ‌پذیری سلول‌ها، اسلایدها به درجات منفی، ضعیف، متوسط و شدید تقسیم‌بندی شدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون کای‌اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از تعداد 80 نمونه سرطانی بافت پستان در 37 نمونه (46.3 درصد) مارکر پرولیفراتیو Ki67 در بیش از 10درصد سلول‌ها مشاهده شد که میزان رنگ‌پذیری آنها در 15 مورد یک مثبت (+)، در 14 مورد 2 مثبت (++) و در 8 مورد سه مثبت (+++) بود. بین مرحله و نوع تومور با بیان ژن Ki67 ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05)؛ اما بین درجه تومور و بیان ژن Ki67 در سلول‌های سرطانی ارتباط آماری معنی‌داری وجود نداشت. نتیجه‌گیری : بیان ژنKi67 در بیماران مبتلا به سرطان پستان که در مرحله پیشرفته بیماری و متاستاتیک قرار داشتند؛ بیشتر مشاهده شد. لذا احتمال بیان ژن Ki67در تومورهای مهاجم و پیشرفته بیشتر می‌باشد.
آرش خاکی، معین بهروز،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : در زندگی مدرن، انسان در معرض میدان‌های الکترومغناطیس قرار دارد. مطالعات نشان داده‌اند که میدان‌های الکترومغناطیس تولید شده قادر به ایجاد اختلالات بیولوژیکی می‌باشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر میدان الکترومغناطیسی بسیار ضعیف بر ساختار بافتی قلب موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 30 سر موش ‌صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 100-150 gr و سن 5 هفته انجام شد. موش‌ها به صورت تصادفی در دو گروه 15 تایی کنترل و تجربی قرار گرفتند. موش‌های گروه کنترل در معرض میدان الکترومغناطیسی قرار نگرفتند. گروه تجربی به مدت 2 ماه ، روزانه 8 ساعت در معرض میدان الکترومغناطیس با شدت یک‌میلی‌تسلا و فرکانس 50 هرتز قرار گرفتند. در پایان 2 ماه، موش‌ها با استفاده از کلروفرم بیهوش و از بطن چپ قلب نمونه‌‌برداری شد. نمونه‌ها داخل فرمالین بافر 10 درصد قرار گرفتند. پس از آماده‌سازی بافتی، مقاطع 6 میکرونی با هماتوکسیلین- ائوزین رنگ‌آمیزی شدند و با استفاده از میکروسکوپ نوری ساختار بافتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها : در بافت و سلول‌های عضله قلبی گروه کنترل هیچ گونه تغییرات بافتی مشاهده نشد. در گروه تجربی بهم‌خوردن شدید نظم بافتی، پلوئومرف شدن هسته سلول‌های عضلانی، ایجاد فضاهای خالی اطراف هسته، سیتوپلاسم نامشخص و بافت فیبروتیک مشاهده گردید. همچنین تعداد و اندازه سلول‌ها در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و نکروز از نوع انعقادی و واکوئلاسیون سیتوپلاسم در بافت قلبی مشاهده شد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میدان الکترومغناطیسی بسیار ضعیف به مدت دو ماه باعث تغییرات پاتولوژیک سلول‌ها و بافت قلبی موش صحرایی می‌گردد.
نرگس فریدونی، فهیمه ورزیده، مرتضی سیف‌الله‌زاده زوارم،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعاتی نشان‌دهنده اثرات مخرب میدان الکترومغناطیسی بر بافت‌های گوناگون بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر میدان الکترومغناطیسی فرکانس پایین پیش از انکوباسیون بر قلب جنین جوجه 14 روزه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 90 تخم‌مرغ نطفه‌دار نژاد لگهورن سفید به صورت تصادفی در گروه‌های کنترل، شم و آزمایشی قرار گرفتند. گروه کنترل در انکوباتور گذاشته شد. گروه شم درون سیم لوله دستگاه خاموش الکترومغناطیس قرار گرفت. گروه‌های آزمایشی I ، II ، III و IV در معرض میدان الکترومغناطیسی فرکانس پایین (50 هرتز) به ترتیب با شدت‌های 1.33 و 2.66 و 5.52 و 7.32 میلی‌تسلا به مدت 24 ساعت قرار گرفتند. سپس همه گروه‌های مورد مطالعه در انکوباتور 37 درجه سانتی‌گراد و رطوبت 60 درصد به مدت 14 روز نگهداری شدند. یافته‌ها : در بررسی هیستوپاتولوژی بهم‌ریختگی نظم سلولی در گروه آزمایشی I ، تراکم هسته سلول‌های میوکارد و افزایش فضای بین سلولی در گروه آزمایشی II ، تجمع گلبول‌های قرمز در بافت و تخریب سلولی در گروه‌های آزمایشی III و IV ، نسبت به دو گروه کنترل و شم مشاهده شد. افزایش معنی‌داری در سطح فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در گروه‌های آزمایشی نسبت به گروه شم و کنترل وجود داشت و این افزایش وابسته به دوز بود. نتیجه‌گیری : میدان الکترومغناطیسی فرکانس پایین سبب تغییرات بافتی و آنزیمی در قلب جنین‌های جوجه 14 روزه می‌گردد.
نجمه کبیری، محبوبه آهنگر دارابی، پروین محزونی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : چای کومبوجا، چای شیرین شده با شکر و حاصل فرایند تخمیر ناشی از وجود استیک اسید باکتری و مخمر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر چای کومبوجا بر آسیب کبدی ناشی از تیواستامید در موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 20 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به طور تصادفی در گروه‌های کنترل، کنترل مثبت دریافت کننده 400 میلی گرم بر کیلوگرم تیواستامید به مدت دو هفته، گروه درمانی کومبوجا که ابتدا با 400 میلی گرم بر کیلوگرم تیواستامید و سپس چای کومبوجا تیمار شدند و گروه پیشگیری کومبوجا که ابتدا با کومبوجا (mg/kg 50) به مدت سه هفته و سپس با 400 میلی گرم بر کیلوگرم تیواستامید تیمار شدند. سطح آنزیم‌های آمینوترانسفراز، آلانین ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز و بیلی‌روبین توتال اندازه‌گیری شد. مطالعه هیستوپاتولوژیک نمونه‌های کبد گروه‌های مورد مطالعه با استفاده از رنگ‌آمیزی H&E انجام شد. یافته‌ها : سطح آنزیم‌های آمینوترانسفراز، آلانین ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز و بیلی‌روبین توتال در گروه تیواستامید نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد (P<0.05). در حالی که کومبوجا در گروه‌های درمانی و در گروه پیشگیری موجب کاهش معنی‌داری در سطح سرمی آنزیم‌ها در مقایسه با گروه کنترل مثبت گردید (P<0.05). تغییرات هیستوپاتولوژیک سلول‌های کبدی شامل افزایش میتوز و آپاپتوز در گروه تیواستامید ایجاد شد که این تغییرات در گروه‌های مصرف کننده چای کومبوجا کاهش داشت. نتیجه‌گیری : چای کومبوجا دارای اثرات حفاظتی و درمانی در برابر مسمومیت کبدی ناشی از تیواستامید در موش است.
فرشاد نقش وار، ژیلا ترابی زاده، ندا شجاعی، فاطمه صالحی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:اخیراً بیان گلیکودلین در بافت طبیعی و سرطانی پستان انسان و رابطه آن با سن، نوع تومور، درجه میکروسکوپی و متاستاز به غدد لنفاوی زیربغل مورد توجه واقع شده است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بیان گلیکودلین در مبتلایان به سرطان مهاجم پستان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 96 نمونه بلوک پارافینی سرطان پستان بررسی و بیان مارکر گلیکودلین به روش ایمونوهیستوشیمی صورت گرفت. اطلاعات مربوط به سن بیمار، اندازه تومور و تعداد غدد لنفاوی درگیر زیربغل از پرونده بیماران استخراج گردید. یافته‌ها :مارکر گلیکودلین به طور غیرمعنی‌داری در 30.45%از تومورهای پستان با متاستاز لنفاوی بیان گردید و این مارکر در 72.7%از تومورهای بدون متاستاز بیان شد (P<0.05). بین بیان مارکر گلیکودلین و درجه میکروسکوپی یک تومور و متاستاز به تعداد کمتر از 4 غده لنفاوی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : بیان مارکر گلیکودلین می‌تواند نشانگر عدم تهاجم به غدد لنفاوی در سرطان پستان باشد.
رامین آذرهوش، تقی امیریانی، میترا رحیمی نژاد،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : پولیپ‌های دستگاه گوارش شامل انواع غیرنئوپلاستیک و نئوپلاستیک یا پیش‌درآمد کارسینوم هستند. با توجه به رابطه این پولیپ‌ها و سرطان و افزایش سرطان‌های معدی - روده‌ای در سالیان گذشته؛ این مطالعه به منظور تعیین توزیع آناتومیک و هیستوپاتولوژیک پولیپ‌های دستگاه گوارش در گرگان طی ده سال انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی پرونده 290 بیمار با پولیپ دستگاه گوارش مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان در سال‌های 87-1378 انجام شد. پولیپ از طریق کولونوسکوپی – آندوسکوپی و بیوپسی تشخیص داده شده بود. اطلاعات دموگرافیک از پرونده بیماران استخراج شد و تشخیص هیستومورفولوژیک نمونه‌ها تعیین گردید. یافته‌ها : 56.6% بیماران مرد بودند. 19.3% پولیپ‌ها در دهه شش زندگی بود. فراوانی هیستومورفولوژیکی به ترتیب شامل آدنوما (54.1%) ، هیپرپلاستیک (19.7%) ، التهابی (13.8%) و نوع جوانان (11.4%) بود. از بین پولیپ‌های آدنوماتو بیشترین فراوانی به نوع توبولار (63%) تعلق داشت و انواع ویلوس (19.1%) و توبولوویلوس (17.9%) در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. 87.2% پولیپ‌ها در کولون و 12.8% در معده قرار داشتند. شایع‌ترین محل درگیری آناتومیکی در رکتوم (30%) و سپس سیگموئید (26.1%) بود. نتیجه‌گیری : پولیپ آدنوماتو کولون فراوان‌ترین پولیپ دستگاه گوارش است.
سائره رمضانی، باقر مینایی زنگی، مهرانگیز صدوقی، آدینه مهر بد، لیلا کامرانی مقدم، منصوره فرمانی، فرانک نجد،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری دیابت در روند خود به نفروپاتی ختم می‌شود که از علایم آن تغییرات بافت کلیه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دانه گیاه جو بر تغییرات بافتی کلیه جنین‌های حاصل از بارداری موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 60 سر موش صحرایی ماده بالغ از نژاد ویستار به‌طور تصادفی در چهار گروه 15 تایی تقسیم شدند. گروه اول (کنترل) غذای معمولی و گروه دوم دانه گیاه جو (روزانه 10 گرم به ازای هر موش) مصرف نمودند. گروه‌های سوم و چهارم دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (45 mg/kg) به ترتیب غذای معمولی و دانه گیاه جو مصرف نمودند. در روز 21 بارداری، جنین‌ها از شاخ‌های رحمی خارج و طول سری-دمی و وزن آنان اندازه‌گیری شد. پس از پردازش بافتی، رنگ‌آمیزی H&E انجام و بافت کلیه جنین‌ها از نظر هیستوپاتولوژیکی بررسی شد. یافته‌ها : تغییرات ایجاد شده در اثر القای دیابت بر بافت کلیه جنین‌ها شامل پرخونی مویرگ‌های بافت بینابینی، ضخیم شدن دیواره کپسول بومن، دژنره شدن بافت پوششی لوله‌های پیچیده دور و نزدیک، شکل‌گیری ناقص گلومرول‌ها و التهاب، با مصرف جو تا حد زیادی کاهش یافته بود. طول سری - دمی جنین‌های گروه تجربی سوم نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری نشان داد (P<0.05) و تیمار جو در گروه دیابتی چهارم، اثری بر رفع آن نداشت. وزن جنین‌های گروه‌های دیابتی سوم و چهارم نسبت به گروه‌های اول و دوم به‌طورغیرمعنی‌داری بیشتر بود. مصرف جو تا حدودی سبب تعدیل وزن جنین‌ها شد؛ ولی در مقایسه با گروه کنترل این کاهش وزن معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : مصرف دانه گیاه جو در کاهش تغییرات تکوینی بافت کلیه جنین‌های موش صحرایی دیابتی شده مفید است.
پرویندخت بیات، عنایت الله کلانتر هرمزی، علی خسروبیگی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : لیستریامنوسایتوژنز باسیلی داخل سلولی و فاقد اسپور است و از طریق سبزیجات و لبنیات آلوده به انسان منتقل می‌شود. این باکتری عامل سقط جنین و ناهنجاری‌های جنینی در انسان می‌شود. این مطالعه به منظور تشخیص میزان کلونیزاسیون لیستریامنوسایتوژنز در موش BALB/c و اثر آن بر بافت کبد و طحال مادر و جنین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی موش‌های باردار نژاد BALB/c هاپلوئید H – i d دو گروه شاهد و تجربی که در شرایط یکسان آزمایشگاهی قرار داشتند؛ به‌ترتیب µL200 سرم نرمال سالین و lm/UFCogL 1.2 از استرین b4 لیستریامنوسایتوژنز به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر تا 24 بارداری از هر گروه به‌صورت تصادفی 3 سر انتخاب و 5 میلی‌لیتر خون گرفته شد. سپس در روز سیزده بارداری نخاعی شدند و رحم پلاسنتا، کبد و طحال برای تعیین کلونیزاسیون برداشته شد. تعدادی از مادران باردار در روز 24 بارداری سزارین شدند و میزان آلودگی کبد و طحال مشخص گردید. همچنین از جنین‌هایی که به مرحله فول ترم رسیده بودند؛ کبد وطحال در ساعت اول تولد برداشته شد و مقاطع بافتی تهیه گردید. یافته‌ها : با استفاده از دوز غیرکشنده سوسپانسیون استرین‌های لیستریامنوسیتوژنز b4 نشان داده شد که تا روز سی پس از تزریق دربافت‌های موش باکتری وجود داشت. در بافت کبد بیشترین و در خون کمترین میزان کلونیزاسیون باسیل مشاهده شد. اندازه وزنی / حجمی بافت‌های بررسی شده نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). در مقاطع بافتی کبد، دژنراسیون و تغییر شکل هپاتوسیت‌ها به‌صورت مکعبی، محو فضاهای سینوسی بر اثر فشار این سلول‌ها و در بعضی مقاطع آتروفی طناب‌های سلولی و اتساع سینوزوییدها دیده شد و باکتری در داخل هپاتوسیت‌های کبد مادر و جنین وجود داشت. در مقاطع بافتی طحال، تخریب پولپ قرمز و بهم‌ریختگی ساختمان لنفوئیدی، وجود بافت نکروزه دیده شد و به میزان زیادی باکتری در داخل سلول‌های بافت طحالی وجود داشت. نتیجه‌گیری : آلودگی به لیستریا مونو سایتوژنز در موش BALB/c باعث تغییرات ساختار کبد و طحال زاده‌های آن می‌گردد.
شبنم موثقی، سیمین محکی‌زاده، سیدمحمد حسین نوری موگهی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : افزایش مشکل چاقی و اضافه وزن در سه دهه اخیر بیانگر اثرگذاری شدید عوامل محیطی بوده و چربی‏ها از مهم‏ترین منابع غذایی انسان به شمار می‏روند که دریافت بیش از حد آنها از جمله ابتدایی‌ترین دلایل چاقی است. از بین اجزای رژیم غذایی، اسیدهای چرب غیراشباع بیشترین رابطه را با چاقی دارا هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر جیره غذایی حاوی اسیدهای چرب پلی غیراشباع (PUFA) بر تغییرات وزن خرگوش و ویژگی‌های ماکروسکوپی کولون انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر خرگوش ماده نژاد آلبینو به دو گروه تجربی (سه زیر گروه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت) و کنترل (سه زیر گروه) تقسیم شدند. گروه‌های تجربی تحت رژیم غذایی حاوی روغن ذرت قرار گرفتند. تمامی حیوانات در انتهای ماه‌های اول، دوم و سوم توزین و پس از بیهوشی تشریح و از کولون آنها نمونه‌برداری شد. هر نمونه از لحاظ خصوصیات ماکروسکوپیک (شکل و نظم هاستروسیون‌های موجود در بین تنیاکولی‌ها) مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها : افزایش وزن حیوانات گروه‌های مختلف تجربی در مقایسه با گروه‌های شاهد در اثر مصرف طولانی‌مدت روغن ذرت به‌صورت طبیعی بود؛ اما نظم هاستروسیون‌های موجود در بخش‌های مختلف کولون از بین رفته بود. نتیجه‌گیری : رژیم غذایی حاوی اسیدهای چرب پلی غیراشباع اثری بر تغییرات وزن حیوانات نداشت و فقط باعث هاستروسیون‌های نامنظم با جدار نازک در لایه عضلانی کولون گردید.
هاله لولاآور، عبدالحسین شیروی، ویدا حجتی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از عوارض دیابت زخم‌های دیابتی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر پماد ترکیبی عصاره آبی هسته انگور (Vitis Vinifera) توام با اوسرین بر ترمیم زخم‌های دیابتی موش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 4 گروه 12 تایی کنترل و سه گروه تجربی تقسیم شدند. موش‌ها (به‌جز گروه کنترل) با استرپتوزوتوسین (55 mg/kg/bw) دیابتی شدند. در گروه‌های تجربی زخمی به مساحت 3 سانتی‌مترمربع در سمت چپ ناحیه کمری ایجاد شد. گروه کنترل سالم بوده و فقط بافر سیترات درون صفاقی دریافت نمود. گروه تجربی یک شامل موش‌های دیابتی بود که ترمیم زخم بدون استفاده از هیچگونه تیماری ارزیابی شد. محل زخم گروه تجربی 2 توسط پماد اوسرین (یک گرم روزی دوبار) به مدت 21 روز تیمار گردید. محل زخم گروه تجربی 3 توسط پماد ترکیبی عصاره آبی هسته انگور توام با اوسرین روزی دو بار (نسبت عصاره به اوسرین یک به سه) به مدت 21 روز تیمار گردید. روند ترمیم زخم به صورت ماکروسکوپی و میکروسکوپی ارزیابی شد.

یافته‌ها : میزان مساحت زخم و درصد سطح زخم پس از تیمار 21 روزه در گروه‌های تجربی دوم و سوم نسبت به گروه دیابتی بدون تیمار، کاهش آماری معنی‌دار و درصد بهبودی افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). در ارزیابی میکروسکوپی روند کلاژن‌سازی گروه تجربی سوم نسبت به سایر گروه‌ها افزایش نشان داد.

نتیجه‌گیری : تیمار پماد ترکیبی عصاره آبی هسته انگور توام با اوسرین می‌تواند سبب افزایش قابل توجه بهبودی زخم پوستی موش‌های صحرایی دیابتی گردد.


قاسم فرجانی کیش، شیرزاد اسماعیلی ثانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کاربرد روزافزون دستگاه‌های مولد امواج الکترومغناطیس در زندگی روزمره باعث نگرانی‌های بسیاری در ارتباط با اثر این امواج بر سلامت انسان شده است. این مطالعه به‌منظور تعیین اثر امواج مایکروویو تلفن همراه بر ساختار هیستولوژیک ریه، قلب، کبد، پانکراس و مغز موش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 8٠ سر موش صحرایی نر نابالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 140-100 گرم و سن 6-5 هفته انجام شد. موش‌ها به‌صورت تصادفی در 4 گروه 20 تایی شامل یک گروه کنترل و سه گروه تجربی قرار گرفتند. گروه کنترل در معرض امواج قرار نگرفتند. گروه‌های تجربی به مدت 1، 2 و 3 ماه روزانه 5 ساعت در معرض امواج ناشی از تلفن همراه قرار گرفتند. در نهایت پس از تشریح موش‌ها از بافت‌های ریه، قلب، کبد، پانکراس و مغز نمونه‌برداری انجام شد. مقاطع با ضخامت 5 میکرونی تهیه و پس از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین با میکروسکوپ نوری ارزیابی شدند.

یافته‌ها : تغییرات بافتی از جمله ادم، ارتشاح سلول‌های آماسی، دژنرسانس سلول‌های ریه و دژنراسیون و نکروز انعقادی خفیف سلول‌های عضلانی میوکارد قلب مشاهده شد. در کبد، اتساع وریدهای مرکزی و سینوزوئیدهای کبد و واکوئله شدن هپاتوسیت‌ها و همچنین نفوذ سلول‌های آماسی تک‌هسته‌ای مشاهده شد. تغییرات بافتی پانکراس و مغز در تمامی گروه‌های مورد آزمایش محدود بود. تغییرات در نمونه‌های بافتی گروه‌هایی که مدت زمان بیشتری در معرض امواج قرار داشتند؛ بیشتر بود.

نتیجه‌گیری : امواج حاصل از تلفن همراه بسته به مدت زمان مورد استفاده می‌تواند اثر تخریبی روی بافت‌های بدن داشته باشد.


سیمین فاضلی پور، فائزه شهبازی زرگوش، طاهره ناجی، علی کلانتری حصاری، محمد بابائی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تری اکسید مولیبدن (MoO3) یکی از نانوذراتی است که در صنعت به عنوان آنتی‌باکتریال استفاده می‌گردد. کلیه نیز یکی از اندام‌های مهم بدن در دفع مواد زاید و تنظیم بسیاری از فاکتورهای خونی است که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار می‌گیرد. به دلیل مصرف گسترده MoO3 برای ضدعفونی وسایل مربوط به اتاق عمل و اهمیت جسمک‌های کلیوی در تصفیه پلاسمای خون، این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات تری اکسید مولیبدن بر کلیه موش صحرائی انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار (با وزن 250 تا 300 گرم) به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی شامل کنترل، شم (دریافت کننده سرم فیزیولوژی) و سه گروه تجربی (دریافت کننده تری اکسید مولیبدن در دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن داخل صفاقی) تقسیم شدند. تزریقات به صورت داخل صفاقی و به مدت 35 روز انجام شد. پس از دوره تیمار، حیوانات بیهوش و خونگیری از قلب به عمل آمد. سپس نمونه‌های کلیه سمت راست خارج شدند و پس از تثبیت و آماده‌سازی بافتی، با روش استریولوژی برای تعیین تغییرات حجم قشر، حجم ناحیه مرکزی ، فضای ادراری و اجسام کلیوی مورد بررسی قرار گرفتند.


یافته‌ها: افزایش معنی‌دار حجم فضای ادراری در گروه‌های مصرف کننده MoO3 و کاهش حجم ناحیه مرکزی در گروه با دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه‌های کنترل و شم مشاهده شد (P<0.05). حجم قشر کلیه در گروه دریافت کننده نانو ذره با دوز 50 میلی‌گرم بر کیلوگرم افزایش معنی‌داری نسبت به گروه‌های کنترل و شم داشت (P<0.05). MoO3 موجب کاهش وزن حیوانات، افزایش اوره و کاهش حجم کلیه گردید (P<0.05).


نتیجه‌گیری: نانوذرات تری اکسید مولیبدن می‌تواند سبب تغییرات موفولوژیک کلیه موش‌های صحرایی گردد.


محمدهادی قریب، سیامک رجایی، کیهان فلاح، مهین طاطاری، ذلیخا کرم الهی، الهه گلعلی پور، سیده سپیده حسینی، رضا افغانی،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توده‌های تیروئیدی از شایع‌ترین‌ دلایل‌ مراجعه‌ بیماران به‌ درمانگاه‌های‌ غدد هستند. تخلیه سوزنی‌ ظریف (Fine Needle Aspiration: FNA)‌ به‌عنوان راهکاری برای کاهش‌ جراحی تیروئید برای ضایعات خوش‌خیم‌ استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین صحت‌ تشخیصی‌ تخلیه سوزنی‌ ظریف‌ توده‌های تیروئیدی در مقایسه با نتایج بافت‌شناسی در مراکز آموزشی‌ درمانی‌ شهر گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه‌ توصیفی - تحلیلی روی 102 بیمار (12 مرد و 90 زن) در محدوده سنی 41.60±12.25 سال با تشخیص توده‌های تیروئیدی ارجاع شده برای انجام عمل جراحی به مراکز آموزشی‌ درمانی‌ شهر گرگان طی سال‌های ١٤٠٠-١٣٩٩ انجام شد. تخلیه سوزنی‌ ظریف انجام و نمونه‌ها برای بررسی‌ به‌ بخش‌ پاتولوژی ارسال شدند. نتیجه‌ سیتولوژی در چک‌ لیست‌ ثبت‌ شد. برحسب‌ نتایج‌ سیتولوژی بخشی‌ از بیماران برای جراحی‌ ارجاع شدند. سپس‌ نتایج‌ پاتولوژی جراحی‌ نیز با یافته‌های سیتولوژی مقایسه‌ شدند. حساسیت‌ و ویژگی‌ نتایج‌ سیتولوژی توده‌های تیروئیدی در مقایسه‌ با نتایج‌ پاتولوژی نیز محاسبه‌ گردید.


یافته‌ها: نتایج FNA، اندازه توده و شکایت اصلی بیمار با نتایج بافت‌شناسی ارتباط آماری معنی داری نشان داد (P<0.05). با توجه به یافته‌های FNA در مقایسه با آسیب‌شناسی، حساسیت 74% ‌، ویژگی 88.1%‌ ، ارزش اخباری مثبت 88.1% ‌، ارزش اخباری منفی 74% ‌، میزان مثبت‌ کاذب 12% ، میزان منفی‌ کاذب 26% و دقت‌ تشخیصی 80.4% تعیین گردید.


نتیجه‌گیری: تخلیه سوزنی‌ ظریف همچنان یک‌ ابزار کلیدی در بررسی‌ توده‌های تیروئید است‌ و برای افزایش دقت‌ FNA نیاز به ارتقاء تکنیک‌های انجام  آن است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 40 queries by YEKTAWEB 4679
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)